گنجور

 
مجد همگر

تن در غم جانگداز دادن

جان در پی کرم آز دادن

بینی و لب و زبان و دندان

در پتک و دهان گاز دادن

درمصطبه معتکف نشستن

ترک ورع و نماز دادن

دل را به هزار پاره کردن

هر پاره به چرغ و باز دادن

صد نافه مشک را به بازار

در عرض یکی پیاز دادن

با زنگی رند مست خفتن

ترک اتز و ایاز دادن

تقریر معاملات و شرکت

با دزد و قمارباز دادن

کوتاهی عمر را گزیدن

تن را به سگ و گراز دادن

حقا که هزارباره به زان

کآن دل به علی دراز دادن