گنجور

 
کمال‌الدین اسماعیل

مفتی ملت انعام و کرم

اندرین حال چه می فرماید؟

در حق شخصی درمانده چنان

که برو خلق همی بخشاید

خفته بیمار بکنجی اندر

وندر باد همی پیماید

خرج بیماری ناچار بود

و آنگهش خانه عمارت باید

باز ترتیب زمستان بر پی

که ازو بوی بلا می آید

وانگه او سیم ندارد چندان

که بدان آینه یی بزداید

در چنین حالتی از منعم خویش

گر تقاضا بکند زر شاید؟

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
جمال‌الدین عبدالرزاق

چون بهشتست جهان می باید

ببهشت او که خوری می شاید

روز شادیست طرب باید کرد

کز دل خاک طرب میزاید

شاخ از رقص همی ننشیند

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از جمال‌الدین عبدالرزاق
حمیدالدین بلخی

فاین نجوم الجو من کف قابض

و این هلال الافق من حبل رائد

فقصر عنان الجهد فی طللب المنی

فلست بآساد العرین بصائد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه