عروس گل چو به طرف چمن درآمد باز
ز عشق بلبل شوریده برکشید آواز
به روی خرم گل بلبلان ادا کردند
میان باغ به نوروز نغمه های حجاز
نگار و باده ی لعلی گرت به دست آید
چو لاله فرش زمرد به پیش پای انداز
دلا! چو راز نهان آشکار خواهی کرد
خیال یار پری چهره ساز محرم راز
بمیر پیش مسافر چو بوسعید از ملک
بنه ز عشق چو محمود سر به پای ایاز
ز پا درآمدم از تاب مهر عالم سوز
ز دست رفته ام از دست یار دستان ساز
چو باز کرد شکار از برم کبوتر دل
چه باشد ار نفسی دربر من آید باز؟
چه شد که ملک دل عاشقان مشمر شد
مگر ز چشم تو برخاست فتنه در شیراز
ربوده ای دل صاحب دلان به حیله و مکر
فزوده ای هوس عاشقان به شیوه و ناز
دلم چو کعبه ی کوی تو دید، کرد طواف
تنم چو قبله ی روی تو دید، برد نماز
به مجمع تو بود عود و شمع در خور سوز
به مجلس تو بود رود و چنگ در خور ساز
به گرد کوی تو حیدر چو بگذرد، گوید
مگس به منزل سیمرغ می کند پرواز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی طبیعت است. شاعر با زبانی شاعرانه به توصیف حس و حال عروس گل و بلبل میپردازد که از عشق و زیبایی یکدیگر آواز میخوانند. گلها و بلبلان در باغ به استقبال نوروز میروند و شاعر به تمایل و عشق عمیق خود به معشوق اشاره میکند.
او همچنین به عواطف و دردهای عاشقانهاش اشاره کرده و میگوید که چطور عشق او را به پستی و بلندیهای روحی و جسمی میکشاند. در انتها، به شعری دیگر اشاره میکند که در آن دل عاشقان تحت تأثیر زیبایی معشوق قرار میگیرد و سراسر عالم پر از عشق و زیبایی است. در نهایت، شاعر بر این باور است که عشق و عشقبازی در کنار زیباییهای دنیا، به هر موجودی زندگی و معنا میدهد.
هوش مصنوعی: وقتی که گلعروس به سمت چمن آمد، بلبل عاشق دوباره با عشق خود آوازش را بلند کرد.
هوش مصنوعی: در میان باغ، بلبلان با خوشحالی به استقبال بهار آمدند و ترانههایی شاداب و دلانگیز خواندند.
هوش مصنوعی: اگر معشوق و می لعلین را در دستت بگیری، مانند گل لاله، فرش سبز زمردی را زیر پایش بیفکن.
هوش مصنوعی: ای دل! اگر بخواهی راز نهانی را آشکار کنی، پس باید خیال یار زیبا را در دل داشته باشی؛ زیرا اوست که درک کننده و محرم این رازهاست.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه مسافری به راه بیفتد، مانند بوسعید بمیر و از سر زمین عشق، مانند محمود، پا بر زمین ایاز بگذار.
هوش مصنوعی: از شدت عشق و محبت، حالت را از دست دادم. همچنین از وجود یار خوشدست خود فاصله گرفتم و از او دور شدم.
هوش مصنوعی: هنگامیکه کبوترها به سوی من پرواز کنند و شکار از دست من برود، دیگر چه ارزش دارد که کسی دوباره به من نزدیک شود؟
هوش مصنوعی: چه شد که دیگر دل عاشقان آرامش ندارد؟ مگر این که فتنهای از نگاه تو در شیراز به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: تو با روشها و فریبهای خود، دل کسانی را که دل دارند دزدیدهای و آرزوهای عاشقان را به شیوه و ناز خود افزودهای.
هوش مصنوعی: دل من زمانی که زیباییهای تو را مشاهده کرد، مانند کعبه که دور آن طواف میکنند، دور تو گردش کرد و وقتی که چهرهات را دید، روح و جانم به شوق نمازخواندن به سمت تو رفت.
هوش مصنوعی: در جمع تو عود و شمع روشن است و برای سوزاندن آمادهاند. در مجلس تو رود و چنگ وجود دارد و برای نواختن ساخته شدهاند.
هوش مصنوعی: وقتی حیدر از کنار کوی تو عبور میکند، مگس به منزل سیمرغ پرواز میکند و این را به همگان میگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زمانه اسب و تو رایض، به رای خویشت تاز
زمانه گوی و تو چوگان به رای خویشت باز
اگرچه چنگ نوازان لطیف دست بوند
فدای دست قلم باد دست چنگ نواز
تویی، که جور و بخیلی به تو گرفت نشیب
[...]
اگر چه دیده افعی بخاصیت بجهد
بدانگهی که زمرد بدو بری بفراز
من این ندیدم، دیدم که خواجه دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز
اگر دو دیده افعی بهخاصیت بکند
بدانگهی که زمرد بدو برند فراز،
من این ندیدم و دیدم که میر دست بداشت
برابر دل من بترکید چشم نیاز.
بهشت وار شد از نوبهار گیتی باز
در بهشت بر او کرد چرخ گوئی باز
درم درم شده روی زمین چو پشت پلنگ
شکن شکن شده آب شمر چو سینه باز
سرشگ ابر کند هر فراز را چو نشیب
[...]
چو عزم کاری کردم مرا که دارد باز
رسد به فرجام آن کار کش کنم آغاز
شبی که آز برآرد کنم به همت روز
دری که چرخ ببندد کنم به دانش باز
اگر ندارم گردون نگویدم که بدار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.