گنجور

 
اقبال لاهوری

از سستی عناصر انسان دلش تپید

فکر حکیم پیکر محکم‌تر آفرید

افکند در فرنگ صد آشوب تازه‌ای

دیوانه‌ای به کارگه شیشه‌گر رسید