دوش رفتم به تماشای خرابات فرنگ
شوخ گفتاری رندی دلم از دست ربود
گفت این نیست کلیسا که بیابی در وی
صحبت دخترک زهره وش و نای و سرود
این خرابات فرنگ است و ز تأثیر میش
آنچه مذموم شمارند ، نماید محمود
نیک و بد را به ترازوی دگر سنجیدیم
چشمه ئی داشت ترازوی نصاری و یهود
خوب ، زشت است اگر پنجهٔ گیرات شکست
زشت ، خوب است اگر تاب و توان تو فزود
تو اگر در نگری جز به ریا نیست حیات
هر که اندر گرو صدق و صفا بود نبود
دعوی صدق و صفا پردهٔ ناموس ریاست
پیر ما گفت مس از سیم بباید اندود
فاش گفتم بتو اسرار نهانخانهٔ زیست
به کسی باز مگو تا که بیابی مقصود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تماشای خرابات فرنگ میرود و از لذتهای آنجا و صحبتهای رندانهای که میشنود، شگفتزده میشود. او به مقایسه این مکان با کلیسا میپردازد و میگوید که در اینجا حقایق و حالاتی از زندگی به تصویر کشیده میشود که در جاهای دیگر، مثلاً در دین و مذهب، به شدت مورد انتقاد قرار میگیرد. شاعر بیان میکند که نیک و بد باید با معیارهای جدیدی سنجیده شوند و هر کس که در جستجوی حقیقت و صداقت باشد، نمیتواند در دام ریا گرفتار شود. در نهایت، او اسرار زندگی را به دیگری فاش میکند، اما تأکید میکند که باید آن را مخفی نگه دارد تا به هدف خود برسد.
هوش مصنوعی: دیشب به دیدن مکانی در اروپا رفتم که بسیار جذاب و شاداب بود. فردی با حرفهای شیرین و فریبنده، دل مرا برد و از دستم گرفت.
هوش مصنوعی: این جا کلیسا نیست که بتوانی با دختری زیبا و دلنشین گپ بزنی و به نای و سرود گوش کنی.
هوش مصنوعی: این مکان، جایی در اروپا است و تأثیر شراب باعث میشود چیزی که معمولا ناپسند به نظر میرسد، در اینجا زیبنده و شایسته به نظر برسد.
هوش مصنوعی: ما خوبی و بدی را با معیار و معیاری متفاوت اندازهگیری کردیم؛ همانطور که نصاری و یهود، ترازویی خاص دارند.
هوش مصنوعی: اگر قدرت تو افزایش یابد، حتی شکست هم زیباست؛ اما اگر قدرتت کاهش یابد، پیروزی هم نازیباست.
هوش مصنوعی: اگر فقط به ظاهر نگاه کنی، زندگی جز فریب و ظاهرسازی چیزی نیست، اما هر کسی که به صداقت و پاکی پایبند باشد، زندگیاش واقعی و معنا دار خواهد بود.
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به این نکته اشاره میکند که ادعای راستگویی و پاکی، مانند پردهای برای حفاظت از مقام و اعتبار است. او میگوید که برای حفظ اصول و ارزشها، نیاز به توجه و دقت بیشتری داریم و در نهایت اشاره به این دارد که برای رسیدن به حقیقت، باید از ظواهر و زرق و برقهای فریبنده گذشت.
هوش مصنوعی: من با صراحت به تو رازهای پنهان زندگی را بیان کردم، اما به هیچکس نگو تا به هدف و مقصود خود برسی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به خرابات شدم دوش مرا بار نبود
میزدم نعره و فریاد ز من کس نشنود
یا نبد هیچ کس از بادهفروشان بیدار
یا خود از هیچ کسی هیچ کسم در نگشود
چون که یک نیم ز شب یا کم یا بیش برفت
[...]
واقف سرمد تا مدرسه عشق گشود
فرقیی مشکل چون عاشق و معشوق نبود
جز قیاس و دوران هست طرق لیک شدست
بر اولوالفقه و طبیب و متنجم مسدود
اندر این صورت و آن صورت بس فکرت تیز
[...]
شرف نفس به جود است و کرامت به سجود
هر که این هر دو ندارد عدمش به که وجود
ای که در نعمت و نازی به جهان غره مباش
که محال است در این مرحله امکان خلود
وی که در شدت فقری و پریشانی حال
[...]
آسمان قدر وزیرا چو تو بر روی زمین
تا زمان هست نبودست و بزرگی نبود
شاه ملک کرمی در بر خود فرزین وار
جای دادی و پسندد ز تو هرکس شنود
بنده بر رقعه اخلاص چو رخ راست رواست
[...]
هرکه همچون من و تو از عدم آمد بوجود
همه دانند که از بهر سجود آمد وجود
تا بسی محنت خدمت نکشد همچو ایاز
مرد همکاسه نعمت نشود با محمود
هرکه مانند خضر آب حیات دین یافت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.