گنجور

 
اقبال لاهوری

بخش ۱ - پیشکش به حضور اعلیحضرت امیرامان الله خان فرمانروای دولت مستقله افغانستان خلد الله ملکه و اجلاله: ای امیر کامگار ای شهریار

بخش ۲ - شهید ناز او بزم وجود است: شهید ناز او بزم وجود است

بخش ۳ - دل من روشن از سوز درون است: دل من روشن از سوز درون است

بخش ۴ - به باغان باد فروردین دهد عشق: به باغان باد فروردین دهد عشق

بخش ۵ - عقابان را بهای کم نهد عشق: عقابان را بهای کم نهد عشق

بخش ۶ - ببرگ لاله رنگ آمیزی عشق: به برگ لاله رنگ آمیزی عشق

بخش ۷ - نه هر کس از محبت مایه دار است: نه هر کس از محبت مایه دار است

بخش ۸ - درین گلشن پریشان مثل بویم: درین گلشن پریشان مثل بویم

بخش ۹ - جهان مشت گل و دل حاصل اوست: جهان مشت گل و دل حاصل اوست

بخش ۱۰ - سحر می گفت بلبل باغبان را: سحر می گفت بلبل باغبان را

بخش ۱۱ - جهان ما که نابود است بودش: جهان ما که نابود است بودش

بخش ۱۲ - نوای عشق را ساز است آدم: نوای عشق را ساز است آدم

بخش ۱۳ - نه من انجام و نی آغاز جویم: نه من انجام و نی آغاز جویم

بخش ۱۴ - دلا نارائی پروانه تا کی: دلا نارائی پروانه تا کی

بخش ۱۵ - تنی پیدا کن از مشت غباری: تنی پیدا کن از مشت غباری

بخش ۱۶ - ز آب و گل خدا خوش پیکری ساخت: ز آب و گل خدا خوش پیکری ساخت

بخش ۱۷ - به یزدان روز محشر برهمن گفت: به یزدان روز محشر برهمن گفت

بخش ۱۸ - گذشتی تیز گام ای اختر صبح: گذشتی تیز گام ای اختر صبح

بخش ۱۹ - تهی از های و هو میخانه بودی: تهی از های و هو میخانه بودی

بخش ۲۰ - ترا ای تازه پرواز آفریدند: ترا ای تازه پرواز آفریدند

بخش ۲۱ - چه لذت یارب اندر هست و بود است: چه لذت یارب اندر هست و بود است

بخش ۲۲ - شنیدم در عدم پروانه میگفت: شنیدم در عدم پروانه میگفت

بخش ۲۳ - مسلمانان مرا حرفی است در دل: مسلمانان مرا حرفی است در دل

بخش ۲۴ - به کویش رهسپاری ای دل ای دل: به کویش رهسپاری ای دل ای دل

بخش ۲۵ - رهی در سینه انجم گشائی: رهی در سینه انجم گشائی

بخش ۲۶ - سحر در شاخسار بوستانی: سحر در شاخسار بوستانی

بخش ۲۷ - ترا یک نکته سر بسته گویم: ترا یک نکته سر بسته گویم

بخش ۲۸ - بهل افسانه آن پا چراغی: بهل افسانه آن پا چراغی

بخش ۲۹ - ترا از خویشتن بیگانه سازد: ترا از خویشتن بیگانه سازد

بخش ۳۰ - زیان بینی ز سیر بوستانم: زیان بینی ز سیر بوستانم

بخش ۳۱ - برون از ورطه بود و عدم شو: برون از ورطه بود و عدم شو

بخش ۳۲ - ز مرغان چمن نا آشنایم: ز مرغان چمن نا آشنایم

بخش ۳۳ - جهان یارب چه خوش هنگامه دارد: جهان یارب چه خوش هنگامه دارد

بخش ۳۴ - سکندر با خضر خوش نکته ئی گفت: سکندر با خضر خوش نکته ئی گفت

بخش ۳۵ - سریر کیقباد ، اکلیل جم خاک: سریر کیقباد ، اکلیل جم خاک

بخش ۳۶ - اگر در مشت خاک تو نهادند: اگر در مشت خاک تو نهادند

بخش ۳۷ - دمادم نقش های تازه ریزد: دمادم نقش های تازه ریزد

بخش ۳۸ - چو ذوق نغمه ام در جلوت آرد: چو ذوق نغمه ام در جلوت آرد

بخش ۳۹ - چه میپرسی میان سینه دل چیست: چه میپرسی میان سینه دل چیست

بخش ۴۰ - خرد گفت او بچشم اندر نگنجد: خرد گفت او بچشم اندر نگنجد

بخش ۴۱ - کنشت و مسجد و بتخانه و دیر: کنشت و مسجد و بتخانه و دیر

بخش ۴۲ - نه پیوستم درین بستان سرا دل: نه پیوستم درین بستان سرا دل

بخش ۴۳ - به خود باز آورد رند کهن را: به خود باز آورد رند کهن را

بخش ۴۴ - سفالم را می او جام جم کرد: سفالم را می او جام جم کرد

بخش ۴۵ - خرد زنجیری امروز و دوش است: خرد زنجیری امروز و دوش است

بخش ۴۶ - خرد اندر سر هر کس نهادند: خرد اندر سر هر کس نهادند

بخش ۴۷ - گدای جلوه رفتی بر سر طور: گدای جلوه رفتی بر سر طور

بخش ۴۸ - بگو جبریل را از من پیامی: بگو جبریل را از من پیامی

بخش ۴۹ - همای علم تا افتد بدامت: همای علم تا افتد بدامت

بخش ۵۰ - خرد بر چهره تو پرده ها بافت: خرد بر چهره تو پرده ها بافت

بخش ۵۱ - دلت می لرزد از اندیشه مرگ: دلت می لرزد از اندیشه مرگ

بخش ۵۲ - ز پیوند تن و جانم چه پرسی: ز پیوند تن و جانم چه پرسی

بخش ۵۳ - مرا فرمود پیر نکته دانی: مرا فرمود پیر نکته دانی

بخش ۵۴ - ز رازی معنی قرآن چه پرسی؟: ز رازی معنی قرآن چه پرسی؟

بخش ۵۵ - من از بود و نبود خود خموشم: من از بود و نبود خود خموشم

بخش ۵۶ - ز من با شاعر رنگین بیان گوی: ز من با شاعر رنگین بیان گوی

بخش ۵۷ - ز خوب و زشت تو ناآشنایم: ز خوب و زشت تو ناآشنایم

بخش ۵۸ - تو ای شیخ حرم شاید ندانی: تو ای شیخ حرم شاید ندانی

بخش ۵۹ - چو تاب از خود بگیرد قطره آب: چو تاب از خود بگیرد قطره آب

بخش ۶۰ - من ای دانشوران در پیچ و تابم: من ای دانشوران در پیچ و تابم

بخش ۶۱ - میارا بزم بر ساحل که آنجا: میارا بزم بر ساحل که آنجا

بخش ۶۲ - سراپا معنی سر بسته ام من: سراپا معنی سر بسته ام من

بخش ۶۳ - مگو از مدعای زندگانی: مگو از مدعای زندگانی

بخش ۶۴ - اگر کردی نگه بر پاره سنگ: اگر کردی نگه بر پاره سنگ

بخش ۶۵ - وفا ناآشنا بیگانه خو بود: وفا ناآشنا بیگانه خو بود

بخش ۶۶ - مپرس از عشق و از نیرنگی عشق: مپرس از عشق و از نیرنگی عشق

بخش ۶۷ - مشو ای غنچه نورسته دلگیر: مشو ای غنچه نورسته دلگیر

بخش ۶۸ - مرا روزی گل افسرده ئی گفت: مرا روزی گل افسرده ئی گفت

بخش ۶۹ - جهان ما که پایانی ندارد: جهان ما که پایانی ندارد

بخش ۷۰ - به مرغان چمن همداستانم: به مرغان چمن همداستانم

بخش ۷۱ - نماید آنچه هست این وادی گل: نماید آنچه هست این وادی گل؟

بخش ۷۲ - تو خورشیدی و من سیاره تو: تو خورشیدی و من سیاره تو

بخش ۷۳ - خیال او درون دیده خوشتر: خیال او درون دیده خوشتر

بخش ۷۴ - دماغم کافر زنار دار است: دماغم کافر زنار دار است

بخش ۷۵ - صنوبر بنده آزاده او: صنوبر بنده آزاده او

بخش ۷۶ - ز انجم تا به انجم صد جهان بود: ز انجم تا به انجم صد جهان بود

بخش ۷۷ - بپای خود مزن زنجیر تقدیر: بپای خود مزن زنجیر تقدیر

بخش ۷۸ - دل من در طلسم خود اسیر است: دل من در طلسم خود اسیر است

بخش ۷۹ - نوا در ساز جان از زخمه تو: نوا در ساز جان از زخمه تو

بخش ۸۰ - نفس آشفته موجی از یم اوست: نفس آشفته موجی از یم اوست

بخش ۸۱ - ترا درد یکی در سینه پیچید: ترا درد یکی در سینه پیچید

بخش ۸۲ - کرا جوئی چرا در پیچ و تابی: کرا جوئی چرا در پیچ و تابی

بخش ۸۳ - تو ای کودک منش خود را ادب کن: تو ای کودک منش خود را ادب کن

بخش ۸۴ - نه افغانیم و نی ترک و تتاریم: نه افغانیم و نی ترک و تتاریم

بخش ۸۵ - نهان در سینه ما عالمی هست: نهان در سینه ما عالمی هست

بخش ۸۶ - دل من ای دل من ایدل من: دل من ای دل من ایدل من

بخش ۸۷ - چه گویم نکته زشت و نکو چیست: چه گویم نکته زشت و نکو چیست

بخش ۸۸ - کسی کو درد پنهانی ندارد: کسی کو درد پنهانی ندارد

بخش ۸۹ - چه پرسی از کجایم چیستم من ؟: چه پرسی از کجایم چیستم من؟

بخش ۹۰ - به چندین جلوه در زیر نقابی: به چندین جلوه در زیر نقابی

بخش ۹۱ - دل از منزل تهی کن پا بره دار: دل از منزل تهی کن پا بره دار

بخش ۹۲ - بیا ای عشق ای رمز دل ما: بیا ای عشق ای رمز دل ما

بخش ۹۳ - سخن درد و غم آرد ، درد و غم به: سخن درد و غم آرد ، درد و غم به

بخش ۹۴ - نه من بر مرکب ختلی سوارم: نه من بر مرکب ختلی سوارم

بخش ۹۵ - کمال زندگی خواهی بیاموز: کمال زندگی خواهی بیاموز

بخش ۹۶ - تو میگوئی که آدم خاکزاد است: تو میگوئی که آدم خاکزاد است

بخش ۹۷ - دل بیباک را ضرغام رنگ است: دل بیباک را ضرغام رنگ است

بخش ۹۸ - ندانم باده ام یا ساغرم من: ندانم باده ام یا ساغرم من

بخش ۹۹ - تو گوئی طایر ما زیر دام است: تو گوئی طایر ما زیر دام است

بخش ۱۰۰ - چسان زاید تمنا در دل ما: چسان زاید تمنا در دل ما

بخش ۱۰۱ - چو در جنت خرامیدم پس از مرگ: چو در جنت خرامیدم پس از مرگ

بخش ۱۰۲ - جهان ما که جز انگاره ئی نیست: جهان ما که جز انگاره ئی نیست

بخش ۱۰۳ - چسان ای آفتاب آسمان گرد: چسان ای آفتاب آسمان گرد

بخش ۱۰۴ - تراش از تیشه خود جاده خویش: تراش از تیشه خود جاده خویش

بخش ۱۰۵ - بمنزل رهرو دل در نسازد: بمنزل رهرو دل در نسازد

بخش ۱۰۶ - بیا با شاهد فطرت نظر باز: بیا با شاهد فطرت نظر باز

بخش ۱۰۷ - میان آب و گل خلوت گزیدم: میان آب و گل خلوت گزیدم

بخش ۱۰۸ - ز آغاز خودی کس را خبر نیست: ز آغاز خودی کس را خبر نیست

بخش ۱۰۹ - دلا رمز حیات از غنچه دریاب: دلا رمز حیات از غنچه دریاب

بخش ۱۱۰ - فروغ او به بزم باغ و راغ است: فروغ او به بزم باغ و راغ است

بخش ۱۱۱ - ز خاک نرگسستان غنچه ئی رست: ز خاک نرگسستان غنچه ئی رست

بخش ۱۱۲ - جهان کز خود ندارد دستگاهی: جهان کز خود ندارد دستگاهی

بخش ۱۱۳ - دل من رازدان جسم و جان است: دل من رازدان جسم و جان است

بخش ۱۱۴ - گل رعنا چو من در مشکلی هست: گل رعنا چو من در مشکلی هست

بخش ۱۱۵ - مزاج لاله خود رو شناسم: مزاج لاله خود رو شناسم

بخش ۱۱۶ - جهان یک نغمه زار آرزوئی: جهان یک نغمه زار آرزوئی

بخش ۱۱۷ - دل من بی قرار آرزوئی: دل من بی قرار آرزوئی

بخش ۱۱۸ - دوام ما ز سوز ناتمام است: دوام ما ز سوز ناتمام است

بخش ۱۱۹ - مرنج از برهمن ای واعظ شهر: مرنج از برهمن ای واعظ شهر

بخش ۱۲۰ - حکیمان گرچه صد پیکر شکستند: حکیمان گرچه صد پیکر شکستند

بخش ۱۲۱ - جهانها روید از مشت گل من: جهانها روید از مشت گل من

بخش ۱۲۲ - هزاران سال با فطرت نشستم: هزاران سال با فطرت نشستم

بخش ۱۲۳ - به پهنای ازل پر می گشودم: به پهنای ازل پر می گشودم

بخش ۱۲۴ - درونم جلوه افکار این چیست؟: درونم جلوه افکار این چیست؟

بخش ۱۲۵ - بخود نازم گدای بی نیازم: بخود نازم گدای بی نیازم

بخش ۱۲۶ - اگر آگاهی از کیف و کم خویش: اگر آگاهی از کیف و کم خویش

بخش ۱۲۷ - چه غم داری ، حیات دل ز دم نیست: چه غم داری ، حیات دل ز دم نیست

بخش ۱۲۸ - تو ای دل تا نشینی در کنارم: تو ای دل تا نشینی در کنارم

بخش ۱۲۹ - ز من گو صوفیان با صفا را: ز من گو صوفیان با صفا را

بخش ۱۳۰ - چو نرگس این چمن نادیده مگذر: چو نرگس این چمن نادیده مگذر

بخش ۱۳۱ - تراشیدم صنم بر صورت خویش: تراشیدم صنم بر صورت خویش

بخش ۱۳۲ - به شبنم غنچه نورسته می گفت: به شبنم غنچه نورسته می گفت

بخش ۱۳۳ - زمین را رازدان آسمان گیر: زمین را رازدان آسمان گیر

بخش ۱۳۴ - ضمیر کن فکان غیر از تو کس نیست: ضمیر ین فکان غیر از تو کس نیست

بخش ۱۳۵ - زمین خاک در میخانه ما: زمین خاک در میخانه ما

بخش ۱۳۶ - سکندر رفت و شمشیر و علم رفت: سکندر رفت و شمشیر و علم رفت

بخش ۱۳۷ - ربودی دل ز چاک سینه من: ربودی دل ز چاک سینه من

بخش ۱۳۸ - ز پیش من جهان رنگ و بو رفت: ز پیش من جهان رنگ و بو رفت

بخش ۱۳۹ - مرا از پرده ساز آگهی نیست: مرا از پرده ساز آگهی نیست

بخش ۱۴۰ - نوا مستانه در محفل زدم من: نوا مستانه در محفل زدم من

بخش ۱۴۱ - عجم از نغمه های من جوان شد: عجم از نغمه های من جوان شد

بخش ۱۴۲ - عجم از نغمه ام آتش بجان است: عجم از نغمه ام آتش بجان است

بخش ۱۴۳ - ز جان بیقرار آتش گشادم: ز جان بیقرار آتش گشادم

بخش ۱۴۴ - مرا مثل نسیم آواره کردند: مرا مثل نسیم آواره کردند

بخش ۱۴۵ - خرد کرپاس را زرینه سازد: خرد کرپاس را زرینه سازد

بخش ۱۴۶ - ز شاخ آرزو بر خورده ام من: ز شاخ آرزو بر خورده ام من

بخش ۱۴۷ - خیالم کو گل از فردوس چیند: خیالم کو گل از فردوس چیند

بخش ۱۴۸ - عجم بحریست ناپیدا کناری: عجم بحریست ناپیدا کناری

بخش ۱۴۹ - مگو کار جهان نااستوار است: مگو کار جهان نااستوار است

بخش ۱۵۰ - رمیدی از خداوندان افرنگ: رمیدی از خداوندان افرنگ

بخش ۱۵۱ - قبای زندگانی چاک تا کی: قبای زندگانی چاک تا کی

بخش ۱۵۲ - میان لاله و گل آشیان گیر: میان لاله و گل آشیان گیر

بخش ۱۵۳ - بجان من که جان نقش تن انگیخت: بجان من که جان نقش تن انگیخت

بخش ۱۵۴ - به گوشم آمد از خاک مزاری: به گوشم آمد از خاک مزاری

بخش ۱۵۵ - مشو نومید ازین مشت غباری: مشو نومید ازین مشت غباری

بخش ۱۵۶ - جهان رنگ و بو فهمیدنی هست: جهان رنگ و بو فهمیدنی هست

بخش ۱۵۷ - تو می گوئی که من هستم خدا نیست: تو می گوئی که من هستم خدا نیست

بخش ۱۵۸ - بساطم خالی از مرغ کباب است: بساطم خالی از مرغ کباب است

بخش ۱۵۹ - رگ مسلم ز سوز من تپید است: رگ مسلم ز سوز من تپید است

بخش ۱۶۰ - بحرف اندر نگیری لامکانرا: بحرف اندر نگیری لامکانرا

بخش ۱۶۱ - بهر دل عشق رنگ تازه بر کرد: بهر دل عشق رنگ تازه بر کرد

بخش ۱۶۲ - هنوز از بند آب و گل نرستی: هنوز از بند آب و گل نرستی

بخش ۱۶۳ - مرا ذوق سخن خون در جگر کرد: مرا ذوق سخن خون در جگر کرد

بخش ۱۶۴ - گریز آخر ز عقل ذوفنون کرد: گریز آخر ز عقل ذوفنون کرد

بخش ۱۶۵ - گل نخستین: هنوز همنفسی در چمن نمی‌بینم

بخش ۱۶۶ - دعا: ایکه از خمخانه فطرت بجامم ریختی

بخش ۱۶۷ - هلال عید: نتوان ز چشم شوق رمید ای هلال عید

بخش ۱۶۸ - تسخیر فطرت: میلاد آدم

بخش ۱۶۹ - بوی گل: حوری به کنج گلشن جنت تپید و گفت

بخش ۱۷۰ - نوای وقت: خورشید بدامانم انجم به گریبانم

بخش ۱۷۱ - فصل بهار: خیز که در کوه و دشت خیمه زد ابر بهار

بخش ۱۷۲ - حیات جاوید: گمان مبر که به پایان رسید کار مغان

بخش ۱۷۳ - افکار انجم: شنیدم کوکبی با کوکبی گفت

بخش ۱۷۴ - زندگی: شبی زار نالید ابر بهار

بخش ۱۷۵ - محاوره علم و عشق: علم:

بخش ۱۷۶ - سرود انجم: هستی ما نظام ما

بخش ۱۷۷ - نسیم صبح: ز روی بحر و سر کوهسار می آیم

بخش ۱۷۸ - پند باز با بچه خویش: تو دانی که بازان ز یک جوهرند

بخش ۱۷۹ - کرم کتابی: شنیدم شبی در کتب خانه من

بخش ۱۸۰ - کبر و ناز: یخ ، جوی کوه را ز ره کبر و ناز گفت

بخش ۱۸۱ - لاله: آن شعله ام که صبح ازل در کنار عشق

بخش ۱۸۲ - حکمت و شعر: بوعلی اندر غبار ناقه گم

بخش ۱۸۳ - کرمک شبتاب: یک ذره بی مایه متاع نفس اندوخت

بخش ۱۸۴ - حقیقت: عقاب دوربین جوئینه را گفت

بخش ۱۸۵ - حدی: نغمه ساربان حجاز

بخش ۱۸۶ - قطره آب: مرا معنی تازه ئی مدعاست

بخش ۱۸۷ - محاوره ما بین خدا و انسان: خدا:

بخش ۱۸۸ - ساقی نامه در نشاط باغ کشمیر نوشته شد: خوشا روزگاری خوشا نوبهاری

بخش ۱۸۹ - شاهین و ماهی: ماهی بچه‌ای شوخ به شاهین بچه‌ای گفت

بخش ۱۹۰ - کرمک شبتاب: شنیدم کرمک شبتاب می گفت

بخش ۱۹۱ - تنهائی: به بحر رفتم و گفتم به موج بیتابی

بخش ۱۹۲ - شبنم: گفتند فرود آی ز اوج مه و پرویز

بخش ۱۹۳ - عشق: فکرم چو به جستجو قدم زد

بخش ۱۹۴ - اگر خواهی حیات اندر خطر زی: غزالی با غزالی درد دل گفت

بخش ۱۹۵ - جهان عمل: هست این میکده و دعوت عام است اینجا

بخش ۱۹۶ - زندگی: پرسیدم از بلند نگاهی حیات چیست

بخش ۱۹۷ - حکمت فرنگ: شنیدم که در پارس مرد گزین

بخش ۱۹۸ - حور و شاعر در جواب نظم گوته موسوم به حور و شاعر: نه به باده میل داری نه به من نظر گشائی

بخش ۱۹۹ - زندگی و عمل در جواب هاینه موسوم به «سؤالات»: ساحل افتاده گفت گرچه بسی زیستم

بخش ۲۰۰ - الملک ﷲ: طارق چو بر کنارره اندلس سفینه سوخت

بخش ۲۰۱ - جوی آب: بنگر که جوی آب چه مستانه میرود

بخش ۲۰۲ - نامه عالمگیر (به یکی از فرزندانش که دعای مرگ پدر میکرد): ندانی که یزدان دیرینه بود

بخش ۲۰۳ - بهشت: کجا این روزگاری شیشه بازی

بخش ۲۰۴ - کشمیر: رخت به کاشمر گشا کوه و تل و دمن نگر

بخش ۲۰۵ - عشق: عقلی که جهان سوزد یک جلوه بی‌باکش

بخش ۲۰۶ - بندگی: دوش در میکده ترسا بچه باده فروش

بخش ۲۰۷ - غلامی: آدم از بی بصری بندگی آدم کرد

بخش ۲۰۸ - چیستان شمشیر: آن سخت‌کوش چیست که گیرد ز سنگ آب

بخش ۲۰۹ - جمهوریت: متاع معنی بیگانه از دون فطرتان جوئی

بخش ۲۱۰ - به مبلغ اسلام در فرنگستان: زمانه باز برافروخت آتش نمرود

بخش ۲۱۱ - غنی کشمیری: غنی آن سخنگوی بلبل صفیر

بخش ۲۱۲ - خطاب به مصطفی کمال پاشا ایده الله: جولائی

بخش ۲۱۳ - طیاره: سر شاخ گل طایری یک سحر

بخش ۲۱۴ - عشق: آن حرف دلفروز که راز هست و راز نیست

بخش ۲۱۵ - تهذیب: انسان که رخ ز غازه تهذیب بر فروخت

بخش ۲۱۶ - بهار تا به گلستان کشید بزم سرود: بهار تا به گلستان کشید بزم سرود

بخش ۲۱۷ - حلقه بستند سر تربت من نوحه کران: حلقه بستند سر تربت من نوحه کران

بخش ۲۱۸ - می تراشد فکر ما هر دم خداوندی دگر: می تراشد فکر ما هر دم خداوندی دگر

بخش ۲۱۹ - مرا ز دیده بینا شکایت دگر است: مرا ز دیده بینا شکایت دگر است

بخش ۲۲۰ - به این بهانه درین بزم محرمی جویم: به این بهانه درین بزم محرمی جویم

بخش ۲۲۱ - خیز و نقاب بر گشا پردگیان ساز را: خیز و نقاب بر گشا پردگیان ساز را

بخش ۲۲۲ - به ملازمان سلطان خبری دهم ز رازی: به ملازمان سلطان خبری دهم ز رازی

بخش ۲۲۳ - بیا که ساقی گلچهره دست بر چنگ است: بیا که ساقی گلچهره دست بر چنگ است

بخش ۲۲۴ - صورت نپرستم من بتخانه شکستم من: صورت نپرستم من بتخانه شکستم من

بخش ۲۲۵ - هوای فرودین در گلستان میخانه می‌سازد: هوای فرودین در گلستان میخانه می‌سازد

بخش ۲۲۶ - از ما بگو سلامی آن ترک تند خو را: از ما بگو سلامی آن ترک تند خو را

بخش ۲۲۷ - آشنا هر خار را از قصه ما ساختی: آشنا هر خار را از قصه ما ساختی

بخش ۲۲۸ - خوش آنکه رخت خرد را به شعله‌ای می سوخت: خوش آنکه رخت خرد را به شعله‌ای می سوخت

بخش ۲۲۹ - بیار باده که گردون بکام ما گردید: بیار باده که گردون بکام ما گردید

بخش ۲۳۰ - تیر و سنان و خنجر و شمشیرم آرزوست: تیر و سنان و خنجر و شمشیرم آرزوست

بخش ۲۳۱ - دانه سبحه به زنار کشیدن آموز: دانه سبحه به زنار کشیدن آموز

بخش ۲۳۲ - ز خاک خویش طلب آتشی که پیدا نیست: ز خاک خویش طلب آتشی که پیدا نیست

بخش ۲۳۳ - موج را از سینه دریا گسستن می‌توان: موج را از سینه دریا گسستن می‌توان

بخش ۲۳۴ - صد ناله شبگیری صد صبح بلا خیزی: صد ناله شبگیری صد صبح بلا خیزی

بخش ۲۳۵ - باز به سرمه تاب ده چشم کرشمه زای را: باز به سرمه تاب ده چشم کرشمه زای را

بخش ۲۳۶ - فریب کشمکش عقل دیدنی دارد: فریب کشمکش عقل دیدنی دارد

بخش ۲۳۷ - حسرت جلوه آن ماه تمامی دارم: حسرت جلوه آن ماه تمامی دارم

بخش ۲۳۸ - به شاخ زندگی ما نمی ز تشنه لبی است: به شاخ زندگی ما نمی ز تشنه لبی است

بخش ۲۳۹ - فرقی ننهد عاشق در کعبه و بتخانه: فرقی ننهد عاشق در کعبه و بتخانه

بخش ۲۴۰ - بی تو از خواب عدم دیده گشودن نتوان: بی تو از خواب عدم دیده گشودن نتوان

بخش ۲۴۱ - این گنبد مینائی این پستی و بالائی: این گنبد مینائی این پستی و بالائی

بخش ۲۴۲ - به یکی از صوفیه نوشته شد: هوس منزل لیلی نه تو داری و نه من

بخش ۲۴۳ - دلیل منزل شوقم به دامنم آویز: دلیل منزل شوقم به دامنم آویز

بخش ۲۴۴ - در جهان دل ما دور قمر پیدا نیست: در جهان دل ما دور قمر پیدا نیست

بخش ۲۴۵ - گریه ما بی اثر ناله ما نارساست: گریه ما بی اثر ناله ما نارساست

بخش ۲۴۶ - سوز سخن ز ناله مستانه دل است: سوز سخن ز ناله مستانه دل است

بخش ۲۴۷ - سطوت از کوه ستانند و بکاهی بخشند: سطوت از کوه ستانند و بکاهی بخشند

بخش ۲۴۸ - نه تو اندر حرم گنجی نه در بتخانه می‌آیی: نه تو اندر حرم گنجی نه در بتخانه می‌آیی

بخش ۲۴۹ - تب و تاب بتکده عجم نرسد به سوز و گداز من: تب و تاب بتکده عجم نرسد به سوز و گداز من

بخش ۲۵۰ - مثل آئینه مشو محو جمال دگران: مثل آئینه مشو محو جمال دگران

بخش ۲۵۱ - جهان عشق نه میری نه سروری داند: جهان عشق نه میری نه سروری داند

بخش ۲۵۲ - خواجه ئی نیست که چون بنده پرستارش نیست: خواجه ئی نیست که چون بنده پرستارش نیست

بخش ۲۵۳ - بیا که بلبل شوریده نغمه پرداز است: بیا که بلبل شوریده نغمه پرداز است

بخش ۲۵۴ - خاکیم و تند سیر مثال ستاره‌ایم: خاکیم و تند سیر مثال ستاره‌ایم

بخش ۲۵۵ - عرب از سرشک خونم همه لاله‌زار بادا: عرب از سرشک خونم همه لاله‌زار بادا

بخش ۲۵۶ - نظر تو همه تقصیر و خرد کوتاهی: نظر تو همه تقصیر و خرد کوتاهی

بخش ۲۵۷ - سر خوش از باده تو خم شکنی نیست که نیست: سر خوش از باده تو خم شکنی نیست که نیست

بخش ۲۵۸ - اگرچه زیب سرش افسر و کلاهی نیست: اگرچه زیب سرش افسر و کلاهی نیست

بخش ۲۵۹ - شعله در آغوش دارد عشق بی پروای من: شعله در آغوش دارد عشق بی پروای من

بخش ۲۶۰ - بتان تازه تراشیده‌ای دریغ از تو: بتان تازه تراشیده‌ای دریغ از تو

بخش ۲۶۱ - پیام: از من ای باد صبا گوی به دانای فرنگ

بخش ۲۶۲ - جمعیت الاقوام: برفتد تا روش رزم درین بزم کهن

بخش ۲۶۳ - شوپنهاور و نیچه: مرغی ز آشیانه به سیر چمن پرید

بخش ۲۶۴ - فلسفه و سیاست: فلسفی را با سیاست دان بیک میزان مسنج

بخش ۲۶۵ - صحبت رفتگان (در عالم بالا): تولستوی

بخش ۲۶۶ - نیچه: از سستی عناصر انسان دلش تپید

بخش ۲۶۷ - حکیم اینشتین: جلوه ئی میخواست مانند کلیم ناصبور

بخش ۲۶۸ - بایرن: مثال لاله و گل شعله از زمین روید

بخش ۲۶۹ - نیچه: گر نوا خواهی ز پیش او گریز

بخش ۲۷۰ - جلال و هگل: می گشودم شبی به ناخن فکر

بخش ۲۷۱ - پتوفی: نفسی درین گلستان ز عروس گل سرودی

بخش ۲۷۲ - محاوره ما بین حکیم فرانسوی اوگوست کنت و مرد مزدور: حکیم:

بخش ۲۷۳ - هگل: حکمتش معقول و با محسوس در خلوت نرفت

بخش ۲۷۴ - جلال و گوته: نکته دان المنی را در ارم

بخش ۲۷۵ - پیغام برگسن: تا بر تو آشکار شود راز زندگی

بخش ۲۷۶ - میخانه فرنگ: یاد ایامی که بودم در خمستان فرنگ

بخش ۲۷۷ - موسیولینن و قیصر ولیم: موسیولینن

بخش ۲۷۸ - حکما: لاک:

بخش ۲۷۹ - شعرا: برونینگ:

بخش ۲۸۰ - خرابات فرنگ: دوش رفتم به تماشای خرابات فرنگ

بخش ۲۸۱ - خطاب به انگلستان: مشرقی باده چشیده است ز مینای فرنگ

بخش ۲۸۲ - قسمت نامه سرمایه دار و مزدور: غوغای کارخانه آهنگری ز من

بخش ۲۸۳ - نوای مزدور: ز مزد بنده کرپاس پوش محنت کش

بخش ۲۸۴ - آزادی بحر: بطی می گفت بحر آزاد گردید

بخش ۲۸۵ - ): میخورد هر ذره ما پیچ و تاب

بخش ۲۸۶ - ): دردانه ادا شناس دریاست

بخش ۲۸۷ - ): کلک را ناله از تهی مغزی است

بخش ۲۸۸ - ): گل گفت که عیش نو بهاری خوشتر

بخش ۲۸۹ - ): سخنگو طفلک و برنا و پیر است

بخش ۲۹۰ - ): چشم را بینائی افزاید سه چیز

بخش ۲۹۱ - ): ای برادر من ترا از زندگی دادم نشان

بخش ۲۹۲ - ): طاقت عفو در تو نیست اگر

بخش ۲۹۳ - ): از نزاکتهای طبع موشکاف او مپرس

بخش ۲۹۴ - ): در جهان مانند جوی کوهسار

بخش ۲۹۵ - ): ایکه گل چیدی منال از نیش خار

بخش ۲۹۶ - ): مزن وسمه بر ریش و ابروی خویش

بخش ۲۹۷ - ): ندارد کار با دون همتان عشق

بخش ۲۹۸ - ): نقد شاعر در خور بازار نیست

بخش ۲۹۹ - ): چه خوش بودی اگر مرد نکویی

بخش ۳۰۰ - ): منم که طوف حرم کرده ام بتی به کنار