در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها سلیم تهرانی مصرع یا بیتی از حافظ را عیناً نقل قول کرده است:
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸ :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷
سلیم تهرانی (بیت ۷): گفت حافظ، دید چون کلک و بیانم را سلیم - «بلبلی برگ گلی خوشرنگ در منقار داشت»
حافظ (بیت ۱): بلبلی برگِ گُلی خوش رنگ در منقار داشت - و اندر آن برگ و نوا خوش نالههایِ زار داشت
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۹ - باز فرستادن خربزه :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰
سلیم تهرانی (بیت ۲): داده دهقان عوض آب به او شربت قند - «هرکسی آن درود عاقبت کار که کشت»
حافظ (بیت ۲): من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش - هر کسی آن دِرَوَد عاقبتِ کار، که کِشت
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۹ - باز فرستادن خربزه :: حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰
سلیم تهرانی (بیت ۳): چون تو شیرینی هر حرف نکو می دانی - «مدعی گر نکند فهم سخن، گو سر و خشت»
حافظ (بیت ۴): سرِ تسلیمِ من و خشتِ درِ میکدهها - مدعی گر نکند فهمِ سخن، گو سر و خشت
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروههای مجزا فهرست کردهایم:
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱:سخن بست از لبم احرام طوف کعبهٔ دلها - تماشا کن در او چون کاروان کعبه محملها
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:اَلا یا اَیُّهَا السّاقی اَدِرْ کَأسَاً و ناوِلْها - که عشق آسان نِمود اوّل ولی افتاد مشکلها
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹:ای خامه حرف زن که پس از ما کلام ما - شاید به اهل راز رساند سلام ما
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:ساقی به نورِ باده برافروز جامِ ما - مطرب بگو که کارِ جهان شُد به کامِ ما
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱:کند به راه تو پامال، آسمان ما را - حباب آبله ی پاست موج دریا را
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:صبا به لُطف بگو آن غزالِ رَعنا را - که سَر به کوه و بیابان، تو دادهای ما را
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۴:در سر کوی تو شب خاک بود بستر ما - چون شهیدان سر ما بالش زیر سر ما
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱:ما برفتیم، تو دانی و دل غمخور ما - بخت بد تا به کجا می برد آبشخور ما
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹:به غیر میکده زاهد بود شراب کجا - کجا روم دگر ای خان و مان خراب کجا
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:صلاحِ کار کجا و منِ خراب کجا - ببین تفاوتِ رَه کز کجاست تا به کجا
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸:بی تو امشب ساغر می، دیدهٔ خونبار داشت - مرغ نغمه سر به زیر بال موسیقار داشت
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۰:عشق او در وادی من فکرها بسیار داشت - سوخت خاشاکم، وگرنه شعله با او کار داشت
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:بلبلی برگِ گُلی خوش رنگ در منقار داشت - و اندر آن برگ و نوا خوش نالههایِ زار داشت
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۶:ساقی چه دهی پند من این بزم شراب است - از گریه مرا منع مکن، عالم آب است
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۷:ما را نه سر گل، نه تمنای گلاب است - در مجلس مستان، عرق فتنه شراب است
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹:ما را زِ خیالِ تو چه پروایِ شراب است؟ - خُم گو سر خود گیر، که خُمخانه خراب است
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸:چشم تو ز بیماری خود بر سر ناز است - مژگان تو همچون شب بیمار دراز است
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است - زان رو که مرا بر در او رویِ نیاز است
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۱:ای گل شکفته شو که به جا میفرستمت - یعنی به یار سستوفا میفرستمت
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰:ای هدهد صبا به سبا میفرستمت - بنگر که از کجا به کجا میفرستمت
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۰:منم که مایه ی جمعیتم پریشانی ست - چو شعله زینت من در لباس عریانی ست
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲:سرای مدرسه و بحثِ عِلم و طاق و رَواق - چه سود، چون دلِ دانا و چشمِ بینا نیست؟
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۱:به خاک هند مرا تاب زیستن ز کجاست - که چون حباب مرا زندگی به آب و هواست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست - سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۲:صاف می از دگران، لای ته شیشه ز ماست - اول کاسه و دردی که شنیدی اینجاست
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲ - خطاب به بزرگی سروده:ای به دست تو قلم گشته کلید در فیض - ای که از جود تو همت به جهان کامرواست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست - می ز خُمخانه بهجوش آمد و میباید خواست
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۰:درین چمن هوس عیش، کیمیا طلبی ست - که خنده در دهن غنچه، موج تشنه لبی ست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:اگر چه عرض هنر پیشِ یار بیادبیست - زبان خموش، ولیکن دهان پُر از عربیست
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۸:بنای توبه ز ابر بهار در خلل است - می دوآتشه عمر دوباره را بدل است
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵:در این زمانه رفیقی که خالی از خِلَل است - صُراحیِ میِ ناب و سَفینهٔ غزل است
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۹:هما! نصیب تو از من چنان که خواهی نیست - که استخوان مرا مغز همچو ماهی نیست
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۸:بهار آمد و ما را به باغ راهی نیست - شکفته شد چمن و رخصت نگاهی نیست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:جز آستان توام در جهان پناهی نیست - سرِ مرا به جز این در، حواله گاهی نیست
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۷:ای گل دگر ز دست کجا می گذارمت - نتوان فریب داد مرا، خوب دارمت
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱:ای غایب از نظر به خدا میسپارمت - جانم بسوختی و به دل دوست دارمت
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۹:چند چون مرغ کسی بادیه پیما باشد؟ - زر ماهی ز سفر کردن دریا باشد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۷:هر که را با خطِ سبزت سرِ سودا باشد - پای از این دایره بیرون نَنِهَد تا باشد
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۳:در چمن دوش صبا بوی تو سودا میکرد - گل به کف داشت زر و غنچه گره وامیکرد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:سالها دل طلبِ جامِ جم از ما میکرد - وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنّا میکرد
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵۲:ز بس اندیشه از آشوب ملک جم، نگین دارد - همیشه نقره خنگ خویش را در زیر زین دارد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱:هر آن کو خاطرِ مجموع و یارِ نازنین دارد - سعادت همدم او گشت و دولتْ همنشین دارد
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۴:همای شوق من بر قاف همت آشیان دارد - قناعت می کند تا در تن خود استخوان دارد
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۵:دلم آسوده شد تا در خم زلفش مکان دارد - چو آن مرغی که بر شاخ بلندی آشیان دارد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۰:بتی دارم که گِرد گل ز سُنبل سایهبان دارد - بهارِ عارضش خطّی به خونِ ارغوان دارد
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۶:وقت آن شد که جنون رخت به صحرا ببرد - دست خود سبزه سوی گردن مینا ببرد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸:نیست در شهر نگاری که دلِ ما بِبَرَد - بختم ار یار شود رختم از این جا ببرد
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۶:خون بی تابان به محشر نیست بی گفت و شنید - کشتن سیماب، دارد دعوی خون شهید
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۵:بر سر بازار جانبازان منادی میزنند - بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰:ابرِ آذاری برآمد بادِ نوروزی وزید - وَجهِ مِی میخواهم و مُطرب، که میگوید رسید؟
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۹۹:لاله و گل چهره از شرم تو رنگین کرده اند - یوسفی، بهر همین نام تو گرگین کرده اند
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۲:شمهای از داستان عشق شورانگیز ماست - این حکایتها که از فرهاد و شیرین کردهاند
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰۵:چو می فروش به مینا شراب ناب کند - اشاره ای ز تنک ظرفی شراب کند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۷:دلا بسوز که سوزِ تو کارها بِکُنَد - نیازِ نیمْشبی دفعِ صد بلا بِکُنَد
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹۹:بی تو معموره ی دل رو به خرابی دارد - مو به مویم ز جنون سلسله تابی دارد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴:آن که از سُنبُلِ او، غالیه تابی دارد - باز با دلشدگان ناز و عِتابی دارد
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۱۶:دل در طلب چه گوش به صوت درا کند - مجنون عشق، رقص به آواز پا کند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:گر مِیفروش حاجتِ رندان روا کند - ایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کند
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۳۹:چه شد نگاه تو گر شرم ما نگه دارد - که آشنا طرف آشنا نگه دارد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲:هر آن که جانبِ اهلِ خدا نگه دارد - خُداش در همه حال از بلا نگه دارد
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۴:آنچه در پرده ی گل بود نهان، روی تو بود - گره غنچه گشودیم، در آن بوی تو بود
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰:دوش در حلقهٔ ما قصّهٔ گیسویِ تو بود - تا دلِ شب سخن از سلسلهٔ مویِ تو بود
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۳:همچو گل پرده ی دل در خس و خاشاک انداز - خویش را غنچه کن و در بغل چاک انداز
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۴:خیز و در کاسهٔ زر آبِ طَرَبناک انداز - پیشتر زان که شَوَد کاسهٔ سَر خاک انداز
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۵:چو موج، موسم گل سبحه را در آب انداز - پیاله در قدح باده چون حباب انداز
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳:بیا و کَشتیِ ما در شَطِ شراب انداز - خروش و وِلوِله در جانِ شیخ و شاب انداز
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۰:چمنی را که بود خرمی از رخسارش - چون گل چشم ز دل آب خورد هر خارش
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:فکرِ بلبل همه آن است که گُل شد یارش - گُل در اندیشه که چُون عشوه کُنَد در کارش
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۰۹:ز مژگان آب چشمم می زند جوش - که دریا را نشاید کرد خس پوش
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲:بِبُرد از من قرار و طاقت و هوش - بتِ سنگین دلِ سیمین بناگوش
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۵:چو گل که گفت درین باغ شاد و خندان باش - به حال خویش چو تاک بریده گریان باش
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳:اگر رفیقِ شفیقی، درست پیمان باش - حریفِ خانه و گرمابه و گلستان باش
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۶۰:منم که غیر سفر نیست پیشه ی دگرم - همیشه خضر به آوارگی ست راهبرم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰:تو همچو صبحی و من شمعِ خلوتِ سَحَرم - تبسمی کن و جان بین که چون همیسِپرَم
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۸:در ورطهٔ کشاکشِ دوران فتادهایم - این بحر را چو موج، کمان کبادهایم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۴:ما بی غمانِ مستِ دل از دست دادهایم - همرازِ عشق و همنفسِ جامِ بادهایم
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۰:تنم ز ضعف بود رشته ای ز پیرهنم - کسی چو من نتواند شدن، منم که منم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۲:حجابِ چهرهٔ جان میشود غبارِ تنم - خوشا دَمی که از آن چهره پرده برفکنم
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۶:اختیار گوشه درمان است، همت میکنم - مینشینم همچو عنقا و فراغت میکنم
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲:روزگاری شد که در میخانه خدمت میکنم - در لباسِ فقر کارِ اهلِ دولت میکنم
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۷۲:ز دست ساقی، تا کی پیاله نوشیدن؟ - خوش است گل ز گلستان به دست خود چیدن
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳:منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن - منم که دیده نیالودهام به بد دیدن
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۴:بسته کمر کینم، از قبضه کمان او - در کشتن من تیغش، افتاده به یک پهلو
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۸:ای در چمن خوبی رویت چو گل خودرو - چین شکن زلفت چون نافهٔ چین خوش بو
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۹۷:هرکه میخواهد ترا، سامان نمیدارد نگاه - دست گلچین در رهت دامان نمیدارد نگاه
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰۰:صد خطر دارد بیابان محبت، آه آه - آب اگر خواهد کسی از خضر، گوید چاه چاه
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - در ستایش شاه عباس:کی توانی برد سوی منزل مقصود راه - توشه ی تن تا نسازی پاره ی دل همچو ماه
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۶:ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست - آرزو میبخشد و اسرار میدارد نگاه
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۰۴:چه غم ز حادثه آن را که شد شراب زده - که برق، دست ندارد به کشت آب زده
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱:درِ سرای مغان رفته بود و آب زده - نشسته پیر و صلایی به شیخ و شاب زده
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱۷:چمن ز لاله برافروخت شمع زیبایی - شکفت غنچه ی نظاره ی تماشایی
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۹:به من سلام فرستاد دوستی امروز - که ای نتیجهٔ کلکت سواد بینایی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:به چشم کردهام ابروی ماه سیمایی - خیال سبزخطی نقش بستهام جایی
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۳:به بزم می کشان لاابالی - تهی شد شیشه، جای باده خالی!
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳:سلام الله ما کر اللیالی - و جاوبت المثانی و المثالی
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۶:در دعوی عشق تو نه آهی، نه فغانی - چون تیغ درین معرکه ماییم و زبانی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۵:گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی - چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۸:بود در گشت باغ آشنایی - گل دست من آن دست حنایی
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۲۹:هر انگشت من از داغ جدایی - همی نالد چو نی در دست نایی
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۵:پدید آمد رسوم بی وفایی - نماند از کس نشان آشنایی
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - در مدح حضرت امیرالمؤمنین علی (ع):سحر که خیزدم از سینه ناله ی شبگیر - به ساق عرش نهد موج گریه ام زنجیر
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:نصیحتی کُنَمَت بشنو و بهانه مَگیر - هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیر
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در مدح حضرت امام رضا (ع):رفته در تاب و به کف بگرفته تیغی همچو آب - بهر قتلم می رسد آن شوخ با این آب و تاب
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح اسلام خان و توصیف قصر او:شد بهار و زین حصار نیلگون کرد انتخاب - از پی بزم شرف، برج حمل را آفتاب
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲:صبح دولت میدمد کو جام همچون آفتاب - فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - در مدح اسلام خان:دگر وقت آن شد که از دلربایی - چو گل ناخن خار گردد حنایی
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴ - مذمت جمعی حساد:در اقلیم معنی سلیم آن مسیحم - که نطقم زند دم ز معجزنمایی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۲:سلامی چو بوی خوش آشنایی - بدان مردم دیدهٔ روشنایی
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در مدح اسلام خان:بهار آمد و شد نغمه ساز مرغ چمن - چراغ باده فروشان ز لاله شد روشن
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱ - در ستایش یوسف خان:ازان چو لاله نجنبم ز جا درین گلشن - که رفته بخت سیاهم به خواب در دامن
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۸:بهار و گل طربانگیز گشت و توبهشکن - به شادی رخ گل بیخ غم ز دل بر کن
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - ایضا در مدح خان مذکور:رسید کوکبه ی موکب همایون فال - سعادت دو جهانش چو سایه در دنبال
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وِصال - بیا که بویِ تو را میرم ای نسیمِ شِمال
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - ایضا در مدح خان مزبور:به راه عشق بود نسخه ی پریشانی - مرا ز نقش قدم تا به نقش پیشانی
حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیدهٔ در مدح قوام الدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع:ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی - هزار نکته در این کار هست تا دانی
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۹ - باز فرستادن خربزه:کام بخشا! ز تو شد خربزه ای لطف مرا - همچو حوران بهشتی خوش و پاکیزه سرشت
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳ - ماده تاریخ وفات تورانشاه (میل بهشت = ۷۸۷):آصف عهد زمان جان جهان تورانشاه - که در این مزرعه جز دانهٔ خیرات نکشت
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:عیبِ رندان مَکُن ای زاهدِ پاکیزهسرشت - که گناهِ دگران بر تو نخواهند نوشت
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۰:برو ای زاهد و دعوت مکنم سوی بهشت - که خدا در ازل از اهل بهشتم بسرشت
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۱ - سرورا! بحر کفا! ای که ز خاک در تو:سرورا! بحر کفا! ای که ز خاک در تو - هر غباری سوی خورشید برد عشق بلند
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۱:بعد از این دستِ من و دامنِ آن سروِ بلند - که به بالای چَمان از بُن و بیخَم بَرکَنْد
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۰ - هر که نخل بلند طبع مرا:هر که نخل بلند طبع مرا - دید، از اقتضای طالع پست،
حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:دور مجنون گذشت و نوبت ماست - هرکسی پنج روز نوبت اوست
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۲:چو سرنوشت کسی گشت در جهان کاری - علاج نیست بجز رفتن از پی آنش
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۰:چو برشکست صبا زلفِ عنبرافشانش - به هر شکسته که پیوست تازه شد جانش
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۰:کو ساقی، تا ره مروت سپرد - یک جام می آرد، غم ما را ببرد
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۵۱ - رباعی:زآن بادهٔ دیرینهٔ دهقان پرورد - در ده که تراز عمر نو خواهم کرد
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۰:در خانه مرا نه بیم ماند و نه امید - نه قفل کنون به کار دارم، نه کلید
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۱:ماییم درین گلشن پر بیم و امید - آشفته و تیره روز چون سایه ی بید
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:از چرخ به هر گونه همیدار امید - وز گردش روزگار میلرز چو بید
-
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴۵:کاسهٔ ما ز سفال است، خوش این مسکینی - پنجهٔ ما نبود شانهٔ موی چینی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی - ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی