گنجور

 
حافظ خاقانی

فهرست زیر شامل اشعاری است که در نسخه‌های دیوان‌های هر دو سخنور آمده است و به هر دو منتسب است:


  1. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷ :: خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۲

    حافظ (بیت ۱): گفتی که تو را شوم مدار اندیشه - دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه

    خاقانی (بیت ۱): گفتی که تو را شوم مدار اندیشه - دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه


در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها حافظ مصرع یا بیتی از خاقانی را عیناً نقل قول کرده است:


  1. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶ :: خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۵ - در رثاء امام ابو عمر و اسعد

    حافظ (بیت ۴): گر من آلوده دامنم چه عجب - همه عالم گواهِ عصمتِ اوست

    خاقانی (بیت ۲۲): دانش من گواه عصمت اوست - بشنو آنچ این گواه می‌گوید

  2. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱ :: خاقانی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۹ - در مرثیهٔ فرزند خود رشید الدین

    حافظ (بیت ۱): دارم از زلفِ سیاهش گِلِه چندان که مَپُرس - که چُنان ز او شده‌ام بی سر و سامان که مَپُرس

    خاقانی (بیت ۴۴): دارم از چرخ تهی دو گله چندان که مپرس - دو جهان پر شود ار یک گله سر باز کنم

  3. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲ :: خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۹ - در مدح ابوالمظفر شروان شاه

    حافظ (بیت ۵): خاکِ کویت زحمت ما برنتابد بیش از این - لطف‌ها کردی بتا، تخفیفِ زحمت می‌کنم

    خاقانی (بیت ۵): ما به جان مهمان زلف او و او با ما به جنگ - کاین شبستان زحمت ما برنتابد بیش از این

  4. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴ :: خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۸

    حافظ (بیت ۶): یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد - بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم

    خاقانی (بیت ۸): تا کی از غصه‌های بدگویان - قصه‌ها پیش داور اندازیم



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:گفتم که لبت، گفت لبم آب حیات - گفتم دهنت، گفت زهی حبّ نبات


    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰:چه آتش و چه خیانت از روی صفات - خائن رهد از آتش دوزخ هیهات


  2. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:ماهی که قدش به سرو می‌ماند راست - آیینه به دست و روی خود می‌آراست


    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۶:آن بت که ز عشق او سرم پر سوداست - نقش کژ او هیچ نمی‌گردد راست


  3. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:من با کمر تو در میان کردم دست - پنداشتمش که در میان چیزی هست


    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷:دستی که گرفتی سر آن زلف چو شست - پائی که ره وصل نوشتی پیوست

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۸:خاقانی را شکسته دیدی به درست - گفتی که ز چاره دست می‌باید شست

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۷:چون سوی تو نامه‌ای نویسم ز نخست - یا از پی قاصدی کمر بندم چست

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۸:نور رخ تو طلسم خورشید شکست - خورشید ز شرم سایه از خلق گسست

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۹:شب چون حلی ستاره درهم پیوست - ما هم چو ستارگان حلی‌ها بربست

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۴:خاقانی از آن شاه بتان طمع گسست - در کار شکسته‌ای چو خود دل دربست


  4. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷:از چرخ به هر گونه همی‌دار امید - وز گردش روزگار می‌لرز چو بید


    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲۱:دیدی که نسیم نوبهاری بوزید - ما را ز بهار ما نسیمی نرسید


  5. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:در سنبلش آویختم از روی نیاز - گفتم من سودازده را کار بساز


    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۹:ای نیش به دل زین فلک سفله نواز - وی شیشهٔ عشرت شکن شعبده باز

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۰:ای زلف بتم به شب سیاهی ده باز - وی شب شب وصل است دژم باش و دراز

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۸۱:ای ماه شب است پردهٔ وصل بساز - وی چرخ مدر پردهٔ خاقانی باز


  6. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:ماهی که نظیر خود ندارد به جمال - چون جامه ز تن برکشد آن مشکین‌خال


    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۶:ای بدر همال قدر خورشید جمال - کیوان دل مشتری رخ زهره مثال


  7. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:ای شَرم‌زده غنچه‌ی مَستور از تو - حیران و خِجِل، نرگسِ مَخمور از تو


    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸۲:ای راحت سینه، سینه رنجور از تو - وی قبلهٔ دیده، دیده مهجور از تو


  8. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷:گفتی که تو را شوم مدار اندیشه - دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه


    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۲:گفتی که تو را شوم مدار اندیشه - دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه


  9. حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:قسّام بهشت و دوزخ آن عقده‌گشای - ما را نگذارد که درآییم ز پای


    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۰:خاقانی اگر به آرزو داری رای - نه دین به نوا داری و نه عقل به جای

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲۱:تا بود جوانی آتش جان افزای - جان باز چو پروانه بدم شیفته رای

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۵:گر کشتنیم چنان کش از بهر خدای - کز بنده شنوده باشی از روح افزای

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۸:سیمرغ وصالی ای بت عالی رای - دادی لقبم همای گیتی آرای

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴۲:از شهر تو رفت خواهم ای شهرآرای - جان را به وداع کوتهی رو بنمای


  10. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷:به عهد سلطنت شاه شیخ ابواسحاق - به پنج شخص عجب ملک فارس بود آباد

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:شراب و عیش نهان چیست؟ کارِ بی‌بنیاد - زدیم بر صفِ رندان و هر چه بادا باد

    حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:غزل‌سرایی حافظ بدان رسید که چرخ - نوای زهره به رامشگری بهشت از یاد


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۰۳ - این قطعه را در واقعهٔ حبس خویش گفته:بهشت صدرا تا دولت تو در دربست - بر آستان تو درهای آسمان بگشاد


  11. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۵:بر سر بازار جانبازان منادی می‌زنند - بشنوید ای ساکنان کوی رندی بشنوید

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰:ابرِ آذاری برآمد بادِ نوروزی وزید - وَجهِ مِی می‌خواهم و مُطرب، که می‌گوید رسید؟


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۹:چشم ما بر دوخت عشق و پردهٔ ما بردرید - از در ما چون درآمد دل ز روزن برپرید


  12. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۲:سَروَرِ اَهلِ عَمایِم، شمعِ جمعِ انجمن - صاحبِ صاحب‌قَران، خواجه قوام‌الدین حَسَن

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:افسر سلطان گل پیدا شد از طرف چمن - مقدمش یا رب مبارک باد بر سرو و سمن


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۸:تا مرا سودای تو خالی نگرداند ز من - با تو ننشینم به کام خویشتن بی‌خویشتن


  13. حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۷:به گوش جان رهی منهی ای ندا در داد - ز حضرت احدی لا اله الّا الله

    حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۸:به روز شنبهٔ سادس ز ماه ذی الحجّه - به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۶:خنک نسیم معنبر شمامه‌ای دل‌خواه - که در هوای تو برخاست بامداد پگاه


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۰۲:دبیر ما به صفت روبه است گوا دم او - بلی هر آینه روباه را دم است گواه


  14. حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱ - در مدح شاه شجاع:شد عرصهٔ زمین چو بساط ارم جوان - از پرتو سعادت شاه جهان‌ستان


    خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۶ - در شکایت از جهان و نعت خاتم پیغمبران:قحط وفاست در بنهٔ آخر الزمان - هان ای حکیم پردهٔ عزلت بساز هان

    خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۷ - در موعظه و گوشه‌گیری:هین کز جهان علامت انصاف شد نهان - ای دل کرانه کن ز میان خانهٔ جهان

    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۷۷:بر اصفهان گذشتن من بود یک زمان - در وی شدن همان و برون آمدن همان


  15. حافظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲ - قصیدهٔ در مدح قوام الدین محمد صاحب عیار وزیر شاه شجاع:ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی - هزار نکته در این کار هست تا دانی


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴۷ - در هجو رشید الدین وطواط:رشیدکا ز تهی مغزی و سبک خردی - پری به پوست همی دان که بس گران جانی


  16. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴:مطلب طاعت و پیمان و صلاح از من مست - که به پیمانه‌کشی شهره شدم روز الست

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:زلف‌آشفته و خِوی‌کرده و خندان‌لب و مست - پیرهن‌چاک و غزل‌خوان و صُراحی در دست


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۷:چار چیز است خوش آمد دل خاقانی را - گر کریمی و معاشر مده این چار ز دست


  17. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹:باغِ مرا چه حاجتِ سرو و صنوبر است؟ - شمشادِ خانه‌پرورِ ما از که کمتر است؟


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸:ای دل به عشق بر تو که عشقت چه درخور است - در سر شدی ندانمت ای دل چه در سر است


  18. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹:دارم امید عاطفتی از جناب دوست - کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۷۰ - در نکوهش مقلدان:خاقانی آن کسان که طریق تو می‌روند - زاغند و زاغ را روش کبک آرزوست


  19. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۰:ای هدهد صبا به سبا می‌فرستمت - بنگر که از کجا به کجا می‌فرستمت


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴:ای باد صبح بین که کجا می‌فرستمت - نزدیک آفتاب وفا می‌فرستمت


  20. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۰:ای پستهٔ تو خنده زده بر حدیثِ قند - مشتاقم از برای خدا یک شِکَر بخند


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - در مدح مظفر الدین قزل ارسلان ایلدگز:ای تاجدار خسرو مغرب که شاه چرخ - در مشرقین ز جاه تو کسب ضیا کند


  21. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲:بر سرِ آنم که گر ز دست برآید - دست به‌کاری زنم که غصّه سرآید


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹:مرد که با عشق دست در کمر آید - گر همه رستم بود ز پای درآید


  22. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:عید است و آخِرِ گُل و یاران در انتظار - ساقی به رویِ شاه ببین ماه و مِی بیار


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸:پیش لب تو حلقه به گوشم بنفشه‌وار - لب‌ها بنفشه رنگ ز تب‌های بیقرار

    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:پیش صبا نثار کنم جان شکوفه‌وار - کو عقد عنبرین که شکوفه کند نثار

    خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۰۶ - در ستایش صفوه الدین بانوی شروان شاه:ای پردهٔ معظم بانوی روزگار - ای پیش آفتاب کرم ابر سایه‌دار


  23. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:نصیحتی کُنَمَت بشنو و بهانه مَگیر - هر آنچه ناصِحِ مُشْفِق بگویَدَت بپذیر


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸:فتاده‌ام به طلسم کشاکش تقدیر - نه گرد خانه به دوشم نه خاک دامن‌گیر


  24. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۳:شَمَمتُ روحَ وِدادٍ و شِمتُ برقَ وِصال - بیا که بویِ تو را میرم ای نسیمِ شِمال


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۲۸ - این قطعه را ارتجالا ساخته و به دار الخلافهٔ بغداد فرستاده است:چو آسمان ورق عهد مقتفی بنوشت - برآمد آیت مستنجد از صحیفهٔ حال


  25. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۴:دارایِ جهان نصرتِ دین خسروِ کامل - یَحییِ بنِ مُظَفَّر مَلِکِ عالمِ عادل


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۲۷:گه خرمی از غفلت و گه غمگنی از عقل - در هیچ دو رنگت نه درنگ است و نه حاصل


  26. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰:تو همچو صبحی و من شمعِ خلوتِ سَحَرم - تبسمی کن و جان بین که چون همی‌سِپرَم


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲۴۵ - در مرثیهٔ جمال الدین اصفهانی وزیر صاحب موصل و وحید الدین عموی خود:جمال شاه سخا بود و بود تاج سرم - وحید گنج هنر بود و بود عم به سرم


  27. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:دیدار شد مُیَسَّر و بوس و کنار هم - از بَخت شُکر دارم و از روزگار هم


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷:با بخت در عتابم و با روزگار هم - وز یار در حجابم و از غم‌گسار هم


  28. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۴:ما بی غمانِ مستِ دل از دست داده‌ایم - هم‌رازِ عشق و هم‌نفسِ جامِ باده‌ایم


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۳:ما دل به دست مهر تو زان باز داده‌ایم - کاندر طریق عشق تو گرم اوفتاده‌ایم


  29. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۹:چو گل هر دم به بویت جامه در تن - کنم چاک از گریبان تا به دامن


    خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵۵ - در شکایت و عزلت و تخلص به نعت پیامبر بزرگوار:ضمان‌دار سلامت شد دل من - که دار الملک عزلت ساخت مسکن


  30. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۲:مخمور جام عشقم، ساقی بده شرابی - پُر کن قدح که بی مِی، مجلس ندارد آبی


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۷:بانگ آمد از قنینه کباد بر خرابی - دریاب کار عشرت گر مرد کار آبی


  31. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:خوش کرد یاوری فلکت روز داوری - تا شکر چون کنی و چه شکرانه آوری


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۵:هرگز بود به شوخی چشم تو عبهری - یا راست‌تر ز قد تو باشد صنوبری

    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۶:گر قصد جان نداری، خونم چرا خوری - انصاف ده که کار ز انصاف می‌بری

    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۲۸ - در مدح عز الدین امیر یوسف سپه سالار:چون یوسف سپهر چهارم ز چاه دی - آمد به دلو در طلب تخت مشتری


  32. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:طفیل هستی عشقند آدمی و پری - ارادتی بنما تا سعادتی ببری


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۲۹ - در مدح علاء الدین اتسز شاه خوارزم:افاق زیر خاتم خوارزم شاهی است - مانا ز بخت یافت نگین پیمبری


  33. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:یا مبسما یحاکی درجا من اللالی - یا رب چه درخور آمد گردش خط هلالی

    حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۴:بگرفت کار حسنت چون عشق من کمالی - خوش باش زان که نبود این هر دو را زوالی


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۴:شوریده کرد ما را عشق پری جمالی - هر چشم زد ز دستش داریم گوشمالی


  34. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۴:هواخواه توام جانا و می‌دانم که می‌دانی - که هم نادیده می‌بینی و هم ننوشته می‌خوانی


    خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۲۱ - در موعظه و حکمت و مرثیهٔ امام ناصر الدین ابراهیم:نثار اشک من هر شب شکر ریزی است پنهانی - که همت را زناشوئی است از زانو و پیشانی


  35. حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۶:بلبل، ز شاخِ سرو، به گلبانگِ پهلوی - می‌خوانْد دوش، درسِ مقاماتِ معنوی


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۵۵:مرفق دهم به حضرت صاحب قصیده‌ای - خوشتر ز اشک مریمی و باد عیسوی


  36. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۳۸:برو زاهد به امیدی که داری - که دارم همچو تو امیدواری


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۴:تو را افتد که با ما سر برآری - کنی افتادگان را خواستاری


  37. حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۵۱ - رباعی:زآن بادهٔ دیرینهٔ دهقان پرورد - در ده که تراز عمر نو خواهم کرد


    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۱:در باغچهٔ عمر من غم پرورد - نه سرو نه سبزه ماند، نه لاله، نه ورد

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳۲:چون درد تو بر دلم شبیخون آورد - دندانت موافق دلم گشت به درد

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳:گردی لبت از لبم به بوسی آزرد - تب دوش تن مرا بیازرد به درد

    خاقانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۶:تا زخم مصیبت دل خاقانی آزرد - از نالهٔ او جهان بنالید به درد


  38. حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:دور مجنون گذشت و نوبت ماست - هرکسی پنج روز نوبت اوست


    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۳۴ - در هجو خواجه اسعد:خواجه اسعد چو می خورد پیوست - طرفه شکلی شود چو گردد مست


  39. حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:چشم و چراغ جمع رسُل هادی سبل - سلطان چار بالش ایوان اصفیا


    خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:ای پار دوست بوده و امسال آشنا - وی از سزا بریده و بگزیده ناسزا

    خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - در نعت پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله:طفلی هنوز بستهٔ گهوارهٔ فنا - مرد آن زمان شوی که شوی از همه جدا

    خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۶ - در پند و اندرز و معراج حضرت ختمی مرتبت:ای پنج نوبه کوفته در دار ملک لا - لا در چهار بالش وحدت کشد تو را

    خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵ - در حکمت و پند:خاقانیا به جاه مشو غره غمروار - گر خود به جاه بهمن و جمشیدی از قضا