در این بخش شعرهایی را فهرست کردهایم که در آنها حافظ مصرع یا بیتی از انوری را عیناً نقل قول کرده است:
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴ :: انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴ - فیالحکمة
حافظ (بیت ۹): خیال چنبر زلفش فریبت میدهد حافظ - نگر تا حلقه اقبال ناممکن نجنبانی
انوری (بیت ۱): نگر تا حلقهٔ اقبال ناممکن نجنبانی - سلیما ابلها لابلکه مرحوما و مسکینا
در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروههای مجزا فهرست کردهایم:
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:من با کمر تو در میان کردم دست - پنداشتمش که در میان چیزی هست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰:در وصل تو عزم دل من روز نخست - آن بود که عمر با تو بگذارم چست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱:آتش به سفال برنهادی ز نخست - پس با خاکم به در برون رفتی چست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:دستم که به گوهر قناعت پیوست - پر بود و نبود آز را بر وی دست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳:جدت ورق زمانه از جور بشست - عدل پدرت سلسلها کرد درست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴:هجری که به روز غم مبادا دل و دست - بر دامن دل که گرد ننشست نشست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵:جانا به تن شکسته و عزم درست - عمریست که دل در طلب صحبت تست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:ای شاه ز قدرتی که در بازوی تست - تیر تو به ناوک قضا ماند چست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷:با موزه به آب در دویدی به نخست - تا خرمن من به باد بردادی چست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸:کار تنم از دست دلم رفت ز دست - بیچاره دلم به ماتم جان بنشست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹:دل در خم آن زلف معنبر بنشست - جان گفت که دل رفت وزین غمکده رست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰:بوطالب نعمه ای گشادهدل و دست - با دست و دلت بحر و فلک ناقص و پست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱:ای صبر ز دست دل معشوقهپرست - این بار به دامن تو خواهم زد دست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲:دی میشد و از شکوفه شاخی در دست - گفتم به شکوفه وعده بود این آن هست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:از حادثهای که هرچه زو گویم هست - هرچند که بشکست مرا هیچ نبست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴:دی با تو چنان شدم به یک خاست و نشست - کز من اثری نماند جز باد به دست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:گفتند که شعر تو ملک داشت به دست - گفتم عجبا و جای این معنی هست
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:ای عهد تو عید کامرانی پیوست - افتاد بهار پیش بزم تو ز دست
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:از چرخ به هر گونه همیدار امید - وز گردش روزگار میلرز چو بید
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۳:یک شب مه گردون به رخت مینگرید - وز اشک ز دیده خون دل میبارید
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۴:آن روز که بنده خاک خدمت بوسید - بر خدمت تو هیچ سعادت نگزید
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۵:بیداد فلک پردهٔ رازم بدرید - تیمار جهان امیدم از جان ببرید
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۶:زان پس که وصال روی در پرده کشید - واندوه فراق پرده بر من بدرید
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱:عشقِ رخِ یار، بر منِ زار مگیر - بر خستهدلانِ رندِ خَمّار مگیر
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۹:جز بنده رفیق و عاشق و یار مگیر - غمخوار توام عمر مرا خوار مگیر
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:در سنبلش آویختم از روی نیاز - گفتم من سودازده را کار بساز
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۰:از آرزوی خیال تو روز دراز - در بند شبم با دل پر درد و نیاز
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۱:ای دست تو در جفا چو زلف تو دراز - وی بیسببی گرفته پای از من باز
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۲:آن شد که من از عشق تو شبهای دراز - با مه گله کردمی و با پروین راز
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۳:زان شب که به روز بردهام با تو به ناز - روز و شبم از غمت سیاهست و دراز
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۴:دل شادی روز وصلت ای شمع طراز - با صد شب هجر بیش گفتست به راز
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۵:گر در طلب صحبتم ای شمع طراز - دوش آبله کرد پایت از راه دراز
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۶:ای دل بخریدی دم آن شمع طراز - وی دیده حدیث گریه کردی آغاز
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:ماهی که نظیر خود ندارد به جمال - چون جامه ز تن برکشد آن مشکینخال
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۶:ای چشم زمانه کرده روشن به جمال - در گوش تو برده خوشترین لفظ سؤال
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۷:زین عمر به تعجیل دوان سوی زوال - دانی که جهان چه آیدم پیش خیال
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷۸:در هجر همی بسوزم از شرم خیال - در وصل همی بسوزم از بیم زوال
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:با شاهد شوخ شنگ و با بربط و نی - کنجی و فراغتی و یک شیشهٔ می
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۶:مریخ به خنجر تو جوید فتوی - ناهید به ساغر تو پوید ماوی
-
حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:قسّام بهشت و دوزخ آن عقدهگشای - ما را نگذارد که درآییم ز پای
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸۷:پایی که مرا نزد تو بد راهنمای - دستی که بدان خواستمت من ز خدای
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲:سرای مدرسه و بحثِ عِلم و طاق و رَواق - چه سود، چون دلِ دانا و چشمِ بینا نیست؟
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۷ - از یکی اکابر رنجیده بود حسب حال خود و نکوهش او گوید:ز مردمان مشمر خویش را به هیات و شکل - که مردمی نه همین هیکل هیولا نیست
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷:به عهد سلطنت شاه شیخ ابواسحاق - به پنج شخص عجب ملک فارس بود آباد
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:شراب و عیش نهان چیست؟ کارِ بیبنیاد - زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد
حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:غزلسرایی حافظ بدان رسید که چرخ - نوای زهره به رامشگری بهشت از یاد
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۴ - در مدح ملک نصرةالدین:مبشر آمد و اخبار فتح ختلان داد - نشاط باده کن ای خسرو خراسان شاد
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۴۹ - در جواب مکتوب عمادالدین پیروزشاه:مثال عالی دستور چون به بنده رسید - قیام کرد و ببوسید و بر دو دیده نهاد
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۵:بر سر بازار جانبازان منادی میزنند - بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰:ابرِ آذاری برآمد بادِ نوروزی وزید - وَجهِ مِی میخواهم و مُطرب، که میگوید رسید؟
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۱ - اسب پیری را مذمت کند:خسرو از اصطبل معمورت که آن معمور باد - کامور اعمار اسبان شیخ ابوعامر رسید
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۰ - ماده تاریخ وفات (بلبل، سرو، سمن، یاسمن، لاله، گل = ۷۵۷):بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل - هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۷ - در مدح ناصرالدین طاهر و وصف ربیع:جرم خورشید چو از حوت درآید به حمل - اشهب روز کند ادهم شب را ارجل
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۱:سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت - بادت اندر شهریاری، برقرار و بر دوام
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۹:عشقبازیّ و جوانیّ و شرابِ لَعلْفام - مجلسِ اُنس و حریفِ همدم و شُربِ مدام
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۵ - در مدح صاحب جلالالدین احمدبن مخلص:ای به استحقاق شاه شرق را قایم مقام - وز قدیمالدهر شاهان پیشوای خاص و عام
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۳۱ - از بزرگی درخواست کاغذ سپید کند:زندگانی مجلس سامی در اقبال تمام - چون ابد بیمنتها باد و چو دوران بر دوام
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۷:به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد - ز حضرت احدی لا اله الّا الله
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۸:به روز شنبهٔ سادس ز ماه ذی الحجّه - به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۶:خنک نسیم معنبر شمامهای دلخواه - که در هوای تو برخاست بامداد پگاه
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۲ - در مدح ضیاء الدین مودود احمد عصمی بعد از حبس:سپاس ایزد کاندر ضمان دولت و جاه - به کام باز رسیدی به صدر مسند و گاه
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۴ - مدح کمالالدین ابوالمحاسن نصر:کمال کل ممالک جمال حضرت شاه - ابوالمحاسن نصر آن نصیر دین اله
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۵ - در مدح صدر کمالالدین محمد:جلال صدر وزارت جمال حضرت شاه - اجل مفضل کامل کمال دین اله
-
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۲:خسروا دادگرا شیردلا بحرکفا - ای جلال تو به انواع هنر ارزانی
حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۳:ساقیا باده که اکسیر حیات است بیار - تا تن خاکی من عین بقا گردانی
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۲:احمد الله علی معدلة السلطان - احمد شیخ اویس حسن ایلخانی
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۸ - مدح ناصرالدین طوطیبیک و عضدالدین کندکز:یافت احوال جهان رونق جاویدانی - چرخ بنهاد ز سر عادت بیفرمانی
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۷۷ - این قطعه در شکایت از ملکشاه و نظامالملک گفت و متغیر شدند و فتوحی آنرا جواب گفت:کار کار ملک و دوران دوران وزیر - این ز آصف بدل و آن ز سلیمان ثانی
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۷۸ - فتوحی شاعر بفرمودهٔ شاه و وزیر جواب حکیم را گفت:انوری ای سخن تو به سخا ارزانی - گر به جانت بخرند اهل سخن ارزانی
-
حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح شاه شجاع:شد عرصهٔ زمین چو بساط ارم جوان - از پرتو سعادت شاه جهانستان
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۶ - در مدح یکی از امیران:چون شمع روز روشن از ایوان آسمان - ناگه در اوفتاد به دریای بیکران
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:میدمد صبح و کِلِّه بست سحاب - الصَبوح الصَبوح یا اصحاب
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲:ای سخا را مسببالاسباب - وی کرم را مفتحالابواب
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۲ - فیالهجا:گفته بودی که کاه و جو بدهم - چون ندادی از آن شدم در تاب
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست - می ز خُمخانه بهجوش آمد و میباید خواست
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹ - در مرثیهٔ سیدالسادات مجدالدین ابیطالببن نعمه:شهر پرفتنه و پر مشغله و پر غوغاست - سید و صدر جهان بار ندادست کجاست
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:چو بشنوی سخنِ اهلِ دل، مگو که خطاست - سخن شناس نهای جان من خطا این جاست
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸ - در مدح ناصرالملة والدین ابوالفتح طاهر:اگر محول حال جهانیان نه قضاست - چرا مجاری احوال برخلاف رضاست
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:شکفته شد گل حَمرا و گشت بلبل مست - صَلایِ سرخوشی، ای صوفیانِ باده پرست
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸:به جانِ خواجه و حقِ قدیم و عهدِ درست - که مونسِ دمِ صبحم، دعایِ دولتِ توست
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۹ - در مرثیه:رئیس دولت و دین ای اسیر دست اجل - شدی و رفت بهین حاصل جهان از دست
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹:دارم امید عاطفتی از جناب دوست - کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۵ - در طلب شراب و گوشت و مزه به طریق لغز گفته:مقلوب لفظ پارس به تصحیف از کفت - دارم طمع که علت با من ز دست کوست
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۶ - سکنجبین از کسی به طرز لغز خواسته:بفرستم ای امیر به تعجیل شربتی - زان کز قوام و نفع چو لفظ بدیع اوست
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۹:کنون که میدمد از بوستان نسیمِ بهشت - من و شرابِ فرحبخش و یارِ حورسرشت
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۷ - در مرثیهٔ مودودشاه و بیوفایی جهان:جهان ز رفتن مودود شه موئید دین - به ما نمود مزاج و به ما نمود سرشت
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۱۹ - در بی ثباتی جهان:جریدهایست نهاد سیه سپید جهان - که روزگار درو جز قضای بد ننوشت
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۴ - در مذمت کسی:سراجی ای ز مقیمان حضرت ترمد - رسید نامهٔ تو همچو روضهای ز بهشت
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:گر مِیفروش حاجتِ رندان روا کند - ایزد گنه ببخشد و دفعِ بلا کند
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳:هرچ از وفا به جای من آن بیوفا کند - آنرا وفا شمارم اگرچه جفا کند
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۰:اگر به بادهٔ مُشکین دلم کشد، شاید - که بویِ خیر ز زهدِ ریا نمیآید
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۴۷ - در قضا و قدر:خدای کار چو بر بندهای فرو بندد - به هرچه دست زند رنج دل بیفزاید
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸:جهان بر ابرویِ عید از هِلال وَسمه کشید - هِلال عید در ابرویِ یار باید دید
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۹:رسید مژده که آمد بهار و سبزه دمید - وظیفه گر برسد، مصرفش گُل است و نَبید
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۵۵ - در مفارقت:خدایگانا نزدیک شد که صبح ظفر - زظل گوهر چترت شود سیاه وسفید
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:عید است و آخِرِ گُل و یاران در انتظار - ساقی به رویِ شاه ببین ماه و مِی بیار
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۹ - در مدح امیرکبیر ضیاء الدین مودود احمد عصمی:دوش از درم درآمد سرمست و بیقرار - همچون مه دو هفته و هر هفت کرده یار
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۲ - در تهنیت عید و مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر:دی بامداد عید که بر صدر روزگار - هر روز عید باد به تایید کردگار
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۷ - (گویا در ادامهٔ قصیدهٔ دی بامداد عید که بر صدر روزگار ...):کای کاینات رابه وجود تو افتخار - وی پیش از آفرینش و کم ز آفریدگار
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۸:ای روزگار دولت تو روز روزگار - وی بر زمانه سایهٔ تو فضل کردگار
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۳ - قبا از بزرگی خواسته:ای برقد تو راست قبای سخا و جود - حرفیست در لباس مرا با تو گوش دار
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۷:آ زاده گر کریم نیابد ورا چه عجب - گر زی خسیس طبع گراید به اضطرار
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۸ - از ممدوح التماس کفش به معما کرده است:ای مستفاد لطف تو اقبال آسمان - وی مستعار جود تو آثار روزگار
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:نصیحتی کُنَمَت بشنو و بهانه مَگیر - هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیر
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۹ - در مدح صدر معظم کمالالدین مسعود عارض:زهی ز بارگه ملک تو سفیر سفیر - زمان زمان سوی این بندهٔ غریب اسیر
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۱ - در صفت معشوق و مدح امیر ضیاء الدین مودود احمد عصمی:بر من آمد خورشید نیکوان شبگیر - به قد چو سرو بلند و برخ چو بدر منیر
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۲ - در مدح امیر فخرالدین محمد میر آب مرو:به فال نیک درآمد به شهر موکب میر - به طالعی که سجودش همی کند تقدیر
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:دلم رمیدهٔ لولیوَشیست شورانگیز - دروغوَعده و قَتّالوَضع و رنگآمیز
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۸۵:چهار چیز همی خواهم از خدای ترا - بگویم ار تو بگویی که آن چهار چه چیز
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:دلم رمیده شد و غافلم منِ درویش - که آن شِکاریِ سرگشته را چه آمد پیش
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۵:به جد و جهد چو کاری نمیرود از پیش - به کردگار رها کرده به مصالح خویش
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۰۱ - از نجیبالدین کاتب سیاهی خواهد:اگر به رنج ندارد اجل نجیبالدین - که هیچ رنج مبادش ز عالم بدکیش
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲:خوش خبر باشی ای نسیمِ شِمال - که به ما میرسد زمانِ وصال
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۲۴ - سخن کمالی را ستاید:شعرهای کمالی آن به سخن - پای طبعش سپرده فرق کمال
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وِصال - بیا که بویِ تو را میرم ای نسیمِ شِمال
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۸ - در مدح دستور نظامالملک صدرالدین محمد:به نیک طالع و فرخنده روز و فرخ فال - به سعد اختر و میمون زمان و خرم حال
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۰ - در مدح کمالالدین ابیسعد مسعود بن احمدالمستوفی:خدای خواست که گیرد زمانه جاه و جلال - جمال داد جهان را به جود و جاه و کمال
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۰:مرحبا طایرِ فَرُّخ پِیِ فرخنده پیام - خیرِ مقدم چه خبر؟ دوست کجا؟ راه کدام؟
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۶ - در تهنیت ماه رمضان و مدح مجد الدین ابوالحسن عمرانی:مرحبا نو شدن و آمدن عید صیام - حبذا واسطهٔ عقد شهور و ایام
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۲:بُشری اِذِ السَّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم - لِلّهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:ای زلف تابدار ترا صدهزار خم - وی جان غمگسار مرا صدهزار غم
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۵۸:ای از برادر و پدر افزون دوبار صد - وز تیر آسمان بتازی چهار کم
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹:جوزا سَحَر نهادْ حمایل برابرم - یعنی غلامِ شاهم و سوگند میخورم
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۷ - قال فیالتفاخر و شکایة الزمان:تا آمد از عدم به وجود اصل پیکرم - جز غم نبود بهره ز چرخ ستمگرم
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰:تو همچو صبحی و من شمعِ خلوتِ سَحَرم - تبسمی کن و جان بین که چون همیسِپرَم
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۴۸ - در مدح تاج الدین ابوالمعالی محمد المستوفی گوید و عرق نسترن خواهد:ایا به عالم عهد از تو نوبهاروفا - چرا چنین ز نسیم صبات بیخبرم
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۳:چِل سال بیش رفت که من لاف میزنم - کز چاکرانِ پیرِ مُغان کمترین منم
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۸ - در شکر مجلس صاحب ناصرالدین:ای بارگاه صاحب عادل خود این منم - کز قربت تو لاف زمین بوس میزنم
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۸:بهار و گل طربانگیز گشت و توبهشکن - به شادی رخ گل بیخ غم ز دل بر کن
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۳ - در مدح سیداجل عمادالدین ابوالفضل طورانی:چو شاه زنگ برآورد لشکر از ممکن - فرو گشاد سراپرده پادشاه ختن
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۸:سحرگاهان که مخمور شبانه - گرفتم باده با چنگ و چغانه
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۲۵ - لطیفه:مرا دی یاسمن پیغام دادست - به تو ای صاحب و صدر یگانه
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۰:به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می - علاج کی کنمت؟ آخرالدواء الکی
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۸۳:زهی ز روی بزرگی خلاصهٔ دنیی - علو قدر تو برهان آسمان دعوی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۴:شهریست پُر ظریفان وز هر طرف نگاری - یاران! صلای عشق است گر میکنید کاری
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۴۴:چون در جهان خوبی امروز کامکاری - شاید که عاشقان را کامی ز لب بر آری
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۳:ای عاشقان گیتی یاری دهید یاری - کان سنگدل دلم را خواری نمود خواری
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:خوش کرد یاوری فلکت روز داوری - تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۵۵ - در مدیح:آنی که گر بخواهی از اقبال و سروری - تری ز آب و خشکی از آتش برون بری
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۵۶ - در شکایت و تقاضای الطاف صاحب:ای صاحبی که صدر وزارت ز جاه تو - با اوج آفتاب زند لاف برتری
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:طفیل هستی عشقند آدمی و پری - ارادتی بنما تا سعادتی ببری
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۵۴ - فیالموعظة:چهار چیزست آیین مردم هنری - که مردم هنری زین چهار نیست بری
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۳:سلام الله ما کر اللیالی - و جاوبت المثانی و المثالی
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۷:مرا وقتی خوشست امروز و حالی - قدحها پر کنید و حجره خالی
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۶۹ - در ناخن گرفتن صاحب:سحرگاهی به نزد خواجه رفتم - که بفزاید مرا جاهی و مالی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۵:گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی - چون نیک بدیدم به حقیقت به از آنی
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۷۶ - در موعظه:ای خواجه مکن تا بتوانی طلب علم - کاندر طلب راتب هر روز بمانی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷:دو یار زیرک و از بادهٔ کهن دو منی - فراغتی و کتابی و گوشهٔ چمنی
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۸۱ - ایضا در هجا:گمان مبر که ز بیعیبی عمادست آن - که هجو او نکنم یا ز عجز و کم سخنی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۸:نوش کن جامِ شرابِ یک منی - تا بِدان بیخِ غم از دل برکَنی
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴:دوستا گر دوستی گر دشمنی - جان شیرین و جهان روشنی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۵:ساقیا سایهٔ ابر است و بهار و لب جوی - من نگویم چه کن ار اهل دلی خود تو بگوی
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:قُرطه بگشای و زمانی بنشین بیش مگوی - روی بنمای که امروز چنین دارد روی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۸:سَحرم هاتف میخانه به دولتخواهی - گفت بازآی که دیرینه این درگاهی
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۱ - در مدح صدر کمالالدین عارض:ای عاقلهٔ چرخ به نام تو مباهی - نام تو بهین وصف سپیدی و سیاهی
-
حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۲:سلامی چو بوی خوش آشنایی - بدان مردم دیدهٔ روشنایی
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۸۹ - در قناعت و خویشتنداری:مرا دوستی گفت آخر کجایی - چرا بیشتر نزد ما مینیایی
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲:صبح دولت میدمد کو جام همچون آفتاب - فرصتی زین به کجا باشد بده جام شراب
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹ - در مدح صاحب مجدالدین ابوالحسن عمرانی:اینکه میبینم به بیداریست یا رب یا به خواب - خویشتن را در چنین نعمت پس از چندین عذاب
انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی:ای جهان عدل را انصاف تو مالکرقاب - دین حق را مجد و گردون شرف را آفتاب
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۸:کارم ز دور چرخ به سامان نمیرسد - خون شد دلم ز درد، به درمان نمیرسد
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷:دردم فزود و دست به درمان نمیرسد - صبرم رسید و هجر به پایان نمیرسد
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۸:دریغا خلعت حسن جوانی - گرش بودی طراز جاودانی
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:بنامیزد به چشم من چنانی - که نیکوتر ز ماه آسمانی
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۸۰:هر آنگه که چون من نیایم نخوانی - چنان باشد ایدون که آیم برانی
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۸:برو زاهد به امیدی که داری - که دارم همچو تو امیدواری
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۹:ندارم جز غم تو غمگساری - نه جز تیمار تو تیمارداری
انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵:گرفتم سر به پیمان درنیاری - سر جور و جفا باری چه داری
-
حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۵۱ - رباعی:زآن بادهٔ دیرینهٔ دهقان پرورد - در ده که تراز عمر نو خواهم کرد
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱:مریخ سلاح چاوشان تو برد - گوی تو زحل به پاسبانی سپرد
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۲:چون نیست یقین که شب چه خواهد آورد - پیشش غم ناآمده نتوانم خورد
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۳:آن نور که ملک یافت از روی تو فرد - از هیچ فلک به دست نتوان آورد
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۴:عاقل چو به حاصل جهان درنگرد - خشک و تر آسمان به یک جو نخرد
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۵:هر تیره شبی که ره به روزی نبرد - گردن به حساب عمر من برشمرد
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶:بوطالب نعمه آن جهانی همه مرد - هرگز غم این جهان خونخواره نخورد
انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۷:این عمر که سرمایهٔ ملکیست نه خرد - چون بیخبران همی به سر باید برد
-
حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:دور مجنون گذشت و نوبت ماست - هرکسی پنج روز نوبت اوست
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۱:به خدایی که در دوازده میل - هفت پیکش همیشه در سفرست
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۰ - در نصیحت:اعتقادی درست دار چنانک - اعتمادت بدان نباشد سست
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۱ - لغزیست که در طلب خربزه گفته:ای کریمی که در زمین امید - هرچه رست از سحاب جود تو رست
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۷ - در حضرت مخدوم بار خواهد:ای به همت بر آفتابت دست - آسمان با علو قدر تو پست
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۸:انوری را ز حرص خدمت تو - چون بر آتش بود قدم پیوست
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۹ - ناصرالدین طاهر را درد دندان عارض گشته انوری این قطعه هنگام عیادت او گفته و در هر بیتالتزام لفظ دندان نموده است:ای به دندان دولت آمده خوش - درد دندانت هیچ بهتر هست
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۰ - امیر یوسف نام و عدهٔ عطایی کرده و وفا ننموده بود در تهدید او گفته است:میر یوسف سخن دراز مکش - وقت میبین چگونه کوتاهست
-
حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:چشم و چراغ جمع رسُل هادی سبل - سلطان چار بالش ایوان اصفیا
انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳ - موعظه در رفع امل:نزد طبیبِ عقلِ مبارکُ قدم شدم - حالِ مزاج خویش بگفتم، کَما جریٰ