گنجور

 
خواجه عبدالله انصاری

الهی ای آنکه گردون رام تقدیر تو است و رقبهٔ عالمیان مسخر تدبیر تو است و سر سرکشان بستهٔ تو و جباران شکستهٔ تو و دوزخ زندان تو و فردوس بُستان تو و در آسمانها سلطان تو و زمین بحُکم و فرمان تو، در دلها پنهان تو، در آخرت عیان تو که عبدالله عذر بکاست اما غذر نخواست.

ای واقف اسرار ضمیر همه کس

در حالت عجز دستگیر همه کس

از هر گُنهم توبه ده و عذر پذیر

ای توبه ده و عذر پذیر همه کس