گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
خواجه عبدالله انصاری

مناجات شمارهٔ ۱: یارب دل پاک و جان آگاهم ده

مناجات شمارهٔ ۲: الهی نام تو ما را جواز، مهر تو ما را جهاز، شناخت تو ما را امان، لطف تو ما را عیان.

مناجات شمارهٔ ۳: الهی ضعیفان را پناهی، قاصدان را بر سر راهی، مومنان را گواهی، چه عزیز است آنکس که تو خواهی.

مناجات شمارهٔ ۴: الهی ای خالق بی مدد و ای واحد بی عدد، ای اول بی ...

مناجات شمارهٔ ۵: الهی ای کامکاری که دل دوستان در کنف توحید توست و ...

مناجات شمارهٔ ۶: الهی در جلال رحمانی، در کمال سبحانی، نه محتاج ...

مناجات شمارهٔ ۷: الهی کجا بازیابم آن روز که تو مرا بودی و من ...

مناجات شمارهٔ ۸: الهی از آنچه نخواستی چه آید، و آنرا که نخواندی کی ...

مناجات شمارهٔ ۹: الهی هر که تو را شناخت و علم مهر تو افراخت هر چه غیر از تو بود بینداخت.

مناجات شمارهٔ ۱۰: الهی هر که ترا شناسد کار او باریک و هر که ترا ...

مناجات شمارهٔ ۱۱: الهی بر من آراستی خریدم و از هر دو جهان دوستی حضرت تو گُزیدم.

مناجات شمارهٔ ۱۲: الهی اگر طاعت بسی ندارم در هر جهان جز تو کسی ندارم.

مناجات شمارهٔ ۱۳: الهی تا بتو آشنا شدم از خلق جدا شدم و در هر جهان شیدا شدم نهان بودم پیدا شدم.

مناجات شمارهٔ ۱۴: الهی از بنده با حکم ازل چه برآید و بر آنچه ندارد ...

مناجات شمارهٔ ۱۵: الهی ای سزای کرم و ای نوازندهٔ عالم، نه بآخر شادیست نه با یاد تو غم، خصمی و شفیعی و گواهی و حَکَم.

مناجات شمارهٔ ۱۶: الهی تو دوستان را بدشمنان می نمایی، درویشان را غم ...

مناجات شمارهٔ ۱۷: الهی از پیش خطر و از پس راهم نیست، دستم گیر که جز تو پناهم نیست.

مناجات شمارهٔ ۱۸: الهی دستم گیر که دست آویز ندارم، و عذرم بپذیر که پای گریز ندارم.

مناجات شمارهٔ ۱۹: الهی خود را از همه بتو وابستم، اگر بداری ترا پرستم و اگر نداری خود پرستم نومید مساز بگیر دستم.

مناجات شمارهٔ ۲۰: الهی ای دور نظر وای نیکو حضر و ای نیکو کار نیک ...

مناجات شمارهٔ ۲۱: الهی کار آن دارد که با تو کاری دارد، یار آن دارد ...

مناجات شمارهٔ ۲۲: الهی در سر گریسنی دارم دراز، ندانم از حسرت گریم ...

مناجات شمارهٔ ۲۳: الهی یک چند بیاد تو نازیدم، اینم بس که صحبت تو ارزیدم.

مناجات شمارهٔ ۲۴: الهی نه جز از یاد تو دل است نه جز از یافت تو جان ف پس بیدل و بی جان کی توان ؟

مناجات شمارهٔ ۲۵: الهی یاد تو در میان دل و زبان است و مهر تو میان سر و جان.

مناجات شمارهٔ ۲۶: الهی شاد بدانیم که اول تو بودی و ما نبودیم، کار ...

مناجات شمارهٔ ۲۷: الهی هر چه بی طلب بما دادی بسزا واری ما تباه مکن ...

مناجات شمارهٔ ۲۸: الهی آنچه ما خود کشتیم به بر میار و آنچه تو ما را کشتی آفت ما از آن باز دار.

مناجات شمارهٔ ۲۹: الهی از نزدیک نشانت می دهند و بر تر از آنی و دورت ...

مناجات شمارهٔ ۳۰: الهی در این درگاه همه ما نیازمند روزی باشیم که ...

مناجات شمارهٔ ۳۱: الهی دیگران مست شرابند و من مست ساقی، مستی ایشان فانی است و از من باقی.

مناجات شمارهٔ ۳۲: الهی روزگاری ترا می جستم خود را می یافتم، اکنون خود را میجویم و ترا می یابم.

مناجات شمارهٔ ۳۳: الهی تا از مهر تو اثر آمد، دیگر مهر ما بسر آمد.

مناجات شمارهٔ ۳۴: الهی ای مهربان فریاد رس، عزیز آن کس که او با تو یک نفس، نفسی که آنرا حجاب ناید از پس.

مناجات شمارهٔ ۳۵: الهی گهی بخود نگرم گویم از من زار تر کیست، گهی بتو نگرم گیوم از من بزرگوار تر کیست.

مناجات شمارهٔ ۳۶: الهی ای سزای کرم، ای نوازندهٔ عالم، نه با وصل تو اندوه است و نه با یاد تو غم.

مناجات شمارهٔ ۳۷: الهی ادای شکر ترا هیچ زبان نیست و دریای فضل ترا ...

مناجات شمارهٔ ۳۸: الهی ما از غافلانیم نه از کافرانیم ف نگاهدار تا پریشان نشویم و در دراه آر تا سگردان نشویم.

مناجات شمارهٔ ۳۹: الهی پسندیدگان ترا بتو جستند و به تو پیوستند، نا ...

مناجات شمارهٔ ۴۰: الهی این همه نوازش از تو بهرهٔ ما ست که در هر نفس ...

مناجات شمارهٔ ۴۱: الهی خود کردم و خود خریدم، آتش بر خود، خود ...

مناجات شمارهٔ ۴۲: الهی چه یاد کنم که خود همه یادم ف من خرمن نشان ...

مناجات شمارهٔ ۴۳: الهی چندی به کسب تو یاد تو ورزیدم، باز یک چندی ...

مناجات شمارهٔ ۴۴: الهی کار آن کس کند که تواند، عطا آن کس بخشد که دارد، پس بنده چه تواند و چه دارد ؟

مناجات شمارهٔ ۴۵: الهی تو دوختی من در پوشیدم و آنچه در جام ریختی نوشیدم هیچ نیاید از آنچه کوشیدم.

مناجات شمارهٔ ۴۶: الهی چون تو توانایی کر توان است، در ثناء تو کرا زبان است و بی مهر تو کرا سر و جان است.

مناجات شمارهٔ ۴۷: الهی به شناخت تو زندگانیم، به نصرت تو شادانیم و به کرامت تو نازانیم و به عزت تو عزیزانیم.

مناجات شمارهٔ ۴۸: الهی ما که به تو زنده‌ایم هرگز کی میریم؟ ما که به ...

مناجات شمارهٔ ۴۹: الهی چه غم دارد که تو را دارد و کرا شاید که تو را ...

مناجات شمارهٔ ۵۰: الهی هر که تو را جوید اینقدر راستخیزی باید یا به ...

مناجات شمارهٔ ۵۱: الهی همگان در فراق می سوزند و دوستدار در دیدار، چون دوست دیده ور گشت دوستدار را شکیبایی چه کار ؟

مناجات شمارهٔ ۵۲: الهی با بهشت چه سازم و با حور چه بازم، مرا دیده یی ده که از هر نظری بهشتی سازم.

مناجات شمارهٔ ۵۳: الهی گُل بهشت در چشم عارفان خار است و جویندهٔ تو را با بهشت چکار است؟

مناجات شمارهٔ ۵۴: الهی اگر بهشت چشم و چراغ است بی دیدار تو درد و داغ است.

مناجات شمارهٔ ۵۵: الهی بهشت بی دیدار تو زندان است و زندانی بزندان برون نه کار کریمان است.

مناجات شمارهٔ ۵۶: الهی اگر بدوزخ فرستی دعوی دار نیستم و اگر به بهشت ...

مناجات شمارهٔ ۵۷: الهی تو ما را جاهل خواندی از جاهل جُز خطا چه آید ؟ تو ما را ضعیف خواندی از ضعیف جُز خطا چه آید ؟

مناجات شمارهٔ ۵۸: الهی تو ما را برگرفتی و کسی نگفت که بر دار، اکنون ...

مناجات شمارهٔ ۵۹: الهی عارف تو را بنور تو میداند و از شعاع وجود ...

مناجات شمارهٔ ۶۰: الهی دانی چه شادم، نه آنکه بخویشتن بتو افتادم، تو ...

مناجات شمارهٔ ۶۱: الهی چون من کیست که اینکار را سزیدم، اینم بس محبت ترا ارزیدم.

مناجات شمارهٔ ۶۲: الهی از آن خوان که بهر پاکان نهادی نصیب من بینوا ...

مناجات شمارهٔ ۶۳: الهی یک دل پُر درد دارم و یک جان پُر زجر، خداوندا ...

مناجات شمارهٔ ۶۴: الهی هر کس را آتش در دل است و این بیچاره آتش بر ...

مناجات شمارهٔ ۶۵: الهی موجود نفسهای جوانمردانی، حاضر ذاکرانی، از ...

مناجات شمارهٔ ۶۶: الهی دلی ده که شوق طاعت افزون کند و توفیق طاعتی ده که ببهشت رهنون کند.

مناجات شمارهٔ ۶۷: الهی نفسی ده که حلقهٔ بندگی تو گوش کند و جانی ده که زهر حکمت تو نوش کند.

مناجات شمارهٔ ۶۸: الهی دانایی ده که در راه نیفتیم و بینایی ده که در چاه نیفتیم.

مناجات شمارهٔ ۶۹: الهی دیدهٔ ده که جز تماشای ربوبیت نه بیند و دلی ده که غیر از مهر عبودیت تو.

مناجات شمارهٔ ۷۰: الهی پایی ده که با آن کوی مهر تو پوییم و زبانی ده که با آن شکر آلای تو گوییم.

مناجات شمارهٔ ۷۱: الهی در آتش حسرت آویختیم چون پروانه در چراغ، نه جان رنج دیده نه دل اَلَم داغ.

مناجات شمارهٔ ۷۲: الهی در سر آب دارم، در دل آتش، در باطن ناز دارم، ...

مناجات شمارهٔ ۷۳: الهی ای کریمی که بخشندهٔ عطایی و ای حکیمی که ...

مناجات شمارهٔ ۷۴: الهی ای بینندهٔ نماز ها، ای پذیرندهٔ نیاز ها، ای ...

مناجات شمارهٔ ۷۵: الهی بحق آنکه ترا هیچ حاجت نیست رحمت کن بر آنکه او را هیچ حجت نیست.

مناجات شمارهٔ ۷۶: الهی در دل ما جُز محبت مکار و بر این جانها جز ...

مناجات شمارهٔ ۷۷: الهی تو بر رحمت خود و من بر حاجت خویش پس تو توانگری و من درویش.

مناجات شمارهٔ ۷۸: الهی بر هر که داغ محبت خود نهادی، خرمن وجودش را بباد نیستی در دادی.

مناجات شمارهٔ ۷۹: الهی همه آتش‌ها بی‌محبت تو سرد است و همه نعمت‌ها بی‌لطف تو درد است.

مناجات شمارهٔ ۸۰: الهی مخلصان بمحبت تو مینازند و عاشقان بسوی تو ...

مناجات شمارهٔ ۸۱: الهی محبت تو گُلی است محنت و بلا خار آن، آن کدام دل است که نیست گرفتار آن

مناجات شمارهٔ ۸۲: الهی از هر دو جهان محبت تو گزیدم و جامهٔ بلا بُریدم و پردهٔ عافیت دریدم.

مناجات شمارهٔ ۸۳: الهی چون در تو نگرم از جمله تاجدارانم و تاج بر سر و چون در خود نگرم از جملهٔ خاکسارانم و خاک بر سر.

مناجات شمارهٔ ۸۴: الهی مرا دل بهر تو در کار است وگر نه مرا با دل چکار است، آخر چراغ مرده را چه مقدار است ؟

مناجات شمارهٔ ۸۵: الهی تا بتو آشنا شدم، از خلق جدا شدم، در دو جهان شیدا شدم، نهان بودم و پیدا شدم

مناجات شمارهٔ ۸۶: الهی اگر مستم و اگر دیوانه ام از مقیمان این آستانه ام، آشنایی با خود ده که از کاینات بیگانه ام

مناجات شمارهٔ ۸۷: الهی در سر خمار تو داریم در دل اسرار تو داریم و ...

مناجات شمارهٔ ۸۸: الهی بر عجز خود آگاهم و بر بیچارگی خود گواهم ف خواست خواست تو است من چه خواهم.

مناجات شمارهٔ ۸۹: الهی بروز کار آمدم بنده وار با لب پُر توبه و زبان ...

مناجات شمارهٔ ۹۰: الهی اگر خامم پخته ام کن و اگر پخته ام سوخته ام کن.

مناجات شمارهٔ ۹۱: الهی از کُشتهٔ تو خون نیاید و از سوختهٔ تو درد، کُشتهٔ تو بکُشتن شاد است و سوختهٔ تو بسوختن خوشنود

مناجات شمارهٔ ۹۲: الهی روی بنما تا در روی کسی ننگریم و دری بگشی تا بر در کس نگُذریم.

مناجات شمارهٔ ۹۳: الهی بحرمت ذاتی که تو آنی، بحرمت صفاتی که چنانی و بحرمت نامی که تتو دانی بفریاد رس که میتوانی.

مناجات شمارهٔ ۹۴: الهی مکُش این چراغ افروخته را مُسوز این دل سوخته ...

مناجات شمارهٔ ۹۵: الهی اگر تن مجرم است دل مطیع است و اگر بنده بد کار است کَرَ م تو شفیع است.

مناجات شمارهٔ ۹۶: الهی قبلهٔ عارفان خورشید روی تو است و محراب جانها ...

مناجات شمارهٔ ۹۷: الهی بنام آن خدایی که نام او راحت روح است و پیغام ...

مناجات شمارهٔ ۹۸: الهی اقرار کردم بمفلسی و هیچ کسی، ای یگانه که از ...

مناجات شمارهٔ ۹۹: الهی از هیچ همه چیز توانی و از همه چیز بهیچ نمایی که گویم چنین یا چنانی تو آفرینندهٔ این و آنی.

مناجات شمارهٔ ۱۰۰: الهی ای آنکه گردون رام تقدیر تو است و رقبهٔ ...

مناجات شمارهٔ ۱۰۱: الهی بفضل خود قایمی و بشکر خود شکور، بعلم عارف نزدیکی و از وهمها همه دور.

مناجات شمارهٔ ۱۰۲: الهی عبدالله را از سه آفت نگاه دار از وساوس شیطانی و خواهشهای نفسانی و غرور نادانی.

مناجات شمارهٔ ۱۰۳: الهی اگر عبدالله را خواهی گداخت دوزخی باید پالایش ...

مناجات شمارهٔ ۱۰۴: الهی کاشکی عبدالله خاک بودی تا نامش از دفتر وجود پاک بودی.

مناجات شمارهٔ ۱۰۵: الهی اگر کاسنی تلخست از بوستان است و اگر عبدالله مُجرمست از دوستان است.

مناجات شمارهٔ ۱۰۶: الهی چون آتش فراق داشتی دوزخ پُر آتش از چه افراشتی.

مناجات شمارهٔ ۱۰۷: الهی چون سگ را در این درگاه بار است و سنگر او دیدار است عبدالله را با نا امیدی چه کار است.

مناجات شمارهٔ ۱۰۸: الهی گوهر اصطفا در دامن آدم تو ریختی و گرد عصیان ...

مناجات شمارهٔ ۱۰۹: الهی تو دوختی در پوشیدم و آنچه در جام ریختی نوشیدم هیچ نیامد از آنچه میکوشیدم.

مناجات شمارهٔ ۱۱۰: الهی من غلام آن معصیتم که مرا بعذر آرد و ازآن طاعت بیزامرم که مرا تعجُب آرد.

مناجات شمارهٔ ۱۱۱: الهی گدای تو بکار خود شادان است، هر که گدای تو شد در دو عالم سلطان است.

مناجات شمارهٔ ۱۱۲: الهی غیر از المهای تو جای شادی نیست و جُز از بندگیت روی آزادی نیست

مناجات شمارهٔ ۱۱۳: الهی کار ااگر بگفتار است بر سر همه گویندگان تاجم و اگر بکردار است چون سلیمان بموری محتاجم

مناجات شمارهٔ ۱۱۴: الهی کدام درد بود ازین بیش که معشوق توانگر و عاشق درویش.

مناجات شمارهٔ ۱۱۵: الهی من کیستم که ترا خواهم چون از قیمت خود آگاهم، ...

مناجات شمارهٔ ۱۱۶: الهی بر سر از خجالت گرد داریم و در دل از حسرت درد داریم و رُخ از شرم گناه زرد داریم.

مناجات شمارهٔ ۱۱۷: الهی از مدت ارزومندی روزی ماند و از درد فراق بدل سوزی ماند.

مناجات شمارهٔ ۱۱۸: الهی از یادگار فردی ماند و از عُمر گذشته دردی ماند و از جسم پوسیده گردی و از حسرت بسینه آه سردی.

مناجات شمارهٔ ۱۱۹: الهی اگر توبه به بیگناهی است پس در این جهان تایب کیست و اگر به پشیمانی است پس در جهان عاصی کیست؟

مناجات شمارهٔ ۱۲۰: الهی صبر از من رمید و طاقت من شد سُست، تخم آرام ...

مناجات شمارهٔ ۱۲۱: الهی تو منزلی و دوستان تو در راه پس نه دل عذر ...

مناجات شمارهٔ ۱۲۲: الهی خلق بشادی از بلا برهند، من بشادی مبتلا شدم، همه شادی بخود رسانند من ترا یکتا شدم

مناجات شمارهٔ ۱۲۳: الهی گردن گردون رام تقدیر تو است و رقبهٔ علمیان ...

مناجات شمارهٔ ۱۲۴: الهی شراب شوق در جان منصور حلاّج افزون شد، آن ...

مناجات شمارهٔ ۱۲۵: الهی فراق کوه را هامون کند، هامون را جیحون کند، حیحون را پر خون کند، دانی که با این دل ضعیف چون کند.

مناجات شمارهٔ ۱۲۶: الهی نظر خود بر ما مدام کن و این شادی خود بر ما ...

مناجات شمارهٔ ۱۲۷: الهی همه از حیرت بفریادند و من از حیرت شادم، به ...

مناجات شمارهٔ ۱۲۸: الهی پیوسته در گفت و گویم، تا وا ننمایی در جست و ...

مناجات شمارهٔ ۱۲۹: الهی مرکب وا ایستاد و قدرم بفرسود، همراهان برفتند و این بیچاره را جُز حیرت نیفزود.

مناجات شمارهٔ ۱۳۰: الهی اگر کسی تو را به جُستن یافت من ترا بگریختن ...

مناجات شمارهٔ ۱۳۱: الهی ای مهیمن اکرم، ای محتجب معظًم، ای متجلی به ...

مناجات شمارهٔ ۱۳۲: الهی ای نزدیکتر به ما از ما، مهربانتر از ما بمه ...

مناجات شمارهٔ ۱۳۳: الهی ای حجت را یاد و انس را یادگار، خود حاضری ما را جُستن چه کار ؟!

مناجات شمارهٔ ۱۳۴: الهی هر کسی را امیدی و امید رهی دیدار، رهی را بی دیدار نه به مُزد نیاز است نه به بهشت کار.

مناجات شمارهٔ ۱۳۵: الهی ای مهربان فریاد رس، عزیز آن کس که بها تو یک ...

مناجات شمارهٔ ۱۳۶: الهی یافته می جویم، با دیده ور میگویم چه جَویم که ...

مناجات شمارهٔ ۱۳۷: الهی تو موجود عارفانی، آرزوی دل مشقانانی، یاد آور ...

مناجات شمارهٔ ۱۳۸: الهی تا بنده را خواندی بنده در میان مردم تنهاست و ...

مناجات شمارهٔ ۱۳۹: الهی اگر کسی بترا بطلب یافت من خود طلب از تو ...

مناجات شمارهٔ ۱۴۰: الهی چه شود که دلم را بگشایی و از خود مرهمی بر ...

مناجات شمارهٔ ۱۴۱: الهی نسیمی از باغ دوستی دمید دل را فدا کردیم، ...

مناجات شمارهٔ ۱۴۲: الهی هر شادی که بی تو است اندوه است هر منزلی که ...

مناجات شمارهٔ ۱۴۳: الهی چه زیباست ایام دوستان تو با تو و چه نیکو است ...

مناجات شمارهٔ ۱۴۴: الهی آب عنایت تو بسنگ رسید، سنگ بار گرفت، از سنگ ...

مناجات شمارهٔ ۱۴۵: الهی پهنای عزت تو جای اشارت نگذاشت و قدم و حدانیت ...

مناجات شمارهٔ ۱۴۶: الهی مشرب می شناسم اما وا خوردن نمی یارم، دل تشنه ...

مناجات شمارهٔ ۱۴۷: الهی غریب تو را غربت وطن است، کی هرگز بخانه رسد کسی که غربت او را وطن است.

مناجات شمارهٔ ۱۴۸: الهی مشتاق کُشتهٔ دوستی و کُشتهٔ دوست دیدار ترا کفن است.

مناجات شمارهٔ ۱۴۹: الهی چه خوش روزگاری است روزگار دوستان تو با تو، ...

مناجات شمارهٔ ۱۵۰: الهی ای سزاوار ثنای خویش، ای شکر کنندهٔ عطای خویش ...

مناجات شمارهٔ ۱۵۱: الهی گرفتار آن دردم که داروی آنی، بندهٔ آن ثنایم ...

مناجات شمارهٔ ۱۵۲: الهی چه یاد کنم که خود همه یادم، من خرمن نشان خود ...

مناجات شمارهٔ ۱۵۳: الهی جُز از شناخت و تو شادی نیست و جُز از یافت تو ...

مناجات شمارهٔ ۱۵۴: الهی مران کسی را که خود خواندی، ظاهر مکن جُرمی را ...

مناجات شمارهٔ ۱۵۵: الهی اگر این آه از ما دعوی است تو سزای آنی، اگر ...

مناجات شمارهٔ ۱۵۶: الهی از سه چیز که دارم در یکی نگاه کن : اول ...

مناجات شمارهٔ ۱۵۷: الهی از دو دعوی به زینهارم و از هر دو به فضل تو ...

مناجات شمارهٔ ۱۵۸: الهی نزدیک نفسهای دوستانی، حاضر دل ذاکرانی، از ...

مناجات شمارهٔ ۱۵۹: الهی کشیدید آنچه کشیدیم همه نوش گشت چون آوای قبول ...

مناجات شمارهٔ ۱۶۰: الهی آتش یافت با نور شناخت آمیختی و از باغ وصال ...

مناجات شمارهٔ ۱۶۱: الهی عنایت تو کوه است و فضل تو دریا، کوه کی فرسود ...

مناجات شمارهٔ ۱۶۲: الهی از کَرَم تو همین چشم داریم و از لطف تو همین ...

مناجات شمارهٔ ۱۶۳: الهی تا آموختن را آموختم، آموخته را جمله بسوختم، ...

مناجات شمارهٔ ۱۶۴: الهی تا یگانگی بشناختم، در آرزوی بگداختم، کی باشد ...

مناجات شمارهٔ ۱۶۵: الهی گاه میگویی فرود آی، گاه میگویی بگُریز، گاه ...

مناجات شمارهٔ ۱۶۶: الهی این دل من کان حسرت است و تن من مایهٔ درد و ...

مناجات شمارهٔ ۱۶۷: الهی تا مهر تو پیدا گشت همه مهر با جفا گشت و تا نیکی تو پیدا گشت همه جفا ها وفا گشت.

مناجات شمارهٔ ۱۶۸: الهی نامت نور دیدهٔ آشنایان، یادت آیین منزل مشتاقان، یافتنت چراغ دل مُریدان انست جان دوستان.

مناجات شمارهٔ ۱۶۹: الهی چه خوش روزی که خورشید جلالا تو به ما نظر ...

مناجات شمارهٔ ۱۷۰: الهی نصیب این بیچاره از این کار همه درد است، ...

مناجات شمارهٔ ۱۷۱: الهی شاد بدانم که اول من نبودم تو بودی، آتش ...

مناجات شمارهٔ ۱۷۲: الهی جلال عزت تو جای اشارت نگذاشت و محو اثبات تو ...

مناجات شمارهٔ ۱۷۳: الهی آن روز کجا باز یابم که تو مرا بودی و من ...

مناجات شمارهٔ ۱۷۴: الهی مران کسی را که تو خود خواندی ف آشکار مکن ...

مناجات شمارهٔ ۱۷۵: الهی آب عنایت تو به سنگ رسید، سنگ بار گرفت، سنگ ...

مناجات شمارهٔ ۱۷۶: الهی بنام تو زبانها گویا شده، بنام تو جانها شیدا ...

مناجات شمارهٔ ۱۷۷: الهی تو جانها اسیر پیغام تو، عارف افتاده بدام تو ...

مناجات شمارهٔ ۱۷۸: الهی از وجود تو هر مفلسی را نصیبی از کَرَم تو هر ...

مناجات شمارهٔ ۱۷۹: الهی این چه بد تر روزی است ترسم که مرا از تو جُز ...

مناجات شمارهٔ ۱۸۰: الهی کریما دل من کان حسرت است و تن من مایهٔ درد و ...

مناجات شمارهٔ ۱۸۱: الهی ای گشایندهٔ زبان مناجات گویان و انس افزای ...

مناجات شمارهٔ ۱۸۲: الهی دعوی صاقانی، فرزندهٔ نفسهای دوستانی، آرام دل ...

مناجات شمارهٔ ۱۸۳: الهی بهر صفت که هستم بر خواست تو موقوفم، به هر ...

مناجات شمارهٔ ۱۸۴: الهی اگر تو فضل کنی، دیگران چه داد و چه بیداد، و ...

مناجات شمارهٔ ۱۸۵: الهی چند نهان باشی و چند پیدا ؟ که دلم حیران گشت ...

مناجات شمارهٔ ۱۸۶: الهی این بوده و هست و بودنی، من بقدر شآن تو ...

مناجات شمارهٔ ۱۸۷: الهی روزگاری تو را می جستم خود را می یافتم، اکنون ...

مناجات شمارهٔ ۱۸۸: الهی یافته می جویم، با دیده در میگویم که دارم چه ...

مناجات شمارهٔ ۱۸۹: الهی به عنایت ازلی تخم هدایت کاشتی، به رسالت ...

مناجات شمارهٔ ۱۹۰: الهی گاه گریم که در اختیار دیوم از بس تاریکی ...

مناجات شمارهٔ ۱۹۱: الهی تو در ازل ما را بر گرفتی و کسی نگفت که ...

مناجات شمارهٔ ۱۹۲: الهی آنچه نا خواسته یافتنی است، خواهندهٔ آن کیست ...

مناجات شمارهٔ ۱۹۳: الهی مرا دردی است که بهی مباد پس این درد مرا صواب ...

مناجات شمارهٔ ۱۹۴: الهی گاهی بخود نگرم گویم از من زار تر کیست، گاهی ...

مناجات شمارهٔ ۱۹۵: الهی آمدم با دو دست تهی ف سوختم به امید روز بهی، چه باشد اگر بر این دل خسته ام مرهم نهی.

مناجات شمارهٔ ۱۹۶: الهی از آرندهٔ غم پشیمانی در دلهای آشنایان و ای ...

مناجات شمارهٔ ۱۹۷: الهی کار تو بی ما به نیکویی در گرفتی، چراغ خود را ...

مناجات شمارهٔ ۱۹۸: الهی تو دوستان خود را به لطف پیدا گشتی تا قومی را ...

مناجات شمارهٔ ۱۹۹: الهی تو آنی که نور تجلی بر دلهای دوستان تابان ...

مناجات شمارهٔ ۲۰۰: الهی هر چه نشان می شمردم پرده بود و هر چه مایه می ...

مناجات شمارهٔ ۲۰۱: الهی راهم نما بخود و باز رهان مرا از بنده خود، ای ...

مناجات شمارهٔ ۲۰۲: الهی نه جُز از شناخت تو شادی است نه جُز از یافت ...

مناجات شمارهٔ ۲۰۳: الهی ای یافته و یافتنی، از مست چه نشان دهند جُز ...

مناجات شمارهٔ ۲۰۴: الهی ای دانندهٔ هر چیز و سازندهٔ هر کار و دارندهٔ ...

مناجات شمارهٔ ۲۰۵: الهی به عنایت هدایت دادی و به معونت ها بذر خدمت ...

مناجات شمارهٔ ۲۰۶: الهی تو آنی که از احاطت ادهام بیرونی و از ادراک ...

مناجات شمارهٔ ۲۰۷: الهی نصیب این بیچاره از این کار همه درد است ...

مناجات شمارهٔ ۲۰۸: الهی در دل دوستان تو نور عنایت پیداست و جانها در ...

مناجات شمارهٔ ۲۰۹: الهی هر چه دادی نشان است و آیین فرداست و آنچه ...

مناجات شمارهٔ ۲۱۰: الهی در ذات بی نظیری در صفات بی مانندی و ...

مناجات شمارهٔ ۲۱۱: الهی نالیدن من در درد از بیم زوال آنست که او که ...

مناجات شمارهٔ ۲۱۲: الهی آن کرده را بر سر کوی بلا آوردی و بلا و ...

مناجات شمارهٔ ۲۱۳: الهی ای یادگار جانها و یاد رشتهٔ دلها، به فضل خود ما را یاد کن ف و بیاد لطفی ما را شاد کن.

مناجات شمارهٔ ۲۱۴: الهی تو به یاد خودی و من بیاد تو، تو بر خواست خودی و من بر نهاد تو :

مناجات شمارهٔ ۲۱۵: الهی ذکر تو بهرهٔ مشتاق است و روشنایی دیده و ...

مناجات شمارهٔ ۲۱۶: الهی بقدر تو نادانم و سزای تو را ناتوانم در ...

مناجات شمارهٔ ۲۱۷: الهی چون یتیم بی پدر گریانم ف درمانده در دست ...

مناجات شمارهٔ ۲۱۸: الهی دریغا که روزگار بر باد دادیم و شکر نعمت ولی ...

مناجات شمارهٔ ۲۱۹: الهی ای نا دریافته یافته و نا دیدهٔ عیان، ای در ...

مناجات شمارهٔ ۲۲۰: الهی زندگی همه با یاد تو، شادی همه با یافت تو و ...

مناجات شمارهٔ ۲۲۱: الهی عظیم شانی و همیشه مهربانی، قدیم احسان و روشن ...

مناجات شمارهٔ ۲۲۲: الهی او که حق بدلیل جوید به بیم و طمع پرستد او که ...

مناجات شمارهٔ ۲۲۳: الهی عارف تو را به نور تو میداند و از شعاع وجود ...

مناجات شمارهٔ ۲۲۴: الهی تو آنی که از بنده نا سزا بینی و به عقوبت ...

مناجات شمارهٔ ۲۲۵: الهی در یافتی خود یاری و یادگاری، معنی دعوی ...

مناجات شمارهٔ ۲۲۶: الهی به عنایت ازلی تخم هدایت کاشتی، به رسالت ...

مناجات شمارهٔ ۲۲۷: الهی وقت را بدرد مینازم و زیادتی را میسازم بامید ...

مناجات شمارهٔ ۲۲۸: الهی دوستان تو سران و سرهنگانند و بی گنچ و خواسته ...

مناجات شمارهٔ ۲۲۹: الهی هر چند از بد سزای خویش بدردم لیکن از مفلس ...

مناجات شمارهٔ ۲۳۰: الهی ای راهنما به کَرَم، فرو ماندم در حیرت یکدم ...

مناجات شمارهٔ ۲۳۱: الهی از خود تو هر مفلسی را نصیبی و از کرم تو هر ...

مناجات شمارهٔ ۲۳۲: الهی هر چند ما گُنه کاریم تو غفاری هر چند ما زشت ...

مناجات شمارهٔ ۲۳۳: الهی به نشانت بینندگانیم به نامت زندگانیم، بفضلت ...

مناجات شمارهٔ ۲۳۴: الهی دانی که من به خود به این ورزم و نه بکفایت ...

مناجات شمارهٔ ۲۳۵: الهی کدام زبان به ستایش تو رسد ؟ کدام خرد صفت تو ...

مناجات شمارهٔ ۲۳۶: الهی این سُوز امروز ما درد آمیز است، نه طاقت بسر ...

مناجات شمارهٔ ۲۳۷: الهی هر کس بر چیزی است و من ندانم بر چه ام، بیمم آنست که کی دانسته شود که من کیم ؟

مناجات شمارهٔ ۲۳۸: الهی این تن کان حسرت است و دل من مایهٔ درد و ...

مناجات شمارهٔ ۲۳۹: الهی بقدر تو نادانم، سزای تو را ناتوانم، به ...

مناجات شمارهٔ ۲۴۰: الهی در دل دوستانت نور عنایت پیداست و جانها در ...

مناجات شمارهٔ ۲۴۱: الهی دوستدار از زبان خاموش است ولی حالش همه زبان ...

مناجات شمارهٔ ۲۴۲: الهی بود من بر من تاوان است، تو یک بار بود بر من ...

مناجات شمارهٔ ۲۴۳: الهی چون با خود نگرم و کردار خود بینم گویم از من ...

مناجات شمارهٔ ۲۴۴: الهی گاهی که بخود می نگرم همه سوز و نیاز شوم و ...

مناجات شمارهٔ ۲۴۵: الهی تو آنی که خود گفتی و چنانکه خود گفتی چنانی ...

مناجات شمارهٔ ۲۴۶: الهی آنچه بر سر ما آید بر سر کسی نیاید دیدهٔ که ...

مناجات شمارهٔ ۲۴۷: الهی نظر خود بر ما مدام کن و ما را بر داشتهٔ خود نام کن و بوقت رفتن بر جان ما سلام کن.

مناجات شمارهٔ ۲۴۸: الهی فرمایی که بجوی و میترسانی که بگریز، مینمایی که بخواه و میگویی پرهیز.

مناجات شمارهٔ ۲۴۹: الهی زبانم در سر ذگر شد و ذکر سر مذکور، دل در سر ...

مناجات شمارهٔ ۲۵۰: الهی نه نیستم نه هستم نه بریدم نه پیوستم نه بخود ...

مناجات شمارهٔ ۲۵۱: الهی گریخته بودم تتو خواندی ترسیده بودم بر خوان ...

مناجات شمارهٔ ۲۵۲: الهی چون بدانستم که توانگری درویشی است دوست درویشم چون وعدهٔ دیدار دوست کردی غلام دیدهٔ خویشم.

مناجات شمارهٔ ۲۵۳: الهی چون ما را در حجرهٔ بی شمع و چراغ مبتلا کنند ...

مناجات شمارهٔ ۲۵۴: الهی شادی نمی شناختم می پنداشتم که شادم اکنون مرا چه شادی که شادی شناسی را بباد دادم.

مناجات شمارهٔ ۲۵۵: الهی حاجت بسیار دارم و بر همه چیز توانایی آنچه ...

مناجات شمارهٔ ۲۵۶: الهی چون عزیزان بناز پرورده ما را فراموش کنند تو بر ما رحمت کن.

مناجات شمارهٔ ۲۵۷: الهی غافلانیم نه کافرانیم ف صمدأ ببرکت نواختگان حضرت تتو و ببرکت گُداختگان هیبت تو.

مناجات شمارهٔ ۲۵۸: الهی ببرکت متحیران جلال تو و ببرکت مقهوران قهر تو ...

مناجات شمارهٔ ۲۵۹: الهی دانی که بی تو هیچکسم، دستم گیر که در تو رسم، ...

مناجات شمارهٔ ۲۶۰: الهی گر زارم، در تو زاریدن خوش است، ور نازم به تو نازیدن خوش است.

مناجات شمارهٔ ۲۶۱: الهی ما در دنیا معصیت میکردیم دوست تو مُحمد (ص) غمگین شود و دشمن تو ابلیس شاد.

مناجات شمارهٔ ۲۶۲: الهی ببرکت صدیقان درگاه تو، الهی ببرکت پاکان ...