گنجور

 
حافظ

نصیبِ من چو خرابات کرده است اِله

در این میانه بگو، زاهدا! مرا چه گناه‌؟

کسی که در ازلش، جام مِیْ نصیب افتاد

چرا به حشر کنند، این گناه از او در خواه‌؟

بگو به زاهدِ سالوسِ خرقهْ پوشِ دو رُوی:

که دستِ زرق دراز است و آستین کوتاه

تو خرقه را، ز برای ریا همی پوشی

که تا به زرق بری، بندگانِ حق از راه

غلامِ همّتِ رندانِ بی‌سروپایم!

که هر دو کَوْن نیارزد به پیششان یک کاه

مراد من ز خرابات، چون که حاصل شد

دلم ز مدرسه و خانقاه گشت سیاه

برو گدای دَرِ هر گدای شو حافظ!

تو این مراد نیابی، مگر به شیءِ اللّٰه

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
فرخی سیستانی

ز بهر تهنیت عید بامداد پگاه

بر من آمد خورشید نیکوان از راه

چو چین کرته بهم بر شکسته جعد کشن

چو حلقه های زره پر گره دو زلف سیاه

نبیدنی به کف و هر دو رخ به رنگ نبید

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ازرقی هروی

مبارکی و سعادت نمود روی بشاه

از آن مبارک و مسعود تحفهای زاله

چه تحفه ایست ؟ یکی فر خجسته فرزندست

موافقان را شادی فزای و انده کاه

بشهریاری و شاهی تمام نسبت او

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از ازرقی هروی
مسعود سعد سلمان

ز در درآمد دوش آن نگار من ناگاه

چو پشت من سر زلفین خویش کرده دو تاه

چگونه شاد شود عاشقی ز هجر غمی

که یار زیبا از در درآیدش ناگاه

ز شادمانی گفتم چو روی آن دیدم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
امیر معزی

گشاده‌روی و میان بسته بامدادِ پگاه

فروگذشت به کویم بتی به روی چو ماه

اگر زمهر بود بامداد نور جهان

ز ماه بود مرا نور بامداد پگاه

مهی که بود به قد سرو دلبرانِ سرای

[...]

سوزنی سمرقندی

سری که خلق جهانرا ویست پشت و پناه

امین دین الله است و سعد ملکت شاه

ستوده فخر خراسان محمد یوسف

که چون محمد و یوسف جمال دارد و جاه

اگر محمد و یوسف ندیده اند بهم

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سوزنی سمرقندی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه