چه شد نگاه تو گر شرم ما نگه دارد
که آشنا طرف آشنا نگه دارد
هر استخوان که نشانی برو ز تیر تو هست
برای تحفگی آن را هما نگه دارد
گرفته سرو ز قد تو خط آزادی
ولی چه فایده، بگذار تا نگه دارد
ز توست رونق ایام، اگر ز هر آفت
ترا نگاه ندارد، مرا نگه دارد؟
گرفته ام سر راهی به سیل همچون پل
مرا به دعوی عشقت خدا نگه دارد!
ندیده پرده دری هیچ کس چو دختر رز
خدا ز آفت این بی حیا نگه دارد!
حریف راز کسی نیستم که عاقل را
به کار آنچه نیاید، چرا نگه دارد؟
چو راز عشق نه در دل، نه در زبان گنجد
به حیرتم که کسی در کجا نگه دارد
ز عشق تربیت دل هوس مکن، چو کسی
که موم بر نفس اژدها نگه دارد
به کوی عشق به غیر از سلیم نیست کسی
که دست گر رود از کار، پا نگه دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر آن که جانبِ اهلِ خدا نگه دارد
خُداش در همه حال از بلا نگه دارد
حدیثِ دوست نگویم مگر به حضرتِ دوست
که آشنا، سخنِ آشنا نگه دارد
دلا مَعاش چنان کن که گر بلغزد پای
[...]
تو را امام ز اعدا خدا نگه دارد
فرشتهات به دو دست دعا نگه دارد
ز دیده خواه نهان باش و خواه عیان
خدات در همه حال از بلا نگه دارد
صبا به درگه او گر دل مرا بینی
[...]
خدای ذات تو را از بلا نگه دارد
ز حادثات جهانت خدا نگه دارد
گل حیات تو را روزگار تا دم حشر
ز دستبرد نسیم صبا نگه دارد
نهال عمر تو را همچو سرو تازه و تر
[...]
خدات خواهی اگر از بلا نگه دارد
مرا تو نیز نگهدار تا نگه دارد
رسیدهائی به کمال جمال یوسف من
ترا ز آفت گرگان خدا نگه دارد
چراغ حسن ترا کافتاب پروانهست
[...]
گرت هواست که معشوق نگسلد پیوند
نگاهدار سر رشته تا نگه دارد
دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای
فرشتهات به دو دستِ دعا نگه دارد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.