ای که در شیوۀ گوهر باری
ابر خواهد ز بنانت یاری
در قفس کرد سر خامۀ تو
طوطیانرا بشکر گفتاری
این چه خلقست بدین زیبایی؟
وین چه لطفست بدین بسیاری
قلم تو که کلید کرمست
بر در بخل کند مسماری
هر کجا خلق تو مجمر سوزد
نکند باد صبا عطّاری
چون کند هیبت تو دندان تیز
نبود معدۀ دوزخ ناری
نیستی خفته ز کار فضلا
چشم بد دور ازین بیداری
هر که آمد بحسابی در عقد
تو زانگشت فرو نگذاری
نفست صحّت جان می بخشد
گرچه چون باد صبا بیماری
ورچه در تو ز تکسّر اثریست
چون سر زلف بتان دلداری
کرم عام تو صدره کردست
خاص احوال مرا غمخواری
شد درستم که تویی چشم وجود
که به بیماری مردم داری
بگه تب که دگر بار مباد
آن عرق نیست که می پنداری
فرط جودست که چون ابر کند
همه اندام تو گوهر باری
علم الله که ز رنج تن تو
شد جهان بر دل و چشمم تاری
زود برخیز که می در نخورد
بار تیمار مرا سر باری
نیست ذات تو برنج ارزانی
ای همه لطف و نکوکرداری
بتو یک ذرّه که خواهد آزار؟
چون تو موری بستم نازاری
ذات تو نسخت لطف ازلست
این سخن را بهوس نشماری
حرف علّت اگرن کرد سقیم
تا از آن هیچ بدل درتاری
که قضا از پی تصحیح تو کرد
قلم خود بسلامت جاری
ای ترا فضل و هنر خاص الخاص
وی ترا اهل هنر زنهاری
اندرین عهد تن آسانی خلق
کار من چیست بدین دشواری؟
زانکه چون کوه فلک با من کرد
سختی و تندی و ناهمواری
همچو لعلم جگری پر خونست
عکسش اینک زرخم دیداری
بس که دیدم ز کریمان زفتی
بس که بردم زعزیزان خواری
لاجرم می کشم از نومیدی
بر سر فضل خط بیزاری
گشته بد خانۀ معنی ویران
گر نکردی کرمت معماری
جانی از نو بتنم باز آورد
لفظ عذب تو بشیرین کاری
کس خریدار نباشد ما را
گرنه لطف تو کند سمساری
چون تویی عاقلۀ اهل هنر
با شدت خود غم من ناچاری
چشم دارم که از گوشه چشم
بر معاشم نظری بگماری
حق گزاری ز که باشد طمعم ؟
گر تو حقّ هنرم نگزاری
صد ازین عید بشادی گذران
همه در نعمت و برخورداری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی و لطفی که از یک شخص خاص ناشی میشود میپردازد. شاعر از قلم و هنر او بهعنوان کلید رحمت و مهربانی یاد میکند و میگوید که این شخص میتواند به دیگران آرامش و خوشحالی ببخشد. او به زیبایی و جذابیت بینظیر این شخص اشاره کرده و میگوید که وجود او همچون باران رحمت است. شاعر همچنین از احساسات و رنجهای خود سخن میگوید و تأکید میکند که بدون کمک و لطف این شخص، روزهای سختی را تجربه کرده است. او در نهایت ابراز امیدواری میکند که این شخص، در کنار دیگران، به زندگی او نگاهی بیندازد و به او کمک کند تا از افسردگی و ناامیدی رهایی یابد.
هوش مصنوعی: ای کسی که در هنر و زیبایی مانند گوهر درخشان هستی، به من از وجود و چشم روشنت یاری برسان.
هوش مصنوعی: در قفس، پرندهها با لحن شیرین و جذاب مشغول صحبتکردن هستند، گویا از دلایل خوشی و شکرگزاریهای خود میگویند.
هوش مصنوعی: این چه نوع آفرینشی است که اینقدر زیباست؟ و این چه محبتی است که به این اندازه فراوانی دارد؟
هوش مصنوعی: قلم تو مانند کلیدی است که میتواند در برابر درب خساست و بخل را باز کند.
هوش مصنوعی: هر جا که زیبایی تو دلها را غمگین میکند، به باد صبا هوس نمیکند که به دنبال دوای عشق بیفتد.
هوش مصنوعی: زمانی که هیبت و شکوه تو بر آن دندانهای تیز تاثیر بگذارد، دیگر معدهی دوزخ را آتشین نخواهد ساخت.
هوش مصنوعی: در حالتی که دانشمندان و فرهیختگان در خواب به سر میبرند، وجود تو، از چشم بد دور است و این بیداری تو را از هر آسیبی مصون میدارد.
هوش مصنوعی: هر کس که با تو عقدی برپا کند، نباید به او انگشت اشاره کند و او را در موقعیت بدی قرار دهد.
هوش مصنوعی: نفست جان تازهای به من میدهد، هرچند که مانند نسیم صبحگاهی، بیماری نیز دارد.
هوش مصنوعی: اگرچه در وجود تو نشانی از شکست و تکهتکه شدن وجود دارد، مانند فشار و قوس موی معشوقی که دلداده را تسکین میدهد.
هوش مصنوعی: خمیره و وجود عمومی تو، حال خاص و ویژه من را دگرگون کرده و مرا در مشکلات زندگی دلگرم و حمایت میکند.
هوش مصنوعی: تو چشمی هستی که به وجودم روشنی میبخشی و بیماریهای دیگران را نیز درک میکنی.
هوش مصنوعی: اگر دوباره دچار تب شوی، دیگر آن عرقی که فکر میکنی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: شگفتی بخشندگی تو به حدی است که مانند ابری، تمام وجودت را مملو از گوهر و ثروت میسازد.
هوش مصنوعی: علم الهی باعث شد که جهان برای من تیره و تار شود، در حالی که تو از رنج و زحمت جسمی خود رنج میبردی.
هوش مصنوعی: زود بیدار شو، چون نوشیدن شراب نمیتواند بار رنج و غم من را تحمل کند.
هوش مصنوعی: وجود تو مانند برنج ارزان نیست، ای کسی که همواره با لطف و نیکویی رفتار میکنی.
هوش مصنوعی: آیا میتوانی به یک ذره آزار برسی؟ چرا که من به تو مانند یک موری نازک و بیحرکت پیوستهام.
هوش مصنوعی: وجود تو تجلی خوبی و لطف ازل است، پس این سخن را بیارزش نپنداری.
هوش مصنوعی: اگر علت را بهانه قرار دهی، بیمار میشوی و از آن هیچ تغییر و بهبودی در تاریکی حاصل نخواهد شد.
هوش مصنوعی: قضا به خاطر اصلاح تو، قلمش را به نیکی و سلامت به حرکت درآورده است.
هوش مصنوعی: تو دارای فضیلت و هنر ویژهای هستی و افراد هنرمند باید مراقب تو باشند.
هوش مصنوعی: در این زمان که مردم به راحت طلبی مشغولند، وظیفه من چیست در این شرایط سخت؟
هوش مصنوعی: چون آسمان همچون کوه بر من فشار آورد و با تندی و سختی رفتار کرد و شرایطی دشوار برای من ایجاد کرد.
هوش مصنوعی: تصویر زخمها و دردهایی که در دل دارم، همچون آتشی است که غم و اندوه را در وجودم میسوزاند و نشان از عاطفه و احساسی عمیق در وجودم دارد.
هوش مصنوعی: من به اندازهای از بزرگواری کریمان شاهد بودهام که از عزیزان، ذلت و بیقدری را تجربه کردهام.
هوش مصنوعی: به ناچار از روی ناامیدی، بیمیلی و فاصلهام با لطف و رحمت را نشان میدهم.
هوش مصنوعی: اگر به چیزی که واقعاً معنا دارد، توجه نکنی و از خوبیها بهره نگروی، آن معنا خراب میشود.
هوش مصنوعی: نفسی تازه به من ببخش که کلام شیرین تو جان تازهای به من میدهد و مرا شاداب میکند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به ما توجه نکند و ما را نخواهد، به خاطر لطف توست که باید به دنبال ما بیاید و ما را بفروشد.
هوش مصنوعی: تو که اهل هنر و دانایی، با قدرت خود باعث میشوی که غم و اندوه من ناچیز و بیاهمیت به نظر برسد.
هوش مصنوعی: من چشمی دارم که امیدوارم از گوشه آن به زندگیام نگاهی بیندازی.
هوش مصنوعی: من از چه کسی امید داشته باشم که مرا در حقم قرار دهد؟ اگر تو حق هنرم را به من ندهی.
هوش مصنوعی: صد عید شاد را با خوشحالی سپری کردن و در نعمت و بهرهمندی زندگی کردن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
اندر این عهد که قحط کرمست
بنه از نام نکو انباری
صیت احسان ببهائی اندک
میفروشند بخر بسیاری
ای بتو مملکت و ملّت را
تازه گشته زنو استظهاری
فخر دین صاحب عادل که بشست
دولت تو اثر هر عاری
از کتاب لطفت گل ورقی
[...]
آنچ در سینه نهان میداری
درنیابند چه میپنداری
خفته پنداشتهای دلها را
که خدایت دهدا بیداری
هر درخت آنچ که دارد در دل
[...]
دست اگر در دهان شیر کنی
وز پی قوت لقمه برداری
نزد ابن یمین ستوده ترست
زانکه حاجت بسفلگان آری
هر «الف » جان عدو را خاری
بلکه در چشم دلش مسماری
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.