شنیدم که در پارس مرد گزین
ادا فهم رمز آشنا نکته بین
بسی سختی از جان کنی دید و مرد
بر آشفت و جان شکوه لبریز برد
به نالش در آمد به یزدان پاک
که دارم دلی از اجل چاک چاک
کمالی ندارد به این یک فنی
نداند فن تازهٔ جان کنی
برد جان و ناپخته در کار مرگ
جهان نو شد و او همان کهنه برگ
فرنگ آفریند هنرها شگرف
بر انگیزد از قطره ئی بحر ژرف
کشد گرد اندیشه پرگار مرگ
همه حکمت او پرستار مرگ
رود چون نهنگ آبدوزش به یم
ز طیارهٔ او هوا خورده بم
نبینی که چشم جهان بین هور
همی گردد از غاز او روز کور
تفنگش به کشتن چنان تیز دست
که افرشتهٔ مرگ را دم گسست
فرست این کهن ابله را در فرنگ
که گیرد فن کشتن بی درنگ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به شخصی در پارس اشاره میکند که با سختیهای زندگی روبرو شده و از همه اتکای خود به خداوند را جستجو میکند. او از درد و مشکلات زندگی شکایت دارد و به کمالات علمی و هنری اشاره میکند که نتوانستهاند او را از مرگ نجات دهند. شاعر به انتقاد از پیشرفتهای علمی و هنری میپردازد و میگوید که این پیشرفتها در نهایت به مرگ نزدیکتر میشود. او مرگ را به صورت یک حقیقت ناگزیری میبیند که حتی با ابزارها و فنون نوین هم نمیتوان از آن فرار کرد. در پایان، شاعر به این نتیجه میرسد که از فنون جدید در دنیا بهره گیرد تا وسعت بیشتری به زندگی بدهد، اما همچنان به قدرت مرگ و ناچیزی انسان در برابر آن اشاره میکند.
هوش مصنوعی: در پارس مردی را دیدم که با ظرافت و دقت خاصی نکات رمزی و معانی نهفته را درک میکند.
هوش مصنوعی: شخصی در زندگی سختیهای زیادی را متحمل شده و در نتیجه دچار ناراحتی و خشم شده است و نارضایتی خود را از شرایط بیان میکند.
هوش مصنوعی: او به خداوند میگوید که دلش از درد و غم پارهپاره شده است و از وضعیتی که دارد، نالان و گلهمند است.
هوش مصنوعی: کسی که در هنر و فنون مهارت ندارد، هیچ کمالی ندارد و نمیتواند به آسانی جان خود را نجات دهد.
هوش مصنوعی: زندگی و مرگ با هم تجربه میشوند، هر بار که زندگی جدیدی آغاز میشود، به دنیای تازهای پیوسته میشود، در حالی که چیزی از گذشته هنوز باقی مانده است.
هوش مصنوعی: فرنگ با استعداد و خلاقیتهای خود هنرهای شگفتانگیزی را به وجود میآورد که از یک قطره، عمق دریا را نمایان میسازد.
هوش مصنوعی: مرگ به دور اندیشهها میچرخد و همهی دانایی و حکمت انسان، در نهایت به مراقبت از مرگ منجر میشود.
هوش مصنوعی: رود به اندازهای بزرگ و پرعمق است که مانند نهنگی در آبهای عمیق غوطهور است و در آنجا، چیزی شبیه به یک هواپیما به نظر میرسد که از دور به آن نزدیک شده و در سرزمین آبها غرق شده است.
هوش مصنوعی: چشم بینای دنیا مانند خورشید به روشنی و روشنگری پرداخته است، اما در این روز، به خاطر غیبت او، همه چیز در تاریکی است.
هوش مصنوعی: تفنگ او به قدری سریع و مرگبار است که حتی فرشته مرگ هم از آن میترسد و نمیتواند به راحتی نزدیک شود.
هوش مصنوعی: این شخص نادان را به سرزمین فرنگ بفرست، تا هنر کشتن را بدون تأخیر یاد بگیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.