آشنا هر خار را از قصهٔ ما ساختی
در بیابان جنون بردی و رسوا ساختی
جرم ما از دانه ئی تقصیر او از سجده ئی
نی به آن بیچاره میسازی نه با ما ساختی
صد جهان میروید از کشت خیال ما چو گل
یک جهان و آنهم از خون تمنا ساختی
پرتو حسن تو می افتد برون مانند رنگ
صورت می پرده از دیوار مینا ساختی
طرح نو افکن که ما جدت پسند افتاده ایم
این چه حیرت خانه ئی امروز و فردا ساختی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی عواطف و احساسات انسانی در مواجهه با عشق و زیبایی میپردازد. شاعر از دشواریهای عشق و جنون ناشی از آن سخن میگوید و به نحوی به تقصیرات خود و محبوبش اشاره میکند. او به زیبایی و نور وجود معشوق اشاره میکند و تأثیر آن را بر زندگی و تفکراتش بیان میکند. در نهایت، شاعر از حیرت حاصل از عشق و دلبستگی صحبت میکند و به تغییراتی که عشق در زندگیاش ایجاد کرده اشاره دارد.
هوش مصنوعی: تو هر درد و اندوهی را در داستان ما به دیگران نشان دادی، به گونهای که در دنیای جنون ما را آشکار کردی و رسوا کردی.
هوش مصنوعی: ما فقط یک دانه کوچک هستیم که اشتباهی کردیم، اما تقصیر او این است که سجده نکرده است. نه به آن بیچاره رحم کردی و نه با ما سازگاری نشان دادی.
هوش مصنوعی: از بذری که در خیال ما کاشتهای، صدها جهان رشد میکنند، مثل گلی که تنها یک جهان میسازد و آن هم از خون آرزوهایت به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: نور زیبایی تو مانند رنگی است که از دیوار سفالی میتابد و جلوهگری میکند.
هوش مصنوعی: ای تازه طراحی کن که ما شیفته نوآوری تو هستیم، این چه مکان شگفتانگیزی است که امروز و فردا آماده کردهای؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.