شماره ۱ - ترکیب بند - فی مدح ملک نصرة الدین یحیی سلطان شیراز خلد الله ملکه: چون شاه شرق ز رخسار برکشید نقاب - به تیغ عرصه ی عالم گرفت از سر تاب
شماره ۲ - فی مدحه خلد الله سلطانه: خسرو خاور چو پنهان شد ز شاه زنگبار - پادشاه شام شد بر توسن گردون سوار
شماره ۳ - فی البدیهه و مدح خلد الله سلطانه: علی الصباح که سلطان طارم ازرق - فراز گنبد فیروزه گون بزد سنجق
شماره ۴ - و له ایضا: سرو آزاد که در باغ نشانند او را - بنده قامت رعنای تو خوانند او را
شماره ۵ - و له ایضا: ملک ملک ملاحت شه خوبان خطا - ریختی خون دل سوخته بی جرم و خطا
شماره ۶ - مرثیه سلطان ابوسعید: باز ازین واقعه ما را دل و جان میسوزد - نه دل ما که دل خلق جهان میسوزد
شماره ۷ - و له ایضا: مطرب بزن نوایی ساقی بده شرابی - از تشنگی بمردم بر آتشم زن آبی
شماره ۸ - و له ایضا: مرا در موردستان گلستانی است - که گل چون روی او در گلستانی نیست
شماره ۹ - و له ایضا: نباشد در جهان همچون تو یاری - بتی سنگین دلی سیمین عذاری
شماره ۱۰ - و له ایضا: حسبة لله عزیزان یار من باز آورید - دل ز دستم می رود دلدار من باز آورید
شماره ۱۱ - و له ایضا: دوش آغوش و بر و بوس و کناری داشتم - تا به هنگام سحر در بر نگاری داشتم
شماره ۱۲ - و له ایضا - مثنوی: چو خورشید رخشنده رخ برفروخت - دل آسمان را به آتش بسوخت
شماره ۱۳ - فی مدح سلطان حسین شیرازی: روز نوروز و هوای چمن و فصل بهار - خوش بود جام می و بوی گل و روی نگار
شماره ۱۴ - غزل: ای سمنعارض مهپیکر شیرینگفتار - وی زده دایره بر گرد گل از مشک تتار
شماره ۱۵ - و له ایضا: پرتو روی تو از روی صفا میبینم - مردم چشم تو در عین حیا میبینم
شماره ۱۶ - و له ایضا: ترک سرمست تو خون دل ما میریزد - بیگنه خون دل خسته چرا میریزد
شماره ۱۷ - و له ایضا: آب کز دیده روان شد ببرد بنیادم - آتش عشق تو چون خاک دهد بر بادم
شماره ۱۸ - و له ایضا: تا دل خسته به دست سر زلفت دادم - کمر بندگی ات بسته ام و آزادم
شماره ۱۹ - و له ایضا: روز نوروز و می و مطرب و معشوق و بهار - مستی و عشرت و آغوش و بر و بوس و کنار
شماره ۲۰ - و له ایضا: در چنان صورت مطبوع عجب می مانم - بیم آن است که بوسی ز لبش بستانم
شماره ۲۱ - و له ایضا: خاک شیراز مگر کعبه عالم شد باز - که برین خاک نهادند همه روی نیاز
شماره ۲۲ - فی البدیهه: بت شکرسخن پستهدهان میگذرد - مه خورشیدرخ مویمیان میگذرد
شماره ۲۳ - و له ایضا: جانم از آتش آن لعل شکربار بسوخت - دل چو پروانه بر شمع رخ یار بسوخت
شماره ۲۴ - و له ایضا: تا به شیراز نگارم ز سفر باز آمد - راحت روح من خسته جگر باز آمد
شماره ۲۵ - و له ایضا: المنة لله که در میکده باز است - زآن رو که مرا بر در او روی نیاز است *(منتسب به چند نفر)
شماره ۲۶ - و له ایضا: امروز که در کوی خرابات الستم - از حسرت یاقوت لبت باده پرستم
شماره ۲۷ - و له ایضا: عمری است که در عشق تو بی صبر و قرارم - آشفتگیی از شکن زلف تو دارم
شماره ۲۸ - و له ایضا: تا کی من دیوانه گرفتار تو باشم - در بند سر زلف سیه کار تو باشم
شماره ۲۹ - و له ایضا: جانا دل من چون دهن تنگ تو تنگ است - پشتم ز خیال سر زلف تو چو چنگ است
شماره ۳۰ - فی البدیهه: آمد به در مسجد آدینه نگاری - یاقوت لبی سنگدلی سیم عذاری
شماره ۳۱ - و له ایضا: من عاشق آن سنگدل تنگدهانم - دلبسته آن پسته شیرین فلانم
شماره ۳۲ - و له ایضا: با زلف چو شامش نفس باد صبا چیست - با چین گره بر گرهش مشک خطا چیست
شماره ۳۳ - جواب: ای آنکه ندانی که وفاداری با ما چیست - از مهر من آموز که آیین وفا چیست
شماره ۳۴ - و له ایضا: تا دست دلم دامن دلدار گرفتهست - جان در نظر یار وفادار گرفتهست
شماره ۳۵ - در فراق: درمان دل خسته ندانم ز که جویم - یا حال پریشانی خاطر به که گویم
شماره ۳۶ - و له ایضا: ای دل به جهان معتکف کوی فلان باش - در بندگی حضرت او بسته میان باش
شماره ۳۷ - و له ایضا: بر چهره او هر که زمانی نگران شد - مانند من از مهر رخش بیدل و جان شد
شماره ۳۸ - بهاریات: ساقی بده آن باده که هنگام بهارست - صحن چمن از سنبل و گل چون رخ یارست
شماره ۳۹ - و له ایضا: به طره طیره مشکی به چهره غیرت ماه - کهای چهای چه کسی لا اله الا الله
شماره ۴۰ - و له ایضا: بتم چو ساغر یاقوت ناب میگیرد - گل از حرارت می در گلاب میگیرد
شماره ۴۱ - وصف دل: بت سمنبر سیمینعذار سنگیندل - چگونه صبر کند در غم تو چندین دل
شماره ۴۲ - و له ایضا: طریق شب روی- ای دل- ز دست نگذاری - اگر شبی سر زلف بتی به دست آری
شماره ۴۳ - و له ایضا: نگار عهد شکن بی وفای دوران است - بیا و دور رخش را ببین که دور آن است
شماره ۴۴ - و له ایضا: بیا که درد مرا از لب تو درمان است - ببین که چون سر زلفت دلم پریشان است
شماره ۴۵ - و له ایضا: بیا که مردمک دیده غرقه در آب است - ببین که اشک روانم به رنگ عناب است
شماره ۴۶ - و له ایضا: وجود خاکی من گرچه می دهی بر باد - هزار جان عزیزم فدای جان تو باد
شماره ۴۷ - و له ایضا: ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است - ببین که در طلبت حال مردمان چون است *(منتسب به چند نفر)
شماره ۴۸ - و له ایضا: به ناز اگر ز در آن سرو ناز باز آید - به صید کردن مرغ دلم چو باز آید
شماره ۴۹ - و له ایضا: به حسرت از قفس سینه مرغ جان برود - چو از برابرم آن یار دلستان برود
شماره ۵۰ - بهاریات: بهار و باده و روی نگار خوش باشد - نوای بلبل و بانگ هزار خوش باشد
شماره ۵۱ - فی البدیهه: عروس گل چو به طرف چمن درآمد باز - ز عشق بلبل شوریده برکشید آواز
شماره ۵۲ - و له ایضا: خیال دوست که در خواب میکند بازی - درون دیده پرآب میکند بازی
شماره ۵۳ - سوگندنامه: به آفتاب جمالت به نور صبح جلال - به آستین خیالت به آستان وصال
شماره ۵۴ - و له ایضا: چنان که قطره شبنم ز ارغوان بچکد - عرق ز عارض آن ماه مهربان بچکد
شماره ۵۵ - و له ایضا: به حرف من چو نهاد این زمان نگار انگشت - به اشک دیده خونین کنم نگار انگشت
شماره ۵۶ - مدح شیراز: دلم ز خطه شیراز و قوم او شادست - که به ز خطه مصر و دمشق و بغدادست
شماره ۵۷ - و له ایضا: روزی است عید کز همه ایام خوشترست - وز روز عید روی دلارام خوشترست
شماره ۵۸ - و له ایضا: خواهم که حاجت من بیدل روا کنی - خواهم که با وصال خودم آشنا کنی
شماره ۵۹ - مجارات: ای روز روشنت ز شب تیره در حجاب - وی زیر سایه بان سر زلفت آفتاب
شماره ۶۰ - فی البدیهه: نوروز و عید ماست که روی تو دیدهایم - وز شام غم به صبح سعادت رسیدهایم
شماره ۶۱ - و له ایضا: از هر چه هست و بود می خوشگوار به - وز می به پیش من لب شیرین یار به
شماره ۶۲ - و له ایضا: ساقی بیار باده و مطرب بساز ساز - تا برگ عیش را بود از نغمه تو ساز
شماره ۶۳ - و له ایضا: نیست در عالم کسی همتای تو - من بنازم پیش سر تا پای تو
شماره ۶۴ - خواجوی کرمانی غیبت شیخ سعدی کرد این مدح گفته شد: حیات جاودان شد جان سعدی - ز عشق آمد پدید ایمان سعدی
شماره ۶۵ - این شعر در حضور شیخ ابواسحاق بن محمود شاه گفته شد: خواجوی دزد کابلی از شهر کرمان میرسد - موری است او در شاعری نزد سلیمان میرسد
شماره ۶۶ - جواب شیخ سعدی: ماه ملایکمنظری سنگیندلی سیمینبری - رشک بتان آزری جان و دل از من میبری
شماره ۶۷ - و له ایضا: از پرده صبح دوم خورشید تابان میرسد - یا در بر صاحبدلان آن راحت جان میرسد
شماره ۶۸ - جواب شیخ: ای ساقی سیمیندهن در ده شراب ناب را - خاکم به باد غم مده بر آتشم زن آب را
شماره ۶۹ - و له ایضا: تا کی من سرگردان در عشق تو درمانم - ای عشق تو در جانم وی درد تو درمانم
شماره ۷۰ - و له ایضا: ساقی بیا و جام طرب پرشراب کن - بیدار باش و دیده غفلت به خواب کن
شماره ۷۱ - و له ایضا: ای گل هزار بلبل بیدل اسیر تست - تنگ شکر خجل ز لب دلپذیر تست
شماره ۷۲ - و له ایضا: روز نوروز و هوای چمن و فصل بهار - خوش بود جام می و بوی گل و روی نگار
شماره ۷۳ - و له ایضا: من نکنم توبه ز معشوق و می - توبه ز معشوقه و می تا به کی
شماره ۷۴ - و له: اگر آن یار یار من باشد - مونس روزگار من باشد
شماره ۷۵ - و له: آن بت که چشم مستش دلها همیرباید - خواهم لبش ببوسم خوش باشد ار برآید
شماره ۷۶ - و له ایضا: من آن معشوق میخواهم که یار مهربان است او - چه جای جان شیرینم که شیرینتر ز جان است او
شماره ۷۷ - و له ایضا: الا ای سرو نسرین بر که سنبل بر سمن داری - خطا در طره ی پرچین حبش گرد ختن داری
این آمار از میان ۷۹۳ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.
توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرعهای بند قالبهای ترکیبی مثل مخمسها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.
آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.
وزنیابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزنیابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومهها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.
ردیف | وزن | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | ۲۳۳ | ۲۹٫۳۸ |
۲ | فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | ۱۹۵ | ۲۴٫۵۹ |
۳ | مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف) | ۱۰۶ | ۱۳٫۳۷ |
۴ | فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف) | ۶۹ | ۸٫۷۰ |
۵ | مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف) | ۵۶ | ۷٫۰۶ |
۶ | مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن (رجز مثمن سالم) | ۳۴ | ۴٫۲۹ |
۷ | مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | ۲۶ | ۳٫۲۸ |
۸ | مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم) | ۱۹ | ۲٫۴۰ |
۹ | مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن (مضارع مثمن اخرب) | ۱۷ | ۲٫۱۴ |
۱۰ | فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه) | ۱۱ | ۱٫۳۹ |
۱۱ | فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | ۸ | ۱٫۰۱ |
۱۲ | فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | ۷ | ۰٫۸۸ |
۱۳ | مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب) | ۷ | ۰٫۸۸ |
۱۴ | مفتعلن مفتعلن فاعلن (سریع مطوی مکشوف) | ۵ | ۰٫۶۳ |
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | قالب شعری | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | غزل | ۷۵۳ | ۹۴٫۹۶ |
۲ | ترکیب بند | ۲۹ | ۳٫۶۶ |
۳ | مثنوی | ۱۱ | ۱٫۳۹ |
آمار فراوانی تعداد ابیات اشعار این بخش به شرح زیر است (بلندترین شعر شامل ۵۵ بیت و کوتاهترین شامل ۲ بیت شعر است):
ردیف | تعداد ابیات شعر | فراوانی | درصد از ۷۷ شعر |
۱ | ۷ | ۲۸ | ۳۶٫۳۶ |
۲ | ۹ | ۲۶ | ۳۳٫۷۷ |
۳ | ۸ | ۶ | ۷٫۷۹ |
۴ | ۵ | ۵ | ۶٫۴۹ |
۵ | ۱۲ | ۳ | ۳٫۹۰ |
۶ | ۱۰ | ۲ | ۲٫۶۰ |
۷ | ۵۵ | ۲ | ۲٫۶۰ |
۸ | ۵۴ | ۱ | ۱٫۳۰ |
۹ | ۲۹ | ۱ | ۱٫۳۰ |
۱۰ | ۲۸ | ۱ | ۱٫۳۰ |
۱۱ | ۱۱ | ۱ | ۱٫۳۰ |
۱۲ | ۲ | ۱ | ۱٫۳۰ |