از ما بگو سلامی آن ترک تند خو را
کاتش زد از نگاهی یک شهر آرزو را
این نکته را شناسد آندل که دردمند است
من گرچه توبه گفتم نشکسته ام سبو را
ای بلبل از وفایش صد بار با تو گفتم
تو در کنار گیری باز این رمیده بو را
رمز حیات جوئی جز در تپش نیابی
در قلزم آرمیدن ننگ است آب جو را
شادم که عاشقان را سوز دوام دادی
درمان نیافریدی آزار جستجو را
گفتی مجو وصالم بالا تر از خیالم
عذر نو آفریدی اشک بهانه جو را
از ناله بر گلستان آشوب محشر آور
تا دم به سینه پیچد مگذار های و هو را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسی عمیق و درد عاشقی میپردازد. شاعر ابتدا از شخصی میخواهد سلامی به معشوق تندخو برساند که با یک نگاه، آرزوهای او را شعلهور کرده است. او از دردی که در دل دارد سخن میگوید و تأکید میکند که باوجود توبهاش، هیجانات و آرزوهایش از بین نرفتهاند. با بلبل صحبت میکند و میگوید که نباید از وفای معشوق غافل شود. شاعر معتقد است که برای درک زندگی باید در تپش و تحرک بود و از آرامش بیتحرکی دوری کرد. او از عشق و جستجوی دائمی عاشقان میگوید و تاکید میکند که هر چقدر هم دردآور باشد، نباید از تلاش برای وصال و عشق دست کشید. در نهایت، از ناله و فریاد در دل گلستان میگوید و بر اوضاع آشفته عشق تأکید میکند.
هوش مصنوعی: به او سلامی بفرست که آن جوان با چهره تند و تیزش، با یک نگاه خود، شعلهای به جان آرزوهای یک شهر زد.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق یک شخص در مورد درد و رنج اوست. شاعر به این نکته اشاره میکند که کسی که به عمق درد او واقف است، در واقع همان دلی است که درک میکند که او با وجود اعلام توبه، همچنان درگیر مشکلات خود است و نتوانسته نقصها و شکستهایش را کاملاً برطرف کند. در واقع، او هنوز هم با مسائل و چالشهایش دست و پنجه نرم میکند.
هوش مصنوعی: ای بلبل، من بارها درباره وفای او با تو صحبت کردهام. تو دوباره در کنار او هستی، اما همچنان از این بوی رمیده و گمشده دوری میکنی.
هوش مصنوعی: برای یافتن حقیقت زندگی، باید به تپش و حرکت زندگی توجه کرد، و بیتحرکی در زندگی همچون نشستن در آب را ننگین میداند.
هوش مصنوعی: خوشحالم که عشق را پایدار ساختی و از درد و رنج جستجو، درمانی برای عاشقان نیافریدهای.
هوش مصنوعی: تو گفتی که وصالم را جستجو نکن، زیرا بالاتر از خیال من است. برای این حالتی که دارم، عذری نو به وجود آوردی که آن اشکها بهانهای برای جستجوی تو شدند.
هوش مصنوعی: از ناله و آواز غمناک بر گلستان، غوغایی برپا کن تا زمانی که درد در سینه فشرده شود و اجازه ندهی سر و صدا و گلایهای باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.