مرا معنی تازه ئی مدعاست
اگر گفته را باز گویم رواست
«یکی قطره باران ز ابری چکید
خجل شد چو پهنای دریا بدید
که جائی که دریاست من کیستم؟
گر او هست حقا که من نیستم»
ولیکن ز دریا برآمد خروش
ز شرم تنک مایگی رو مپوش
تماشای شام و سحر دیده ئی
چمن دیده ئی دشت و در دیده ئی
به برگ گیاهی به دوش سحاب
درخشیدی از پرتو آفتاب
گهی همدم تشنه کامان راغ
گهی محرم سینه چاکان باغ
گهی خفته در تاک و طاقت گداز
گهی خفته در خاک بی سوز و ساز
ز موج سبک سیر من زاده ئی
ز من زاده ئی در من افتاده ئی
بیاسای در خلوت سینه ام
چو جوهر درخش اندر آئینه ام
گهر شو در آغوش قلزم بزی
فروزان تر از ماه و انجم بزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیتها به شک و تردید خود درباره هویتش اشاره میکند. او به قطره بارانی تشبیه میشود که پس از چکیدن از ابر، در مقابل وسعت دریا خجل و ناباور است و به این فکر میکند که در برابر این عظمت، وجودش چقدر کوچک است.
شاعر بیان میکند که با وجود کوچکی و نامحسوسیاش، هنوز احساس شگفتی و زیبایی را در دنیای طبیعت و عشق تجربه میکند. او برای توصیف تجارب مختلفش، از زیبایی شام و سحر، چمن و دشت، تا نور خورشید و زندگی در باغها و تاکها سخن میگوید.
در نهایت، شاعر از خواننده میخواهد که در خلوت درونیاش بیاساید و خود را همچون جواهری در آیینه نشان دهد و به او پیشنهاد میکند که در آغوش دریا زندگی کند و خود را همچون ماه و ستارهای درخشان احساس کند.
هوش مصنوعی: من معنای تازهای از مقصودم دارم، اگر بخواهم آنچه را که گفتهام دوباره بیان کنم، اشکالی ندارد.
هوش مصنوعی: یک قطره باران از ابر پایین آمد و وقتی که وسعت دریا را دید، احساس شرمندگی کرد.
هوش مصنوعی: در جایی که دریا وجود دارد، من چه اهمیتی دارم؟ اگر او به راستی وجود داشته باشد، پس من هیچ نیستم.
هوش مصنوعی: اما از دریا صدای غرش برخاست؛ از شرم، نازکی جسم را پنهان نکن.
هوش مصنوعی: در این شعر، شخص شاعر به زیباییهای طبیعی اشاره میکند و میگوید که زیباییهای غروب و سپیده دم، همچنین چمنزارها و دشتها را با چشم خود دیده است. به نوعی بیانگر این است که او از مناظر طبیعی و تغییرات روز و شب لذت برده و تجربیات زیبایی از آنها دارد.
هوش مصنوعی: برگ گیاهی بر دوش ابر درخشان است و این درخشندگی ناشی از تابش آفتاب است.
هوش مصنوعی: گاهی همدم و همراه افرادی هستی که تشنه عشق و محبتاند و گاهی در جمع افرادی قرار میگیری که دلی شکسته و داغدار دارند.
هوش مصنوعی: گاهی در میوه درختان خوابیده و بیتابی میکند، و گاهی در خاکی آرام است بدون هیچ دردسری.
هوش مصنوعی: از بادی ملایم به وجود آمدهام و حالا در وجود من تأثیری گذاشتهای.
هوش مصنوعی: در آرامش خیال و دل من، مانند جواهری که در آئینه میدرخشد، راحت و با طراوت باش.
هوش مصنوعی: به دل دریا برو و در آنجا رها شو، چون گوهر در آغوش دریا، درخشانتر از ماه و ستارهها باش.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.