گنجور

 
جمال‌الدین عبدالرزاق

ای حریم حرمت یزدانی

وی نهاد لطفت جسمانی

از نکوئی دوم فردوسی

وز بلندی شرف کیوانی

خوشتر از کارگه ار تنگی

برتر از بارگه رضوانی

منزل معدلت و انصافی

معدن مکرمت و احسانی

نسختیئی ز بهشت باقی

داده تشریف سرای فانی

مجلس عشرت را بنیادی

کعبه بخشش را ارکانی

سقف مرفوع ز تو سر گردان

بیت معمور ز تو زندانی

پیش خاک تو بروزی صد بار

چرخ بر خاک نهد پیشانی

ای بتحقیق مقام محمود

وی بانصاف بهشت ثانی

فارغ از نایبه گردونی

ایمن از حادثه دورانی

از نکوئی چون سپهری مطلق

وز خوشی باغ ارم را مانی

درنیاید ز درت محنت و غم

ره نیابد بسویت ویرانی

طیره از ساحت تو رنگ فلک

خیره از طرز تو طبع مانی

هست بر درگهت بهر شرف

چرخ را آرزوی دربانی

داده ایام ترا منشوری

بهمه نعمت جاویدانی

هرگز این جای مبادا خالی

از می و مطرب و از مهمانی

بر تو آراسته ربع مسکون

به تو افروخته آبادانی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode