گنجور

 
مجد همگر

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «بخرام از خانه سوی گلزار گه شام» مصرع دوم یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «م» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
د
ر
ز
س
ش
غ
ک
ل
م
ن
و
ه
ی

شماره ۱: روز فطرت چو دست قدرت ساخت - از منی قرطه پرند مرا

شماره ۲: ای آنکه عفو کامل و احسان سابقت - برداشت رعب و امید و بیم را

شماره ۳: شه صدور و خداوند من شهاب الدین - توئی که محض وفائی مر این وفاجو را

شماره ۴: می فرستد هزار حمد و ثنا - مختصر بی تکلف اطناب

شماره ۵: پناه ملک جهان مقتدای روی زمین - توئی که هست ز رای تو آسمان محجوب

شماره ۶: مده فریب مراین عقل خاص طبعت را - به طبع شعرپرست و به شعر عام فریب

شماره ۷: ایا یگانه عالم که روزگار دو رنگ - نظیر تو به سه کشور به هیچ باب نیافت

شماره ۸: ای صاحبی که دست تو در معجز سخا - محسود موج قلزم و ابر بهاری است

شماره ۹: گوژو به جز از تو در همه پارس - در دل صف کین من که آراست

شماره ۱۰: ای خسروی که فتنه نشان آب تیغ تو - روی زمانه را ز غبار فتن بشست

شماره ۱۱: شاها به ذات پاک خدائی که حکمتش - بر درگه تو رایت شاهی فراشته ست

شماره ۱۲: ابریست مطیر دست طاهر - کز پاشش گوهرش کمی نیست

شماره ۱۳: مرا قومی حریف هفته بودند - که در سر هر یکی را کبر میریست

شماره ۱۴: هنگام نام دعوی مردی کند مطرز - در روز نام و ننگ و فتوت کم از زن است

شماره ۱۵: سه روز رفت کز آسیب مرگ آن دلبر - مرا جگر زره دیدگان بپالوده ست

شماره ۱۶: در عهد سخات کس نگوید - کآوازه حاتمی و معنی ست

شماره ۱۷: از تو ما را شکایتی ست لطیف - وان نه از تست از زمانه ماست

شماره ۱۸: سراج الدین غصنی دام فضله - چراغی نیست بل نور الهیست

شماره ۱۹: ای بحر براعت که ضمیر تو جهان را - دائم به عطا لولو منثور فرستد

شماره ۲۰: افتخار جهان ظهیر الدین - ای جهان را به جان تو سوگند

شماره ۲۱: ای خسروی که نام ترا سروران دهر - از فخر حرز بازو و نقش نگین کنند

شماره ۲۲: پناه ملک جهان شهریار روی زمین - تویی که حکم تو بر آسمان روا باشد

شماره ۲۳: پناه ملک سلیمان ملاذ اهل زمان - توئی که ملک ز نام تو نامدار شود

شماره ۲۴: شاها همای فتح و ظفر روز معرکه - با شاهباز رایت تو همنشین بود

شماره ۲۵: خدایگانا رایت به یک دقیقه فکر - ز کار مشکل ایام بند بگشاید

شماره ۲۶: فرخ همای دولت و سعد سپهر ملک - ای آنکه سایه ات به جهان فربهی دهد

شماره ۲۷: دور دور خر است و کره خران - گر ترا باور آید ار ناید

شماره ۲۸: یک راست شنو که از چپ و راست - بر بنده فرشتگان گواهند

شماره ۲۹: قدر تیزی بازارت ندارد - قدر تدبیر کردارت ندارد

شماره ۳۰: دلم از نکهت بادی که ز بغداد آید - گرچه در آتش غم سوخته شد شاد آید

شماره ۳۱: ای خسروی که سایس امر تو از نفاذ - بر پای هفت توسن گردون نهاد قید

شماره ۳۲: پادشاها عون حق یار شب و روز تو باد - چرخ پیروزه غلام بخت پیروز تو باد

شماره ۳۳: چنان لشکرکشی سلطان ندارد - چنان حوراوشی رضوان ندارد

شماره ۳۴: صدر صدور مشرق و مغرب عماد دین - ای آنکه در کرم چو تو کم سابق اوفتد

شماره ۳۵: ایزد مرا چو خلعت هستی شعار کرد - جان و جمال و جاه و جوانی و خیر داد

شماره ۳۶: مدت عمر تو در اقبال نامعدود باد - دولت از خاک درت جوینده مقصود باد

شماره ۳۷: پند نادان چه دهی زانکه دگرگون نشود - از بد نفس اگر خود همه دوران باشد

شماره ۳۸: ای چو خورشید در جهان مشهور - به جلال و جمال و زینت و فر

شماره ۳۹: قدوم ماه ربیع و خروج ماه صفر - خجسته باد بدین مقصد و پناه بشر

شماره ۴۰: بنده بر درگهت بماند مقیم - پای بند علاقه سه پسر

شماره ۴۱: به فال فرخ و پیروز بخت و طالع سعد - چو مه برآمد شه زاده بر سریر سرور

شماره ۴۲: خدایگانا دست مبارکت شب دوش - به یک ندب دو سه فارد بباخت بی تاخیر

شماره ۴۳: که رساند به سمع خسرو عصر - قصه ای از من غریب فقیر

شماره ۴۴: شرف الدین محمد حسنی - فخرآل رسول و تاج تبار

شماره ۴۵: صاحب عصر شمس دولت و دین - ای به تو زنده جان اهل هنر

شماره ۴۶: دلم دیوانه گشت از تاب زنجیر - تنم بگداخت زین زندان دلگیر

شماره ۴۷: سفینه ای به من آورد صدر دریا دل - بدان غرض که ز کلکم شود سواد پذیر

شماره ۴۸: خسروا راز هفت پرده چرخ - پیش رای تو می شود ظاهر

شماره ۴۹: کریم پارس و اصیل عراق شمس الدین - زهی که ملک ز نام تو یافته اعزاز

شماره ۵۰: زندگانی خسرو نقبا - باد چون مدت زمانه دراز

شماره ۵۱: در طوس دوش گفتم خرم نیم چرا - یاریم گفت ساده دلا خرمی و طوس؟

شماره ۵۲: دی یکی رقعه به نزد من رسید از صدر شاه - وانگهی نام همایون شهنشه بر سرش

شماره ۵۳: ای به حق شاهی که قدرت از علو مرتبت - بر سر شاه فلک دیده ست پای تخت خویش

شماره ۵۴: ای به همت بر آفتابت دست - وی به رفعت از آسمانت فراغ

شماره ۵۵: زمین با فلک گفت دوش از سر عجز - و فی الله من کل حطب جنابک

شماره ۵۶: به سعد طالع و فرخنده روز فرخ فال - زماه ی شده وز سال خی و نون با دال

شماره ۵۷: ز چشم از دل خویش خونت خوردم - ازان با غم جفت و از کام فردم

شماره ۵۸: بی سایه تو مباد فرقم - بی خاک درت مباد خوابم

شماره ۵۹: سپهر قدرا دریادلا خداوندا - توئی که غاشیه مهر تست بر دوشم

شماره ۶۰: به حکم قاطع مخدوم سرور اسلام - بهاء ملت و دین خواجه سپهر غلام

شماره ۶۱: به حکم صدر معظم معین دولت و دین - ز گفته های خود او را نشان فرستادم

شماره ۶۲: چه شد امسال یارب ای مخدوم - که من رنج دیده مظلوم

شماره ۶۳: صاحبا گرچه ز جودت شکر دارم - پیش ازین واکنون به تو امیدوارم

شماره ۶۴: ایا مبشر اقبال در ازل داده - به یمن طالع سعدت بشارت عالم

شماره ۶۵: خورشید چو از حوت سوی خانه بهرام - بخرام از خانه سوی گلزار گه شام

شماره ۶۶: گر ناله ای ازین دل پر غم برآورم - شور از چهار گوشه عالم برآورم

شماره ۶۷: به کف در باد و بر سر خاک دارم - که از تیغ قضا دل چاک دارم

شماره ۶۸: ای سر آمد به هر مکان چو لقب - وی ستوده به هر زمان چون نام

شماره ۶۹: ننگ مردان اصیلک گوژو - کز جهان باد نقش و نامش گم

شماره ۷۰: فلک جناب و ملک خو عماد دولت و دین - توئی که جاه تو شد ملک جاودانی من

شماره ۷۱: افتاده ام به دور زمانی که اندر او - کس را نمی رسد شکمی سیر از آسمان

شماره ۷۲: خدایگانا آنی که شمع دولت تو - چراغ و مشعله چرخ را کند روشن

شماره ۷۳: صحن خلد است زمین از اثر دور زمان - هین بده باده و داد طرب از گل بستان

شماره ۷۴: گفتم که مدح صاحب اعظم کنم ادا - آسیمه گشت عقلم و بر رخ فکند چین

شماره ۷۵: ای باد یاد روضه بغداد تازه کن - تا تازه گردد از تو دل خویش کام من

شماره ۷۶: ای به تاثیر عدل معتدلت - جاه تو قوت گزاف شکن

شماره ۷۷: خسروا داشت سخایی تو مرا پار چنانک - کآن نیارست زدن لاف ز هستی من

شماره ۷۸: به خدائی که آشنائی داد - وحی او با دل پیامبران

شماره ۷۹: تن در غم جانگداز دادن - جان در پی کرم آز دادن

شماره ۸۰: تلطفی بنما ای برید باد سحر - نسیمی از نفس من بدان چمن برسان

شماره ۸۱: رسید موسم نوروز و تازه گشت جهان - به فر دولت مخدوم صاحب دیوان

شماره ۸۲: بدین گونه قرین غم ندارد - دل صاحبدلان صاحب قرانان

شماره ۸۳: خدایگانا در ملک شرع معجز تو - شکست بند طلسم زمانه جادو

شماره ۸۴: سرفرازا توئی که گردن چرخ - دارد امروز طوق خدمت تو

شماره ۸۵: ز غبن هدهد میمون که شد متابع زاغ - ز رشک ملک سلیمان که شد مسخر دیو

شماره ۸۶: شاها ز فر سایه معمار عدل تو - همسایه عقاب گرفت آشیان چکاو

شماره ۸۷: فلک جنابا از رشک خاک درگه تو - در آب شرم شود غرق روضه مینو

شماره ۸۸: خط سیراب تو بر روی تو پیدا شد و شد - محضر حسن و جمال تو بدان سیر گواه

شماره ۸۹: ای به بوسیدن خاک در چرخ آسایت - جویبار فلک و اخضر گردون تشنه

شماره ۹۰: ای زاحسانت آز آواره - وی زانعامت آرزو زاده

شماره ۹۱: زهی شهریاری که خورشید چرخ - بود پیش رای تو چون شب پره

شماره ۹۲: ای به رای و لمعه رای جهان آرای خویش - چهره خورشید رخشان را خراشان داشته

شماره ۹۳: ده عادت ردیست که رسم است عامه را - کز وی شود روان و دل و عقل کاسته

شماره ۹۴: حمید ساخته دارد مفرحی دلخواه - کزان به فایده تر از زمین نرست گیاه

شماره ۹۵: ای در گله جهان ز عدلت - گرگ آمده پاسبان لاشه

شماره ۹۶: حیات بخشا چرخم ز غبن خواهد کشت - به تیغ کین من از چرخ کینه خواه بخواه

شماره ۹۷: دی دلم گفت چون که کم کردی - پوشش جامه پاشش اقچه

شماره ۹۸: صاحبا بنده همه ساله چنین می خواهد - که زحال من و اتباع تو باشی آگاه

شماره ۹۹: اگر چه عمادی ز دریای خاطر - نکرده ست تقصیر در درفشانی

شماره ۱۰۰: خدایگانا با آب معجزات بنانت - بشست گیتی جادو کتاب نیرنجی

شماره ۱۰۱: گرچه پیش از تو بود حاتم طی - تو ز حاتم به منزلت پیشی

شماره ۱۰۲: جوان بختا جهان بخشا تو آنی - که بر گردنکشان مالک رقابی

شماره ۱۰۳: خدایگان وزیران شرق عزالدین - یگانه دو جهان قطب عالم معنی

شماره ۱۰۴: به جستجوی کریمی مشاورت کردم - ز روی نسبت و با چرخ و تیر مستوفی

شماره ۱۰۵: ز لفظ خواجه دنیی نصیر ملت و دین - که باد صد یک عمرش نهایت پیری

شماره ۱۰۶: ای در ندب علو فلک را - قدر تو سه ضربه داده پیشی

شماره ۱۰۷: ایزد چو خصال خوب دادم - ای کاش مرا حیا ندادی

شماره ۱۰۸: به امر نافذ مخدوم صاحب دیوان - بهاء دولت و دین خواجه مبارک پی

شماره ۱۰۹: پناه و قدوه آفاق مجد دولت و دین - که نیست در همه عالم چو تو سخندانی

شماره ۱۱۰: ای لفظ تو آب زندگانی - وی کلک تو اصل شادمانی

شماره ۱۱۱: دوات بودی عمری به پیش هر قلمی - به گاه شاهدی و کودکی و نیکوئی

شماره ۱۱۲: دوش با عقل دوربین گفتم - کای مبرا ز سهو و کژبینی

شماره ۱۱۳: قصد کردی به تصنع ز حسد در حق من - یعنی از سامری آموخته ام حیله گری

شماره ۱۱۴: به گاه بزرگی بریدند حلقت - غلامان ز مظلومی و عجز و خردی

شماره ۱۱۵: من هجاء چون کنم مطرزک را - که هجاء کردن است کژ خوانی

شماره ۱۱۶: به حکم خواهش مولی الانام شمس الدین - که دارد امرش بر سابق قدر پیشی

شماره ۱۱۷: شکل دیو سفید دارد اصیل - که مماناد آن سیه صوفی

شماره ۱۱۸: مردکی بود طامع و شیاد - نام آن غرم حیدر آبی

شماره ۱۱۹: ای آن زمین وقار که بر آسمان فضل - ماه خجسته منظر و خورشید منظری

شماره ۱۲۰: جمعی ز اهل خطه کاشان که برده‌اند - ز ارباب فضل و فطنت گوی هنروری