گنجور

 
خواجه عبدالله انصاری

پیر طریقت گوید: دل رفت و دوست رفت ندانم که از پس دوست روم یا از پس دل ندا آمد که از پس دوست رو که عاشق دل را از بهر وصال دوست خواهد چون دوست نبود دل را چه کند

چون وصال یار نبود گو دل و جانم مباد

چون شه و فرزین نماند خاک بر سر فیل را