شمارهٔ ۱۱۹ - در مرثیت قوام الدین و تهنیت رکن الدین برای برء مرض
منت خدایرا که بتایید آسمان
شد روح عقل تازه و شخص کرم جوان
منت خدایرا که شد آراسته دگر
هم منبر از فواید و هم مسنداز بیان
منت خدایرا که برون آمد از سحاب
خورشید فضل و ماه سخا خواجه جهان
زین عارضه که نیز مبیناد چشم خلق
یکچند بوده اند زن و مرد اصفهان
با چشم همچو چشمه و روی چو شنبلید
با جان همچو آتش و قد چو خیزران
رخ همچو روی کلک و زبان چون زبان شمع
دل همچو چشم سوزن و تن همچو ریسمان
برداشته چو سرو یکی دست بر دعا
بر سجده سر نهاده دگر کس بنفشه سان
این همچو صبح سرددم آن بر بسر غبار
این کرده رخ چو آبی و آن اشک ناردان
هم خون ز درد سوخته شد در دل دویت
هم کلک را گداخته شد مغز استخوان
عناب سنگدل که همی دفع خون کند
از اشک لعل شست بخون رخ چو ارغوان
بیماری و سهر زتنت نر کس و صبا
آن میکشد بدیده و این میکشد بجان
آبی زرد روی ترش طبع خاکسار
دل همچو نیل کرده و رخ همچو زعفران
عیسی مریم از پی آن تا کند علاج
صد بار بیش قصد زمین کرد از آسمان
ترتیب کرده است زبیت الدوا فلک
از خوشه جو ز صبح سنا و زحمل لسان
بر هفت هیکل فلکی بر ز پوست شیر
تعویذ مینوشت عطارد زمشک و بان
گردون و ان یکاد همی خواند و قل اعوذ
از بهر چشم بد که نیاید بدو زیان
از آب این عرض جگر چرخ گرم شد
وز رنج این مرض نفس سرد زد خزان
پرسید اندران دو سه روز از قضا قدر
چونانکه باز پرسند از روی سوزیان
کاخر سبب چه بود که از ناگهان چنین
شد روز فضل تیره و شخص کرم نوان
دادش جواب کاین خبرت نیست شمه
گشتست خواجه کرم و فضل ناتوان
گفتا قوام دین چه سخن باشد این خموش
خوددل دهد ترا که گشائی بدین دهان
او روح مطلقست و مسلم از ابتلا
او لطف ایزدست و منزه از امتحان
چون نیست خود کثافت جسمانیی در او
علت پذیر چون شود او اینقدر بدان
صد بار بر زبان قدر رفت با قضا
کانشخص پاک جان جهانست و هان و هان
خود رخنه فتاد که تا دامن فلک
عاجز بوند چرخ و کواکب زسد آن
آن شاخ باغ دانش و مهر سپهر فضل
آن در بحردین که در افتاد ناگهان
گر کوکبی ز چرخ معالی غروب یافت
باد از کسوف حادثه خورشید در امان
ور گوهری ز درج معانی در اوفتاد
پاینده باد بحر گهرزای بی کران
ور گرگ مرگ یک بره بر بود از رمه
پاید بروزگار همانا سر شبان
در تهنیت همی نتوان گفت مرثیت
کز هیچ طبع این دو نزایند توأمان
ای چشم عقل را شده رای تو چون بصر
وی جسم فضل را شده لفظ تو چون روان
منت خدایرا که برون آمدی چنانک
یاقوت زاتش و گهر از آب وزرزکان
بیماری و سهر زتنت نرگس و صبا
این میکشد بدیده و آن میکشد بجان
زین اندکی حرارت و صفرا تراچه باک
خورشید را حرارت و صفراست بیگمان
تو شیر بیشه کرمی زان تب آمدت
آری ز تب چه مایه رسد شیر را زیان
تب چون بسوی عرض لطیف تو راه یافت
بروی فتاد لرزه ز سهمت در آنمکان
خورشید را کسوف بود ماه را خسوف
لیکن چه نقص شدمه و خورشید را ازان
ماه آنعزیزتر که نحیفش کند محاق
تیغ آن برنده تر که ضعیفش کند فسان
امروز اسب دولت تو تیزتر رود
کز بند و قید حادثه شد مطلق العنان
زیرا که تیغ مهر درخشنده تر بود
چون ازنیام ابر برون آید آنزمان
حقا که بر روان خرد بود و جان فضل
آن بار کز بخار ترا بود بر زبان
هر چند ابر و باد بوقت سخا و بذل
بسیار برده اند خجالت ازین بنان
لیکن شکر آنکه شد آنرنج منقطع
هم ابر درفشان شد و هم باد زرفشان
خورشید قرص خویش همی درشکست خواست
آندم که خاست طبع ترا اشتهای نان
از بسکه میروند بمژده ملک بهم
آنک فتاده جاده بر راه کهکشان
بر چرخ سعد اکبر کش مشتری است نام
داد از پی بشارت تسبیح و طیلسان
بر دست سعد ذابح قربان کند فلک
ثور و حمل بشکر چنین نعمت گران
شد چهره مبارک تو زعفران صفت
زیرا همی بخندد ازوجان انس و جان
این رنج را بظاهر منگر زبهر آنک
صد لطف تعبیه است خدا را درین میان
معصوم نیستند بشر از گناه و بس
کفارت گناه بخواهد تنی چنان
مرد آن بود که روز بلا تازه رو بود
ورنه بگاه شادی ناید ز کس فغان
بهر ثواب تیر بلا را سیر شوند
بازوی صبر تو کشد الحق چنین کمان
تا آفتاب باشد پاینده ماه و سال
تا جان همی بماند پاینده جاودان
تو آفتاب شرعی بس سال و مه بتاب
تو جان اهل فضلی بس جاودان بمان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن با زبان ادبی و شاعرانه، شاعر از خداوند شکرگزاری میکند که لحظات و شرایط خوبی برای انسانها فراهم کرده است. او به فضایل انسانی، خصوصیات و زیباییهای ظاهری و باطنی اشاره میکند و این نکته را متذکر میشود که در عالم هستی، فردی با ویژگیهایی چون نجابت، کرامت و فضل وجود دارد که به انسانها خوشی و امید میبخشد. شاعر همچنین بر اهمیت صبر و تحمل در زمانهای سخت و بلا تأکید کرده و آن را نشانهای از فضیلت انسانی میداند. او به جاودانگی روح و فضیلتهای انسانی اشاره کرده و نهایتاً دعا میکند که این فضایل همیشه پایدار بمانند.
هوش مصنوعی: سپاسگزار خداوند هستم که به تایید آسمان، روح و عقل به شکلی نو و تازه به ما بخشیده و جوانی با ویژگیهای خوب و بااخلاق بر ما نمایان شده است.
هوش مصنوعی: سپاسگزارم از خداوند که این بار منبر و جایگاه سخن، هر دو، به خوبی تزیین شدهاند و از فواید و اندیشههای نیک پر شدهاند.
هوش مصنوعی: سپاسگزارم از خداوند که خورشید بخشش و ماه مهربانی از ابرها بیرون آمده است و نعمتهای فراوانی را به جهان ارزانی داشته است.
هوش مصنوعی: به خاطر این ظاهر زیبایی که دارند، عدهای از مردم اصفهان، هم زن و هم مرد، مدتی به تماشای آن نشستهاند.
هوش مصنوعی: چشمانش مانند چشمهای زلال و چهرهاش مانند گل زیبای سنبل است. روحش همچون آتشی پرشور و قدش به نرمی و انعطاف خیزران میماند.
هوش مصنوعی: چهرهات چون قلم زینتبخش و زبانات مانند شمعی روشنیبخش است. دلات همچون چشم سوزن حساس و تنات مانند ریسمانی نازک و لطیف است.
هوش مصنوعی: شخصی مانند سرو ایستاده است؛ یک دستش را برای دعا بلند کرده و دست دیگرش را بر زمین گذاشته تا سجده کند. دیگران مانند گل بنفشه در اطرافش هستند.
هوش مصنوعی: این اشعار به توصیف یک صبح سرد و دلگیر پرداخته است. در این صبح، چهرهای که گرد و غبار بر آن نشسته، مانند آبی زلال به نظر میرسد. همچنین، اشکی شبیه به قطرههای ناردان (نوعی میوه) توصیف شده است که نمایانگر احساسات و عواطف عمیق است. به طور کلی، این تصویرسازیها به احساسی از تنهایی و غم در این صبح سرد اشاره دارد.
هوش مصنوعی: عذاب و درد در دل عاشق به حدی است که تمام وجودش را سوزانده و به نوعی جانش را تحت تأثیر قرار داده است. در این حال، عشق مانند قلمی داغ و سوزان، همهی وجودش را شکل داده و به او عمق و معانی جدیدی بخشیده است.
هوش مصنوعی: عناب سنگدل که با فشار دادن اشکهایش، خون را دفع میکند، در واقع مانند لعل خوشرنگی است که بر روی چهرهاش به زیبایی و رنگ قرمز ارغوانی میدرخشد.
هوش مصنوعی: درد و رنج عشق جان انسان را میگیرد و زیباییهای دلنشین نیز چشمانش را میفریبد و غرق لذت میکند.
هوش مصنوعی: رنگ آبی و زرد بر روی چهره غمگین و دل شکسته من نمایان شده است؛ دل من مانند نیل آبی و چهرهام همانند زعفران زرد است.
هوش مصنوعی: عیسی نبی، به دنبال درمان مردم، بارها از آسمان به زمین آمد.
هوش مصنوعی: جهان همچون باغی است که با ستارههایش آراسته شده و صبحی روشن آن را در بر گرفته و زبانها از زیباییاش سخن میگویند.
هوش مصنوعی: عطار به هفت چهره آسمانی، بر پوست شیر، نوشتههایی با نام عطارد و عطر خوش مشکی و بانی مینوشت.
هوش مصنوعی: آسمان و آیات الهی را میخواند و از شر چشمان بد و آسیبها پناه میبرم تا به من ضرر نرسانند.
هوش مصنوعی: از تاثیر آب، دل شاداب و سرزنده شد و به خاطر درد و رنجی که کشیدم، روح و نفس من به آرامش و خنکی رسید.
هوش مصنوعی: در این مدت کوتاه، گاهی به طوری که از دل سوختگان سوال میکنند، از ارزش و مقدار چیزی پرسیده شد.
هوش مصنوعی: چرا ناگهان روزی که باید پر از خوبی و مهر باشد، چنین تیره و ناامیدکننده شد؟
هوش مصنوعی: برادر، پاسخ این است که تو از این خبر بیخبری. اینجا نشاندهندهی لطف و کرم خداوند است که حتی ناتوانان را در نظر میگیرد.
هوش مصنوعی: او گفت: قوام دین چیست؟ این حرفها چه ارزشی دارد؟ اگر قلب خود را آرام نگهداری، متوجه میشوی که با سکوت میتوانی حقیقت را دریابی.
هوش مصنوعی: او ذات و روح مطلق است و مسلم است که لطف و رحمت خداوندی از آزمایش او نشأت میگیرد و او از هرگونه ناپاکی و امتحان دور است.
هوش مصنوعی: وقتی که در وجود او آلودگیهای جسمی وجود ندارد، چگونه میتواند اینگونه درک کند؟
هوش مصنوعی: این بیت به این معنی است که بارها و بارها درباره یکی از افراد برجسته و بااخلاق سخن گفته شده است؛ شخصی که پاکی جان او نشانهای از بزرگی و ارزش او در جهان است و لازم است که به او توجه ویژهای شود.
هوش مصنوعی: در اثر وجود یک نقص یا آسیب، تا جایی پیش رفت که حتی آسمان و ستارگان هم توانایی مقابله با آن را نداشتند و عاجز شدند.
هوش مصنوعی: آن شاخهای که نماد علم و محبت در آسمان فضیلت است، به ناگاه در دریای معنویت فرود آمد.
هوش مصنوعی: اگر ستارهای از آسمان بلند در غروب قرار گیرد، به واسطهٔ کسوف و حادثهای که برای خورشید پیش میآید، در امان خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر مرواریدی از معنای عمیق بر زمین بیفتد، دریا که پر از جواهر است همیشه پاینده و بیپایان است.
هوش مصنوعی: اگر مرگ یک بره همانند گرگ از گله دور شود، پس در واقع آن روزگار سرنوشت شبان را رقم میزند.
هوش مصنوعی: در تبریک و خوشحالی نمیتوان گفت که مرگ و اندوه همزمان با هم به وجود نمیآیند، زیرا این دو احساس نمیتوانند با هم از یک طبیعت برخیزند.
هوش مصنوعی: ای چشم، عقل تو در تصمیم و رأی خود مانند دیدن است، و جسم فضیلت تو نیز مانند روح، به کلام و لفظ تو وابسته شده است.
هوش مصنوعی: سپاسگزارم از خداوند که تو مانند یاقوتی از آتش و مرواریدی از آب نمایان شدی.
هوش مصنوعی: این بیت به طور کلی به توصیف حالتی از عشق و دلدادگی میپردازد. اشاره به این دارد که عشق و زیبایی معشوق میتواند فرد را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. حس بیماری و ضعف روحی ناشی از عشق، و در عین حال زیباییهای معشوق که بر چشم و جان فرد اثر میگذارد، همگی نشانههایی از قوّت و ضعفهای درونی انسان است که در برابر عشق و زیبایی تسلیم میشود.
هوش مصنوعی: از کمی حرارت و گرما نگران نباش، چرا که خورشید نیز دارای حرارت و گرماست و این موضوع واضح است.
هوش مصنوعی: تو همچون شیر جنگل هستی و از شدت حرارت و تب به شدت ضربهای به تو نمیرسد.
هوش مصنوعی: وقتی تب به سمت نازکی و لطافت وجود تو حرکت کرد، به خاطر شدت تأثیر تو بر آن مکان، لرزهای بهوجود آمد.
هوش مصنوعی: دو حالت طبیعی در آسمان وجود دارد؛ یکجا خورشید با کسوف پوشیده میشود و در جای دیگر ماه با خسوف. اما این پدیدهها باعث نمیشوند که خورشید از نور وBrightness خود کم شود. در واقع، این اتفاقات نشاندهندهی ضعف و نقص دیگری نیستند.
هوش مصنوعی: ماه زمانی بیشتر ارزشمند و زیبا به نظر میرسد که بخشی از آن توسط سایه محاق پنهان شود. همچنین، شمشیر هر چه تیزتر و برندهتر باشد، وقتی که به چیزی ضعیف و آسیبپذیر برخورد کند، تأثیر بیشتری خواهد داشت.
هوش مصنوعی: امروز قدرت و موفقیت تو با سرعت بیشتری پیش میرود چون از محدودیتها و مشکلات آزاد شده است.
هوش مصنوعی: زیرا که زمانی که خورشید (مهر) از پس ابرها بیرون میآید، نورش به وضوح بیشتر و درخشانتر دیده میشود.
هوش مصنوعی: در واقع، آنچه بر زبان میآید از نیکایی و فضلیت ناشی میشود و این به عقل و روح انسان ارتباط دارد. به عبارت دیگر، سخنانی که بیان میشود ریشه در دانش و فضیلت دارد و از عمق وجود برمیخیزد.
هوش مصنوعی: با اینکه شرایط سخت و باد و باران باعث شدهاند که بخشش و سخاوت زیادی از بین برود، اما هنوز هم نمیتوان از زحمات و تلاشهای این افراد غافل شد و باید به آنها احترام گذاشت.
هوش مصنوعی: اما شکرگزارم که آن زحمت و ناراحتی که داشتم، برطرف شد و حالا هم باران به خوبی میبارد و هم باد به آرامی میوزد.
هوش مصنوعی: خورشید در حال افروختن خود به طریقی است که به نظر میآید میخواهد طبع تو را به یاد نان بیندازد.
هوش مصنوعی: به دلیل وقوع خبرهای خوب و خوش، آنچنان که جادهای باز و گسترده به سمت کهکشان شکل گرفته است.
هوش مصنوعی: در آسمان، سیاره مشتری به عنوان نماد خوشبختی و سعادت شناخته میشود و این زمان، زمانی مبارک و پر از بشارت است. این بشارت ممکن است به معنای آرامش و خوشحالی باشد که میتوان در آن زمان به دست آورد.
هوش مصنوعی: آسمان هنگام قربانی کردن، بوسیله سعد ذابح، گاو نر و بره را به خاطر این نعمت بزرگ به شکرگزاری میپردازد.
هوش مصنوعی: چهره زیبای تو مانند زعفران شده است، چرا که به خاطر خوشحالی و سرزندگیات، هم خودت و هم دیگران از این شادی لبخند میزنند.
هوش مصنوعی: به ظاهر به رنج و زحمت نگاه نکن، زیرا در دل این مشکلات، نعمتها و خوبیهای زیادی از سوی خداوند وجود دارد.
هوش مصنوعی: انسانها از خطا و اشتباه دور نیستند و هرکس باید برای گناههای خود عذرخواهی کند و جبران نماید.
هوش مصنوعی: مرد واقعی کسی است که در روزهای سخت و دشوار، چهرهای تازه و شجاعانه از خود نشان میدهد؛ زیرا در زمان شادی، هیچکس از غم و درد شکایت نمیکند.
هوش مصنوعی: برای کسب پاداش، تیر سختیها به سفر میروند و بازوی استقامت تو به حق، مانند کمانی قوی و محکم عمل میکند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که آفتاب وجود دارد، ماه و سال نیز برقرار خواهند بود. تا زمانی که جان در تن باشد، جاودانگی ادامه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: تو مانند خورشید، همیشه درخشان و نورانی هستی و با تابش خود، زندگی و جان اهل فضیلت را جاوید و پایدار میکنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هان! صائم نوالهٔ این سفله میزبان
زین بی نمک ابا منه انگشت در دهان
لب تر مکن به آب، که طلقست در قدح
دست از کباب دار، که زهرست توامان
با کام خشک و با جگر تفته درگذر
[...]
گفتم نشان ده از دهن ای ترک دلستان
گفتا ز نیست ، نیست نشان اندرین جهان
گفتم که ساعتی ببر من فرونشین
گفتا که باد سرد زمانی فرو نشان
گفتم که باد سرد زیان داردت همی
[...]
بگشاد مهرگان در اقبال بر جهان
فرخنده باد بر ملک شرق مهرگان
سلطان یمین دولت میر ملوک بند
محمود امین ملت شاه جهان ستان
شاهی که پشت صد ملک کامران بدید
[...]
بنگر بدین رباط و بدین صعب کاروان
تا چونکه سال و ماه دوانند هردوان
من مر تو را نمودم اگرچه ندیده بود
با کاروان رباط کسی هر دوان دوان
از رفتن رباط نه نیز از شتاب خود
[...]
گویی که ماه و مشتری از جرم آسمان
تحویل کرده اند بباغ خدایگان
وز ماه و مشتری شده آن خاک پرنگار
نوری عجیب صورت و شکلی بدیع سان
نی نی ، که ماه و مشتری از وی ربوده اند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.