گنجور

 
مجیرالدین بیلقانی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «هر صبح بین از قرص خور بر چرخ زیور سوخته» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ه» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
د
ر
ش
م
ن
ه
ی

شماره ۱: برید عقل ترا کی برد به ملک صفا

شماره ۲: تا تو از هستی خود، خود را نگردانی جدا

شماره ۳: تا کی ز خطه خوف آیی به صف رجا

شماره ۴: ز دار ملک جهان روی در کشید وفا

شماره ۵: ز دور جنبش این چرخ سیمگون سیما

شماره ۶: ای عارض چو ماه ترا چاکر آفتاب

شماره ۷: مساز حجره وحدت درین مضیق خراب

شماره ۸: رخش امل متاز که ایام توسن است

شماره ۹: باد صبح است که مشاطه جعد چمن است

شماره ۱۰: شاها تویی که خواجه گردون غلام تست

شماره ۱۱: مژده ای دل هان که ما را مژده جان آمدست

شماره ۱۲: روز بس خرم و موسم ز همه خوبترست

شماره ۱۳: سروی که بر مهش ز شب تیره چنبرست

شماره ۱۴: شش جهت ملک را کار یکی در ده است

شماره ۱۵: دوش چون مرغ شب فغان برداشت

شماره ۱۶: تن به مهر تو دل ز جان برداشت

شماره ۱۷: عافیت رخت از جهان برداشت

شماره ۱۸: تا رنج عیش یاد همایون منیر باد

شماره ۱۹: جان و دلم همیشه به عشقت اسیر باد

شماره ۲۰: دلی که تحفه تو جان مختصر سازد

شماره ۲۱: گر نه ز وصل تو دل ما را امان رسد

شماره ۲۲: این نادره بین باز کز ایام بر آمد

شماره ۲۳: چه شب است این که درو خون ستم ریخته اند

شماره ۲۴: چون ترا غالیه بر گرد رقم ریخته اند

شماره ۲۵: خون بر آن سینه که فرسوده غم‌های تو نیست

شماره ۲۶: ماه زیباست ولی چون رخ زیبای تو نیست

شماره ۲۷: زلف مشکین تو از مهر چو شیدای تو نیست

شماره ۲۸: طارم زر بین که درج در مکنون کرده اند

شماره ۲۹: زیوری از نو بدین چرخ کهن بر بسته‌اند

شماره ۳۰: زیوری نو باز بر سقف کهن بر بسته اند

شماره ۳۱: این خسیسان کز طمع طفل سخن می پرورند

شماره ۳۲: ساقیا باده بده تا طرب از سر گیرند

شماره ۳۳: کسی که قصد سر زلف آن نگار کند

شماره ۳۴: شاهد ما گر سر زلف معنبر بشکند

شماره ۳۵: گر سر زلف تو بر روی تو جولان نکند

شماره ۳۶: این خر جبلتان که قدم بر قدم نهند

شماره ۳۷: رسید کان مروت به قعر گوهر جود

شماره ۳۸: مرا که کار غم عشق یار خواهد بود

شماره ۳۹: مرا چو دل به جوانی ز غم جدا نبود

شماره ۴۰: دم گیتی معنبر می نماید

شماره ۴۱: ایهاالعشاق باز آن دلستان آمد پدید

شماره ۴۲: نه دل ز یار شکیبد نه می بسازد یار

شماره ۴۳: نداست سوی من از دل به هر نفس صد بار

شماره ۴۴: کام روان باد دل شهریار

شماره ۴۵: قدر ترا مرتبه ای استوار

شماره ۴۶: دوش که شد ماه نهان در غبار

شماره ۴۷: ای لعل تو دستگیر شکر

شماره ۴۸: الطرب ای شکرستان چون دم سرد در سحر

شماره ۴۹: عمر به پای شد ز غم چون که نشد غمم به سر

شماره ۵۰: پرده مستان نواخت زخمه باد سحر

شماره ۵۱: سیاهی می کند با من سر زلف نگونسارش

شماره ۵۲: کشورستان راستین کاقبال سلطان خواندش

شماره ۵۳: تر دامنی که ننگ وجودست گوهرش

شماره ۵۴: سرو سهی که سجده برد سرو کشمرش

شماره ۵۵: که کرد کار کرم مرد وار در عالم؟

شماره ۵۶: امن الرقیب نوائب الایام

شماره ۵۷: تا دار ملک زان سوی عالم بساختم

شماره ۵۸: هر شب که سر به جیب تحیر فرو برم

شماره ۵۹: باز محنت زده دورانم

شماره ۶۰: چه جرم است این بر آورده سر از دریای موج افگن؟

شماره ۶۱: تا دستخوش جهان شدم من

شماره ۶۲: دست مخالف ببست تیغ جهان پهلوان

شماره ۶۳: سرو امل به باغ عدم تازه گشت هان

شماره ۶۴: قاعده ای نهاد خوش حسن تو باز در جهان

شماره ۶۵: نامزد غمی ز دهر ای دل سر گرفته هان

شماره ۶۶: زهی از فر تو گشته جهان نصرت آبادان

شماره ۶۷: زیور گردون گسست آینه آسمان

شماره ۶۸: خسرو زرین سپر دوش شد اندر کمان

شماره ۶۹: ای ز لبت لاله را آب خوشی در دهان

شماره ۷۰: طارم چارم نهفت پرتو شمع جهان

شماره ۷۱: رفت ز ماهی برون چشمه آتش فشان

شماره ۷۲: مهره عمرم ربود شعبده آسمان

شماره ۷۳: خورشید ملک پرور و بهرام کامران

شماره ۷۴: به عذر روی نهادم پس از هزار گناه

شماره ۷۵: جمال روی ترا رشوه می گزارد ماه

شماره ۷۶: زهی بر خطت آسمان سر نهاده

شماره ۷۷: دوش آن زمان کز آه من شد شمع شب سرسوخته

شماره ۷۸: هر صبح بین از قرص خور بر چرخ زیور سوخته

شماره ۷۹: لله درک ای ز جهان بر سر آمده

شماره ۸۰: ای رخ تو رنگ نوبهار گرفته

شماره ۸۱: بدیدند مه، ساقیا می چه داری

شماره ۸۲: جهان چون جنان شد ز باد بهاری

شماره ۸۳: زهی با حسن تو همدم صفا و لطف روحانی

شماره ۸۴: ز تاب زلف تو ای آفتاب روحانی