گنجور

 
خواجه عبدالله انصاری

الهی راهم نما بخود و باز رهان مرا از بنده خود، ای رساننده بخود برسانم که کسی نرسیده بخود، بار الها یاد تو عیش است و مهر تو سور، شناخت تو ملک است و یاد تو سرور، و صحبت و نزدیکی تو نور، جویندهٔ تو کُشتهٔ با جان است و یافت تتو رستخیز بی صور.

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode