گنجور

 
حیدر شیرازی

اگر آن یار یار من باشد

مونس روزگار من باشد

بیم باشد که از میان بروم

اگر او در کنار من باشد

اختیار جهانیان است او

لاجرم اختیار من باشد

روی محبوب و زلف مشک افشان

سنبل و نوبهار من باشد

گه بود عمر و زندگانی من

گه خداوندگار من باشد

گر به کارم نظر کند دلبر

در جهان کار کار من باشد

پرده بر خویش پاره پاره کنم

گر نه او پرده دار من باشد

حیدر این شعر تر که می‌گوید

سخنش یادگار من باشد