گنجور

 
اقبال لاهوری

تب و تاب بتکدهٔ عجم نرسد به سوز و گداز من

که به یک نگاه محمد عربی گرفت حجاز من

چه کنم که عقل بهانه جو گرهی به روی گره زند

نظری که گردش چشم تو شکند طلسم مجاز من

نرسد فسونگری خرد به تپیدن دل زنده‌ای

ز کنشت فلسفیان در آ به حریم سوز و گداز من

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode