جهان ز رفتن مودود شه موئید دین
به ما نمود مزاج و به ما نمود سرشت
جریدهایست نهاد سیه سپید جهان
که روزگار درو جز قضای بد ننوشت
چه سود از آنکه از این پیش خسروان کردند
زرزمگاه قیامت به بزمگاه بهشت
چو عاقبت همه را تا به سنجر اندر مرو
شدست بستر خاک و شدست بالین خشت
کدام جان که قضاش از ورای چرخ نبرد
کدام تن که فناش از فرود خاک نهشت
بگو که خوشه آسانی از کجا چینم
که گاو چرخ از این تخم و بیخ هیچ نکشت
بگو که جامهٔ آسایش از کجا پوشم
چو دوک زهره از این تاروپود هیچ نرشت
مسافران بقا را چو نیست روی مقام
دوروزه منزل و آرامگه چه خوب و چه زشت
خدای ناصر دین را بزرگ اجرای داد
که دهر خرد بساطی ز ملک در ننوشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی گذر عمر و فناپذیری انسانها و دنیا میپردازد. شاعر با اشاره به بیثباتی و ناپایداری زندگی، به ما یادآوری میکند که هیچ چیز در این دنیا پایدار نیست و در نهایت همه به خاک بازمیگردند. او به قدرت مقدر الهی اشاره دارد و میگوید که حتی تلاشهای انسانها در دنیا هم نهایتاً به سرنوشت از پیش نوشتهشده منتهی میشود. همچنین، شاعر به سوالاتی درباره چگونگی دستیابی به آسایش و خوشی در عالم فانی اشاره میکند و نتیجه میگیرد که زندگی کوتاه و ناپایدار است و هیچکس از دایره قضا و قدر فرار نمیکند.
هوش مصنوعی: عالم به ما نشان داد که چگونه باید باشیم و چه ویژگیهایی داشته باشیم، زیرا وجود مودود، شاه مؤید دین، از مسیر رفتن خود، نکاتی را به ما آموخت.
هوش مصنوعی: این دنیا مانند یک صفحه نوشته شده است که تنها اتفاقات تلخ و بدی در آن ثبت شده است.
هوش مصنوعی: چه فایده دارد که بزرگان و پادشاهان، برای روز قیامت و حساب و کتاب، به زرق و برق و لذتهای بهشت بپردازند؟
هوش مصنوعی: در نهایت، همه انسانها به خاک بر میگردند و در زیر زمین خوابیدند، جایی که بسترشان طبیعت است و سرشان بر روی سنگی قرار دارد.
هوش مصنوعی: کدام انسانی که سرنوشتش فراتر از گردش روزگار نرفته است و کدام جسمی که نابودیاش تنها به زمین بستگی دارد؟
هوش مصنوعی: بگو از کجا میتوانم خوشهای آسان و بیزحمت بدست آورم، در حالی که گاو در این زمین هیچ بذر و ریشهای را نکشت؟
هوش مصنوعی: بگو از کجا باید لباس راحتی بپوشم، در حالی که هیچ رشتهای از این بافت و ساختار برای من نمانده است.
هوش مصنوعی: مسافرانی که در جستجوی جاودانگی هستند، وقتی به مقام و جایگاه نمیرسند، دیگر چه اهمیتی دارد که در این دنیا چه خوب و چه زشت زندگی کنند.
هوش مصنوعی: خداوند حامی دین، کار بزرگی انجام داد که هیچ دنیای خردمندی نتوانست آن را در قلمرو خود به ثبت برساند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همه نعیم سمرقند سربهسر دیدم
نظاره کردم در باغ و راغ و وادی و دشت
چو بود کیسه و جیب من از درم خالی
دلم ز صحن امل فرش خرمی بنَوَشت
بسی ز اهل هنر بارها به هر شهری
[...]
جریدهایست نهاد سیه سپید جهان
که روزگار درو جز قضای بد ننوشت
جهان نثار گل تیره کرد آب سیاه
وزان زمانه نهفت آنکه سالها بسرشت
زمانه روزی چند از طریق عشوه گری
[...]
چه فتنه بود که در عید گه جنان بگذشت
سواره بر من مسکین ناتوان بگذشت
سلام کردم و پرسید کای فلان چونی
همین بگفت و به شبدیز بر ، روان بگذاشت
چه گویمت ز سخن گفتنش که شیرینی
[...]
نسیم باد بهارست یا هوای بهشت
بهشت چیست وصال نگار حورسرشت
نوای بلبل و آواز چنگ و نغمه ی عود
خوش است و خوش بود آبی روانه بر لب کشت
بهشت روی تو ما را مدام می باید
[...]
کنون که میدمد از بوستان نسیمِ بهشت
من و شرابِ فرح بخش و یارِ حورسرشت
گدا چرا نزند لافِ سلطنت امروز؟
که خیمه سایهٔ ابر است و بزمگه لبِ کِشت
چمن حکایتِ اردیبهشت میگوید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.