در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها کمالالدین اسماعیل مصرع یا بیتی از جمالالدین عبدالرزاق را عیناً نقل قول کرده است:
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - ایضاًله ویمدح السّلطان غیاث الدّین بیرشاه بن محمّد و یصف الفرس :: جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۳ - ابیاتی چند از قصیده که تمام آن یافت نشد
کمالالدین اسماعیل (بیت ۵): پلنگ خاصیت پیل زورشیرافکن - همای سایۀ طوطی حدیث باز شکار
جمالالدین عبدالرزاق (بیت ۲): پلنگ خاصیت و شیر زور و پیل افکن - همای سایه و طوطی حدیث و باز شکار
در قصیدهٔ کمال چند بیت این قطعه بعینه آورده شده.
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - ایضاًله ویمدح السّلطان غیاث الدّین بیرشاه بن محمّد و یصف الفرس :: جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۳ - ابیاتی چند از قصیده که تمام آن یافت نشد
کمالالدین اسماعیل (بیت ۶): درشت باطشۀ نرم گوی سخت کمان - گران عطا وسبک حملۀ لطیف آثار
جمالالدین عبدالرزاق (بیت ۳): درشت ماشطه و نرم گوی و سخت کمان - گران عطا و سبک حمله و لطیف آثار
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - ایضاًله ویمدح السّلطان غیاث الدّین بیرشاه بن محمّد و یصف الفرس :: جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۳ - ابیاتی چند از قصیده که تمام آن یافت نشد
کمالالدین اسماعیل (بیت ۱۱): زجودتست امل را هزار دلگرمی - به عفوتست گنه را هزار استظهار
جمالالدین عبدالرزاق (بیت ۴): زجود تست امل را هزار دلگرمی - بعفو تست گنه را هزار استظهار
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - ایضاًله ویمدح السّلطان غیاث الدّین بیرشاه بن محمّد و یصف الفرس :: جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۳ - ابیاتی چند از قصیده که تمام آن یافت نشد
کمالالدین اسماعیل (بیت ۱۹): بخانه های کمان تو پی برد فکرت - چومرگ نقب زند در خزینۀ اعمار
جمالالدین عبدالرزاق (بیت ۵): بخانه های کمان تو پی برد فکرت - چو مرگ نقب زند بر خزینه اعمار
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - ایضاًله ویمدح السّلطان غیاث الدّین بیرشاه بن محمّد و یصف الفرس :: جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۳ - ابیاتی چند از قصیده که تمام آن یافت نشد
کمالالدین اسماعیل (بیت ۲۵): کندرمّرد تیغت بحلقه های زره - چنانکه عکس زمّرد بچشم افعی کار
جمالالدین عبدالرزاق (بیت ۶): کند زمرد تیغت بحلقهای زره - چنانکه عکس زمرد بچشم افعی مار
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروههای مجزا فهرست کردهایم:
-
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۹۹:زهی در حسرت آن چشم مخمور - فتاده نرگس سرمست رنجور
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۸ - در وصف بنای مدرسه صدر منصور نظام الدین و مدح امیر نور الدین:زهی عالی بنای قصر معمور - که باد آفات دهر از ساحتت دور
-
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۱:لب و دندان یار من نگرید - خوشی روزگار من نگرید
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۶:سخت آشفته جمال خودی - ورچه نوعیست این زبیخردی
-
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۵:کجایی ای به دو رُخ آفتابِ دلداری؟ - چگونهای که نهای هیچ جایْ دیداری؟
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۷۳ - وقال ایضاً بمدح الصاحب عمیدالدین الفارسی:بدیدمت نه سر آن معاملت داری - که دست بازکشی یکدم از ستمکاری
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۱۹ - ایضا له:جهان لطف و کرم افتخار اهل قلم - که نیست فضل و هنر را به از تو غمخواری
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۲۰ - در مدح صدر قوام الملّة و الدّین ابراهیم بنداری گوید و به دمشق فرستد.:نسیم باد صبا هیچ عزم آن داری - که این تکاسل طبعیّ خویش بگذاری
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۷ - مدیح:اگر مدیحت گویم نیابم از تو عطا - وگر نگویمت از من همی بیازاری
-
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶:بر آمد ز گلزار باد بهاری - بیاور می ارغوانی، چه داری؟
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۸۰ - وله ایضاً یمدحه ببلد النّشابور:جهان کرم پادشاه شریعت - که هستت بر اقلیم دین شهر یاری
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۹:چه باشد اگر با همه دوستگاری - مرا گوئی ای خسته چون میگذاری
-
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۴:ترسم آن نوش ز لب کم سخنی - در زبانها فتد به بی دهنی
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۵ - موی سپید:هر چه موی سپید بینی تو - دست در دامن بهانه زنی
-
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۷:تا کیام انتظار فرمایی؟ - وقت نامد که روی بنمایی؟
کمالالدین اسماعیل » ملحقات » شمارهٔ ۲۸ - ایضاً له:ای ز وصف مکارمت قاصر - هر فصیحی و مدحتآرایی
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۹:ای که در عشق صبر فرمائی - من ندارم سر شکیبائی
-
کمالالدین اسماعیل » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۸:چنان خوب رویی بدان دلربایی - دریغت نیاید بهر کس نمایی؟
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۵:زهی بیوفا خود نگوئی کجائی - اگر هرگزم خود نبینی نیائی
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۳:شاها چوبداد داد هر کس دادت - داد طرب امروز بباید دادت
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸:یکباره ز ما فلک فراغت دادت - یکباره فراموش شدیم از یادت
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۰:گازر بچه را سپید کاری آهوست - در آب بسان مردم چشم نکوست
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۴:شیرین سخنم گرچه لطیف و نیکوست - هم می نرهد ز طعنه دشمن و دوست
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶:در عشق اگر به زور و زر کار نکوست - در کیسه مرا زر است و دل دل نیروست
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۸:گفتم: ز تو خوبتر درین شهر بسیست - گفتا که چو من بعالم اندر هم نیست
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۹:دی گفت ندیدمت درین روزی بیست - خیرست، کم آمدن چرا؟ موجب چیست؟
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۲:یک شب بمراد دل کسی شاد نزیست - کو با غم دل نشد دیگر روزی بیست
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۱:گردون که همه گرد جفا می گردد - پیرامن رخت عمر ما می گرد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۲:آن باده که چشم عیش روشن دارد - همواره ز دست من نشیمن دارد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۳:دریاب گرت دست رسی خواهد بود - کین عالم فانی نفسی خواهد آمد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶:گفتم سخنی با تو و بد گفتم بد - تالاجرم از تو گشت یک دردم صد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۷:زلفی که بر او بند و گره باشد صد - محتاج گره زدن چرا باشد خود
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۴:بلبل بسپیده دم همی زد فریاد - کین آتش گل در همه گلزار افتاد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۵:دمی می رفتم مست و کش و خرّم و شاد - آن ماه دو هفته پیش من باز افتاد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۶:وقتی که بتم گره بر آن زلف نهاد - از سختی بند بر قفا می افتاد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۷:از بس که سوی چمن برد بوی تو باد - وز بس که کند گل ز دور خار تو باد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۷:آن شیفته را چو باد در بوق افتاد - آن گنبد سیم رنگ از دست بداد
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۸:چون دید بر آورده غم از جانم گرد - بی فایده بسیار پشیمانی خورد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۹:دوش آن دل خون گشتۀ محنت پرورد - جان هم بغم تو داد بر بستر درد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۳۰:هر کس که در آن قامت موزون نگرد - او را بقیاس خویش کوته شمرد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۳۱:آن لاله نگر چو ساغری آمده خرد - یک نیمه از آن صافی و یک نیمش درد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۵:شاها بتو ایزد همه آفاق سپرد - نتوان بدو ماه شهرهای تو شمرد
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۸۲:پیوسته دلم ز خرّمی پرهیزد - هر جا که غمی بود در او آویزد
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۲۸۳:باز این چشمم چه فتنه می انگیزد - کز دزدی و خون هیچ نمی پرهیزد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۹:صبر از دل ریش من همی بگریزد - با دیده من خواب همی نامیزد
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۳۵:زر رشتۀ خور زتاب شب بگسستند - یکباره در روزه بما در بستند
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۷:شبهای جهان مگر بهم پیوستند - و اختر همگی چو خفتگان مستند
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۳:گر زانکه ترا غم دلی روی نمود - بس تنگ دلیت از آن نبایست افزود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۴:روزی دل من ز جست و جویی ناسود - پای طلبم ز بس تکاپو فرود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۵:گل چو ز صبا حدیث رویت بشنود - لبخند یی از سر رعونت بنمود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۶:روزی لبم از رخ تو بوسی بر بود - از ساده دلی رخ تو بر وی بخشود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۷:انگشت گزان چو دیدمش خشم آلود - از بلعجبیم طرفه دستی بنمود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۸:ای دل اگرت چه دیده بس رنج نمود - مگذار که او از تو بود ناخشنود
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۹:تیغ تو گیاهیست که مردم درود - وز زخم زبان برو خطایی نرود
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵:گفتم می خوشگوار پیش آور زود - گفتا شب آدینه نخواهی آسود
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۰۱:شاها کرمت ز قاف تا قاف رسید - مثل تونه چشم دید و نه گوش شنید
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۰۲:چون کیسۀ غنچه را صبا پر زردید - غمّازی کرد و پرده بروی بدرید
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۰:ای وصل تو شایسته چو عمر جاوید - وی در دل من غم تو شیرین چو امید
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۲:ماییم چو خر گه همه بر بسته کمر - در خدمت تو صف زده در یکدیگر
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۳:مانند دو چشمیم من و آن دلبر - در نیک و بد زمانه با هم یاور
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۴:تا ز رنکنی از دهن کیسه بدر - هرگز نرسی بوصل آن سیمین بر
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۵:تا کرد مرا دیده بروی تو نظر - اندر سر من نماند از عقل اثر
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۳۶:در طبع تو ناکسی و در دست تو زر - گشتند مکقیم چون گهر در خنجر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۴:گفتم که چراست گرد آن تنگ شکر - باریک خطی نبشته از عنبر تر
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۶۷:زین گونه که شد خوار و فرو مایه هنر - وز جهل پس افتاد بصد پایه هنر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۳:زینگونه که شد خوار و فرومایه هنر - از جهل پس افتاد بصد پایه هنر
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۲:شد بر دل من زلفک هندوی تو چیر - بر بودش و در زیر کله رفت دلیر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۲:یک شهر همیکنند فریاد و نفیر - در مانده بدست زلف آن کافر اسیر
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۸:در عشق تو گر زین سپس ای مایۀ ناز - چون گل بکفم چند درست آید باز
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۷۹:در مدح تو مر مرا پس از فکر دراز - کم می آمد معانی خوب فراز
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۸۰:کردیم دگر شیوۀ رندی آغاز - تکبیر زدیم چار بر پنج نماز
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۷:ای روی تو را برده مه چرخ نماز - زلفت چو شب هجر سیه رنگ و دراز
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۸۸:احوال منت باور اگر نیست ز کس - ور این دو گواهت از رخ و اشک نه بس
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۸:گفتی مگذر بکوی ما در زین پس - کامیخته ز مهر با دیگر کس
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۰۲:بلبل که نبود در چمن پر وازش - بی برگی شاخ کرده بد بی سازش
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۰۳:از غایت آنکه هست بر من نازش - وزبس که کشد خوی بد از من بازش
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۲:نادیده هنوز آن رخ غم پردازش - بر بود دلم زلف کمند اندازش
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۱۲:رشک ایدم از جعد تو ای عشوه فروش - کو روی ترا چنان کشد در اغوش
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۱۳:امشب منم و جام می و نوشانوش - فردا بوداع دستها در آغوش
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۶۹:در جامه ازرق آن بت عشوه فروش - چون ماه ز آسمان پدید آمد دوش
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۷:آن زلف نگر بر رخ آن شهره صنم - آویخته بی جنگ و خصومت در هم
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۸:بهر تو بود میل بسوی که کنم؟ - وصل تو بود هر آرزوی که کنم؟
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۶۹:گر در همه عمر روزی از روی کرم - گویی که چگونه بی تو با این همه غم
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۷۰:گر چاشنی غمش بیابی یک دم - هرگز نخوری تو از پی شادی غم
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۷۱:از حد چو برفت ماجرای من و غم - گفتم که بنامه در از آن شرح دهم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۹:در عشق تو تیره حال چون خال توأم - وز پشت خمیده زلف چون دال توام
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۴:ایدل نکنی تو زین فضولیها کم - وی شیفته جان شدی گرفتار بغم
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۹۶:بس اشک که از دیده بحاصل آرم - از آب دو چشم پای در گل آرم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۱:من آتش دشمنان بباد انگارم - بر خاک ز تیغ آبگون خون بارم
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۴۶:از ضعف اگر کام ز هم بگشایم - بنشینم و یکچند همی آسایم
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۴۷:دور از تو اگر لب بنفس بگشایم - از بی زوری با دم خود برنایم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۵:از دور زمانه هیچ می ناسایم - میگویم و با بخت همی برنایم
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۶۳:ای مدح تو آورده قلم را بسخن - وی ناطقه در وصف کفت بسته دهن
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۶۴:با دیده دلم گفت: چو از دست تو من - خون گشتم و ساختم در آتش مسکن
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۶۵:گر باد شوم، در آیمت پیرامن - ورکرد شوم، نشینمت بر دامن
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۶۶:در عشق تو زآنکه هست بیم کشتن - هر گه که ره گریز جویم ز تو من
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۶۷:نرگس که در انتظار گل بود چو من - یک چند نهاده چشم بر طرف چمن
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۶۸:خصمم که بگفت و گو درآمد با من - ریش چو جوال دیدمش تا دامن
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۷:گفتم در گوش اگر دهی راه سخن - گویم سخنیت بهتر از زر کهن
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۹:دی وعده خلاف کردم ای عهد شکن - چشم تو نخفت تا بروز روشن
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۶۹:خصم تو که همچو تیغ جمله ست زبان - سر در سر نیزه کرد مانند سنان
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۷۰:نزدیک من از شرم و ز تیمار نهان - باریک کنی همه تن خود چو میان
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۷۱:قومی شده نازنده باسرار نهان - قومی شده نازنده باسباب جهان
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۷۲:ای ترک سمن روی من ای جان و جهان - از بهر خدا این چه میانست و دهان؟
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۷۳:زان پس که فدای عشق تو کردم جان - بر من ز چه خشمناکی ای جانوجهان
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۷۴:دلدار مرا اگر فراخست دهان - گل را نه هم از خنده دهانست چنان
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۶۷۵:چون نیشکرم کرده ز بیداد جهان - در سینۀ تنگ لفظ شیرین پنهان
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۸:اکنون که فلک بقصد من بست میان - وان یار بخشم و جور بگشاد زبان
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۳۵:ای رنج زمانه بهرۀ دشمن تو - از درد مباد گرد بر دامن تو
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۵:پیراهن و فوطه بر تن روشن تو - می رقص کند بناز گرد تن تو
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۹۶:تا دست رهی گسست از دامن تو - تا دیده بریده گشت از دیدن تو
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۴۸:ای دوست اگر نیی ز حالم آگاه - کز دست تو دارم همه احوال تباه
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۴۹:ای راه وصال تو درازی کوتاه - جز بندگی تو هر چه کردیم، گناه
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۵۰:یاران منا، چه بودتان از ناگاه - کاندر پی یکدیگر برفتید بگاه؟
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۰:نا یافته شهرخی ز وصلش ناگاه - شد سیم به پیلوار خرج آن ماه
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۴:از بسکه همیکنم بشب ناله و آه - بر چرخ سیاهشد ز آهم رخ ماه
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۶۹:تا چند می و ساغر و ساقی طلبی؟ - با اهل فضول هم وثاقی طلبی؟
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۷۰:ای از تو مرا ذخیره ناکامی بس - پایان غم تو بی .....
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۴:ما را ندهد سپهر یک جرعه می - کو را نبود زود خماری در پی
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۷۱:گل گرچه بنکوییست انگشت نمای - سرو ارچه بشاهدیست بستان آرای
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۷۲:ز آمد شدن تو گرچه باشم در وای - تا ظن نبری کز تو بگردانم رای
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۷۳:گز زآنکه ترا بکشتنم باشد رای - باشم سوی خویش مرگ را راهنمای
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۷۴:هان ای دل حیرت زدۀ بی سر و پای - گر هست ترا بخدمت جانان رای
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۷۵:هان ای دل هرزه گوی ناپابرجای - برخاسته یی بقصد آن شهر آرای
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۷۶:شد در سر کار این دل کار افزای - صبر و خرد و هر چه مرا بدبر جای
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۷۷:با آنکه تن ضعیف من شمع آسای - از جنبش بادی بنشیند بر جای
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۷۷۸:در پنجه شدم با قدح مرد گرای - تا کرد چنانم که نجنبم از جای
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۰:در ساخته بر غم من دیگر جای - ز (آری مگر) ت تعمیه می باشد رای
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۲:باز این دل سرگشته هجران پیمای - افتاد به دام عاشقی دیگر جای
-
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۸۴۳:تیری، که چو در خود کشمت دور شوی - ماهی، که شوی غریب هرمه بنوی
کمالالدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۸۴۴:بر خاک در تو دوش ای سلسله موی - با بی خوابی کرده بدم روی بروی
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۱:ای دوست اگر نصیحتم می شنوی - مگرای به راستی که محروم شوی
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱ - و له یمدح الامام الاعظم الصّدر السّعید الشهیّد رکن الدّین مسعود بن ساعد:تبارک الله ازین جنبش نسیم صبا - که لطف صنعت او از کجاست تابکجا!
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳ - در مدح ابوالغنائم سعد الملک:زهی محل رفیعت برون زاوج سما - زهی مقر جلالت فراز چرخ علا
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - در مدح اردشیر بن حسن اسپهبد مازندران:بتافت از افق ملک و آسمان بقا - دو کوکب ملکی چون دو پیکر جوزا
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۶ - و قال ایضاًَ یمدح الّصدر الّسعید رکن الدّین صامد و یصف الشّمس:چیست این جرم منوّر سال و ماه اندر شتاب؟ - شهسواری پر دل پیروز جنگ کامیاب
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴ - شکایت از دوری:هست سوگندم بنام آنکه هست - پیش علمش ذره همچون آفتاب
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۷ - و قال ایضآ یمدح الصّدر المعظّم فخر الدّین:روز عیدست بده جام شراب - وقت کارست ، چه داری؟ دریاب
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - قصیده:ای جوادی که بتو بحر و سحاب - ننویسند بجز بنده خطاب
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳ - لغز شمشیر:چیست آن آتش با گونه آب - سربسر پر در و لولوی خوشاب
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸ - و له ایضا فی رمد عینه:جانم ز درد چشم بجان آمد از عذاب - یا رب چه دید خواهم ازین چشم دردیاب ؟
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۲ - ایضا له:ای عزم تیز تار تو چون عمر درشتاب - چون کار روزگار عطای تو بیحساب
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - در مدیح مظفرالدین:خوش گوش کرد چرخ و ممالک باینخطاب - کامد نهنک رزم چودریا باضطراب
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - وقال ایضاً فی الزهد وترک الدنیاوالموعظة والحکمة:ای دل چو آگهی که فنا در پی بقاست - این آرزو و آز دراز تو بر کجاست؟
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۵ - شکوه از درد چشم:ای بلبلی که وقت ترنم ز نغمه ات - سطح محیط گنبد پیروزه پرصداست
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - ایضاً له:ای کریمی که در ستایش تو - عقل کل را زبان بفرسودست
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۸ - وله ایضا:صدر آزادگان کریم الدّین - که همه رسم تو کرم بودست
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱:چشمم از گریه دوش ناسودست - تا سحر گه سرشک پالودست
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - و قال ایضاً یمدحه:اصفهان خرّمست ومردم شاد - این چنین عهدکس ندارد یاد
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۸۲ - ایضا له:هر که این هر دو قطعه بر خواند - که ازین پیش کردم آنرا یاد
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۸۳ - وله ایضا:دوش خر بنده کرد پیشم یاد - کاسبک خواجه زندگی بتو داد
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۸۴ - وله ایضا:خواجه از بخل در مسلمانی - اعتقادی برای خود بنهاد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۵۶ - خامه و خط:ای ز خورشید رای روشن تو - جوهر عقل کرده استمداد
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - و له ایضا یمدحه:ای خسروی که آتش تیغ تو روز کن - در قلب چرخ زهرۀ مرّیخ آب کرد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۰ - جواب مجدالدین همگر:یک قطعه سوی بنده فرستاد مجددین - کان را بصد قصیده نشاید جواب کرد
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۵ - ایضاًله ویمدح السّلطان غیاث الدّین بیرشاه بن محمّد و یصف الفرس:خدای داد بملک زمانه دیگر بار - طراوتی نه باندازۀ قیاس وشمار
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۶ - سوگند نامه:امید لذّت عیش از مدار چرخ مدار - که در دیار کرم نیست زآدمی دیّار
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - و له ایضا فی مذمة الشعراء:بچشم عقل نگه می کنم یمین و یسار - ز شاعری بتر اندر جهان ندیدم کار
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۰ - خطاب بچند دوست مسافر خود:سلام من که رساند بدان خجسته دیار - که هست مجمع احباب و محضر احرار
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۱ - خطاب بجمال الدین که یکی از دوستان اوست:بزرگ منعم و مخدوم من جمال الدین - سپهر رفعت و کان سخا و کوه وقار
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۲ - خطاب بشهاب الدین که یکی دیگر از دوستان اوست:خلاصه همه عالم اجل شهاب الدین - که روشنند زرای تو ثابت وسیار
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۳ - خطاب بفخر الدین:دعا و خدمت مخدوم خویش فخرالدین - همی رسانم اگر آمد او زدریا بار
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۴ - خطاب بمنتجب الدین:اجل منتخب الدین اوحد الفقرا - کند قبول سلام و دعا برون زشمار
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۶ - خطاب بضیاء الدین:ضیاء دین را دعا همی گویم - همی کنم همه وقتی تنسم اخبار
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۷ - خطاب بنجیب الدین:حکیم یونان ان فلسفی نجیب الدین - که واقفست بتحقیق برهمه اسرا ر
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶۸ - حاجی سلام از چاکران باید باشد:زمن بخواهد حاجی سلام پرسش خویش - دعا و خدمت هریک همی کنم تکرار
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۱ - قطعه:بدان خدای که بیرنگ نقش انسان را - ز روی قدرت بر سطح آب زد پرگار
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۳ - ابیاتی چند از قصیده که تمام آن یافت نشد:بلند همت و بسیار دان و اندک سال - جهان گشای و ممالک ستان و دنیا دار
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۸۷ - و قال ایضآ یمدح الصّدر السّعید رکن الدّین صاعد:منّت خدایرا که علی رغم روزگار - منصور گشت رایت صدر بزگوار
کمالالدین اسماعیل » ملحقات » شمارهٔ ۱۳ - و قال فی الشکایة:یا رب تو آگهی که درین اندر سال عمر - روزی بکام من نگذشتست روزگار
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۰ - در مدح شهاب الدین خالص و شکایت از قحطی اصفهان:ای بر سر آمده تو ز ابنای روزگار - وی کرده روزگار بجاه تو افتخار
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۲۱ - و قال ایضاً یمدحه:خدایان صدور جهان شهاب الدّین - که مملکت ز شکوه تو می بر داورنگ
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۱ - در مدح شهاب الدین خالص:زهی ز فر تو سر سبز چرخ مینارنگ - ز مقدم تو سپاهان گرفته صد اورنگ
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۲۴ - و له ایضا یمدح ملک الشّعراء رکن الدین دعوی دار:خیرمقدم، زکجا پرسمت ای باد شمال ؟ - کش خرامیدی، چونیّ و چه داری احوال؟
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۲۷ - ایضا له:ای شده ذات تو مستجمع انواع کمال - نو عروسان سخن راز ثنای تو جمال
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۳ - در مدح ملک اعظم اردشیربن حسن اسپهبد مازندران:ایکه در دست تو هرگز نرسد دست زوال - دور باد از تو و از دولت تو عین کمال
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۲۵ - وله ایضا یمدحه و یهنّیه بالزّفاف:چو خیل زنگ بیار استند صفّ جدال - سپاه روم هزیمت گرفت هم در حال
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۲۸ - وله ایضا:محقّق است که چیزی که آن رسد به کمال - بود هر آینه آن چیز را نهیب زوال
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح امام عالم صدرالدین:بخوب طالع و فرخنده روز و فرخ فال - بتافت از افق شرع آفتاب کمال
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۳۰ - و قال ایضآ یمدح الصّدر السّعید رکن الدّین صاعد:خفتۀ بیدار بودم دوش کز دارالسلام - مسرع باد صبا آورد سوی من پیام
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۳۱ - و قال ایضآ یمدح الصّاحب المعّظم نظام الدّین محمّد طاب ثراه و یصف الدّوات:چیست آن دریا که دارد در دل کشتی مقام - ماهیش بر خشک لیکن جزر و مدّش بر دوام
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۹ - درمدح امام اجل معین الدین:ای دو یت و مسند تو دین و دولت را نظام - وی بکلک و خاتم تو شرع و ملت را قوام
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۳۵ - و قال ایضا ویرتی فیه والده:روزی وطاء کحلی شب در سر آوردم - بگریزم از جهان که جهان نیست در خورم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۰ - درمدح صدرالدین:ای طالع نگون ز تو تا کی قفا خورم - وی چرخ واژگون ز تو تا کی جفا برم
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۳۷ - وله ایضاً یمدحه و یذکر عقداً شرعیاً:ای ز خاک در تو تاج سرم - خود همینست بعالم هنرم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۷ - یکباره بکش:نه ترا رای که در من نگری - نه مرا زهره که در تو نگرم
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۴۵ - وقال ایضا یمدح الصدر السّعید رکن الدّین صاعد:زهی کشیده جلال تو بر فلک دامن - زفرّ دولت تو عرصۀ جهان گلشن
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۴۷ - و قال ایضآ یمدح الصّدر السّعید صدر الّدین عمر الخجندی:زهی بحلقۀ زلف تو نرخ جان ارزان - برسته های غمت درّ اشک نقد روان
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۲ - قصیده:زهی گشاده بمدح تو روزگار دهن - زهی نهاده بحکم تو آسمان گردن
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۳ - قصیده:رسول مرگ پیامی همی رساند بمن - که میخ خیمه دل زینسرای گل برکن
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۴۶ - وقال ایضاً یمدحه:این ابر نم گرفته ز دریای بی کران - درد دل منست ، در او اشک من نهان
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۴ - این قطعه متوسط را یکی از بزرگان عصر از طبع خود باستاد جمال الدین نوشته و او را نزد خود خوانده:ای نقشبند عالم جان اندرین جهان - نی نی که نیست هیچ پذیرای نقش جان
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۵ - استاد جمال الدین در جواب نگاشته:ای کلک نقشبند تو آرایش جهان - وی لفظ دلگشای تو آسایش جنان
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۹ - در مرثیت قوام الدین و تهنیت رکن الدین برای برء مرض:منت خدایرا که بتایید آسمان - شد روح عقل تازه و شخص کرم جوان
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - تعزل:ای حسن بسته برقمرت رنگ ارغوان - وایزد نهاده برشکرت شکل ناردان
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۴۸ - وقال ایضا یمدح السلطان جلال الدنیاوالدین منکرنی بن محمدبن خوارزمشاه:بسیط روی زمین بازگشت آبادان - بیمن سایۀ چتر خدایگان جهان
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۴۹ - ایضاً له یمدح الصّاحب تاج الدّین شرف الملک علی بن کریم الشرق:جهان شداز نفحات نسیم،مشک افشان - چنانکه ازدم مجمرغلالۀ جانان
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۵ - درتوصیف آتش و مدح رکن الدین مسعود:بگشت گونه باغ از نهیب باد خزان - بیر باد خزان برگ شاخ و رنگ رزان
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۰ - در تقاضای عفو از رکن الدین مسعود صاعد:زهی بعدل تو اقلیم شرع آبادان - زرشح کلک تو اجزای روزگار جوان
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۵۰ - و قال ایضآ یمدحه:ای قلمت با دویت ، طوطی و هندوستان - پیش زبان تو تیغ، هندوی جان برمیان
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۲۰ - چیستان بنام شمشیر و مدح اسپهبد مازندران:دولت بیدار دوش کرد زعقل امتحان - گفت بگو چیست آن گوهر روشن روان
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۵۵ - و قال ایضا:زهی گرفته به تیغ زبان جهان سخن - وقوف یافته ذهن تو بر نهان سخن
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۷ - در بیان مقامات خود فرماید:منم که گوهر طبع منست کان سخن - منم که زنده بلفظ منست جان سخن
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۶۲ - و قال ایضآ یمدح الصّدر السّعید رکن الدّین صاعد:برخیّ آن دو عارض و آن زلف نازنین - جان من ار چه نیست بدین حال نازنین
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۸ - در مرثیت قوام الدین صاعد:باز این چه ظلمتست که در مجمعی چنین - کس را شکیب نیست دریغا قوام دین
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۷۴ - و قال ایضا یمدحه:ای که در شیوۀ گوهر باری - ابر خواهد ز بنانت یاری
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۸۱ - و قال ایضآ یمدحه:ای بتو مملکت و ملّت را - تازه گشته زنو استظهاری
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - نام نکو:اندر این عهد که قحط کرمست - بنه از نام نکو انباری
-
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۹۰ - وقال ایضاً فی الموعظة والنصیحة:مرا دلیست ز انواع فکر سودایی - که هیچ گونه رهش نیست سوی دانایی
کمالالدین اسماعیل » قصاید » شمارهٔ ۱۹۲ - و قال ایضاً:بزرگوارا در انتظار بخشش تو - نمانده است مرا بیش از این شکیبایی
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۴ - سوم چه فرمائی:بزرگوارا در انتظار بخشش تو - نمانده است مرا طاقت شکیبائی
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲ - وله ایضا:دی چو بشنیدم که کرد از ناگهان اسبت خطا - شد دل من کوفته چون پهلویت زین ماجرا
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱ - توصیف ربیع و مدح وزیر عاد جلال الدین:باز طفلان چمن را حله می بافد صبا - نو عروسان طبیعت یافتند از نم نما
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در تهنیت بازگشت رکن الدین صاعد از حج:ای زده لبیک شوق از غایت صدق و صفا - بسته احرام وفا در عالم خوف ورجا
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۷ - وله ایضا:ای بزرگی که از میا من و تو - همه حاجات اهل فضل رواست
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - شکایت از روزگار:دلم از بار غم خراب شد است - رخم از خون دل خضاب شداست
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱ - تواضع:بر چو من بنده گر قیامی کرد - آنکه مطلق جهان مستوفاست
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۳ - ایضا له:صدر آزادگان و خواجۀ دهر - که از وجان مردمی شادست
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸ - نیز هم:بخدائی که هر که بنده اوست - در دو عالم حقیقت آزادست
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۸۵ - این قطعه در پشت تقویم نویسد و با ناصرالّدین منگلی نورّالله قبره فرستد.:جهان پناها،سال نوت همایون باد - کمال عدل تو معمار ربع مسکون باد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - قصیده:همه میامن این روزگار میمون باد - همه سعدت این حضرت همایون باد
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۹۸ - و له ایضاً:ای بلند اختری که همت تو - سر بهفت آسمان فرو نارد
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۹۹ - وله ایضا:گرچه در عقل ناپسندیده ست - هجو کان روی در طمع دارد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۶ - وظیفه:شاعری را اگر دهی دشنام - بر تو آنرا وظیفه پندارد
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - ایضاً له:دست آن به که خود قلم باشد - کش سر و کار باقلم باشد
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۵ - مرد از عقل محترم است:ای کریمی که پشت چرخ فلک - پیش تو سال و مه بخم باشد
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۸۳ - وله ایضا:نیم مستست چشم دلبر من - خوابش از هیچگونه می ناید
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۸ - خرابی بن و خلل سقف:هر که را شد فراخ سفره زیر - دانکه بر چشم او پدید آید
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۹ - صائم الدهر:صائم الدهر اسبکی دارم - که بده روز روزه نگشاید
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۱۹۲ - وله ایضا:الحق این مطرب اگر چه زند چنگی بد - لیکن این خاصیتش هست که ناخوش گوید
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸:ابر نوروز زغم روی جهان میشوید - باز هر دلشده دلبر خود میجوید
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۲۱ - ایضا له:زهی ز لفظ تو بازار فضل را رونق - ز درّ نظم تو کار هنر گرفته نسق
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۸ - خطاب بموفق الدین:اجل موفق دین آن خلاصه تحقیق - توئی موفق آن خیرها علی التحقیق
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۳۴ - ایضا له:شعر کی نزد تو فرستادم - لطفکی نیز کرده با آن ضم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۷ - قهرمان شریعت:بخدای ار چهار بالش شرع - حاکمی چون تو دیده در عالم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۲ - مردم سپاهان در زمان پیش:سگ به از مردم سپاهانست - بوفاق و وفا و پویه و دم
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۴۸ - ایضا له:گفتم چو بسته ام کمر بندگیّ تو - بهر میان خویش ز جوزا کمر خرم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۶ - نان به زر:گفتم چو بستهام کمرِ بندگیِ تو - بهر میانِ خویش ز جوزا کمر خرم
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۵۷ - وله ایضا:گر خواجه ز بهر ما بدی گفت - ما چهره ز غم نمی خراشیم
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۰ - دو خواجه تاش:من بنده و اسب هر دو امروز - بر درگه تو دو خواجه تاشیم
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۶۱ - این قطعه در مدح صدر جمال الدّین گوید و او را وسیلت بخدمت شمس الدّین خوارزمی کند:مجلس محترم جما الدّین - ای هنر او شمایل تو بیان
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۶۴ - وله ایضا:گشت یکباره حضرت خواجه - مجمع ناکسان و بی هنران
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۳ - پوستین:پوستینی بخواستیم از تو - تا زمستان بسر بریم در آن
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۲۸۲ - وله ایضا:ای ز گردون بشرف برده سبق - وز عطارد بهنر برده گرو
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹:سخن بی غرض از من بشنو - بر دشمن مشو ایدوست مشو
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۱۲ - وله ایضا:مرا سیّ و دو خدمتکار بودند - همه یک خانه و یک روی و یک رای
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۲ - پایداری:خداوندا چنین گفتست حاسد - که میباشد مرا جای دگر رای
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۳۵ - وله ایضا:ای صفات کرمت روحانی - وی تو در ملک نظام ثانی
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۵ - در وصف کاخ:ای حریم حرمت یزدانی - وی نهاد لطفت جسمانی
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳۶ - در مدح قوام الدین ابوالفتوح:ای که از لطف جهان جانی - فرخ آنکس که توأش جانانی
-
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۳۴۷ - ایضا له:ز ابر چون برف سیم باریدی - گر بدی چون دل تو دریایی
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۵۲ - دل گشا:دل گشائی چو قبا درپوشی - جان ببندی چو دهن بگشائی
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۶:این چه رویست بدین زیبائی - وین چه عشقست بدین رسوائی
-
کمالالدین اسماعیل » ملحقات » شمارهٔ ۲۱ - و قال ایضاً:مفتی ملت انعام و کرم - اندرین حال چه می فرماید؟
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲:چون بهشتست جهان می باید - ببهشت او که خوری می شاید
-
کمالالدین اسماعیل » ملحقات » شمارهٔ ۲۲ - وقال ایضاً:هرچه آن از مراسم سخن است - روزگارش گذاشتست بمن
جمالالدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۱ - در مدح امیر شهاب الدین خالص رحمه الله:ای بتو چشم مملکت روشن - وی بتو جان مکرمت گلشن