جولائی
امئی بود که ما از اثر حکمت او
واقف از سر نهانخانه تقدیر شدیم
اصل ما یک شرر باخته رنگی بود است
نظری کرد که خورشید جهانگیر شدیم
نکتهٔ عشق فرو شست ز دل پیر حرم
در جهان خوار به اندازهٔ تقصیر شدیم
باد صحراست که با فطرت ما در سازد
از نفسهای صبا غنچهٔ دلگیر شدیم
آه آن غلغله کز گنبد افلاک گذشت
ناله گردید چو پابند بم و زیر شدیم
ای بسا صید که بی دام به فتراک زدیم
در بغل تیر و کمان کشتهٔ نخچیر شدیم
«هر کجا راه دهد اسپ، بران تاز که ما
بارها مات درین عرصه بتدبیر شدیم»
نظیری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف عشق و تقدیر میپردازد. شاعر از حکمت و اسرار نهان زندگی سخن میگوید و به نقش عشق در زندگی اشاره میکند. او میگوید که ما از رنگ و حالت خود دور شدیم و در اثر عشق، تغییراتی در وجودمان ایجاد شده است. بر این اساس، شاعر از دردها و لذتهای زندگی و عشق صحبت میکند و به تصویر کشیدن تجربیات و احساسات عمیق خود میپردازد. در نهایت، او به جستجوی معانی زندگی و عشق، و همچنین به دقت در تصمیمگیریهای موجود در سرنوشت اشاره میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم جستجو و تلاش برای یافتن حقیقت و عمق روابط انسانی اشاره دارد. در این متن، شاعر از تجربهها و احساسات خود میگوید و به نوعی به فهم و درک بیشتری از زندگی و اطرافش دست مییابد. در واقع، این بیانگر خصلتی است که نشان میدهد انسانها به دنبال شناخت بهتر خود و دیگران هستند.
هوش مصنوعی: روزی بود که ما به واسطه حکمت او از حقیقتی پنهان در تقدیر آگاه شدیم.
هوش مصنوعی: ما در اصل یک جرقه کوچک و بیاهمیت بودیم که با نگاهی به دور و بر خود، ناگهان تبدیل به نور و روشنایی بزرگ و فراگیر شدیم.
هوش مصنوعی: عشق به قدری در دل پیر حرم لطیف و عمیق است که در دنیای فانی ما، تنها به اندازهٔ خطاها و گناهانمان به آن دسترسی داریم.
هوش مصنوعی: باد بیابان به طبیعت ما سازگار است و از نفسهای نسیم، دل ما ناامید و غمگین شده است.
هوش مصنوعی: آه، آن صدای بلندی که از آسمان به گوش رسید، نالهای به گوش رسید که ما را به بند کشید و به زیر آورد.
هوش مصنوعی: بسیاری از شکارها را بدون تله و دام به دام انداختیم، اما خود ما نیز در دام تیر و کمان گرفتار شدهایم و در نهایت به راحتی شکار شدیم.
هوش مصنوعی: هر جا که اسب راه دهد، بران تا برسی، چون ما بارها در این میدان به دست تدبیر شکست خوردهایم.
هوش مصنوعی: این شعر به طور کلی بیانگر احساسات و تفکرات عمیق انسانی است. شاعر در تلاش است تا زیباییها و چالشهای زندگی را به تصویر بکشد و نشان دهد که چگونه عشق و احساسات میتوانند در زندگی تأثیرگذار باشند. در این متن، توجهی به ظرافتهای عاطفی و زیباییهای دنیای پیرامون وجود دارد، همچنین تأکید بر اهمیت روابط انسانی و درک متقابل.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چند گردیم درین دیر کهن پیر شدیم
آنقدر بیهده گشتیم که دلگیر شدیم
کس ندیدیم که تلخی نشنیدیم ازو
گرچه با پیر و جوان چون شکر و شیر شدیم
هر کجا دیده ی امید گشودیم بصدق
[...]
بس که ماندیم به زنجیر جنون پیر شدیم
با قد خم شده طوق سر زنجیر شدیم
در جهان بس که گرفتیم کم خود چو هلال
آخرالامر چو خورشید جهانگیر شدیم
بعد صد چله به قدی چو کمان در ره عشق
[...]
به تمنای غلط بر همه کس میر شدیم
بدر از خانه نرفتیم و جهانگیر شدیم
آخر عمر به سودای نوی افتادیم
هوس و حرص جوان گشت اگر پیر شدیم
مه کله گوشه پی خدمت ما می شکند
[...]
امئی بود که ما از اثر حکمت او
واقف از سر نهانخانه تقدیر شدیم
اصل ما یک شرر باخته رنگی بود است
نظری کرد که خورشید جهانگیر شدیم
نکتهٔ عشق فرو شست ز دل پیر حرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.