سرو امل به باغ عدم تازه گشت هان
پایی برون نه از در دروازه جهان
عزلت گزین که از غم این چار میخ دهر
گردون هشت خانه به عزلت دهد امان
از عاج و آبنوس جهان دل ببر که نیست
جز دو دو شعله حاصل ازین چوب و استخوان
بفروش چار شهر طبیعت به نیم جو
بگذر ز هفت سقف مقرنس به یک زمان
افعی فقر گر بزند بر دلت مترس
کوراست زهر و مهره به یک جای در دهان
از ماجرای دهر چو مردان کناره کن
کورا به خرده توده خاکست در میان
سیمرغ وار سایه ز عالم ببر چنانک
ندهد کی ز تو چهل اندر چهل نشان
جان ده برای یکشبه وحدت کزین حریف
گوگرد سرخ کس نستاند به رایگان
دست از مداد و کاغذ شام و سحر بدار
تا چون قلم به دست نیابی سیه زبان
از جوی خاک تیره مجو آب عافیت
در کام اژدها مطلب شاخ ارغوان
نیکی زرنگ و بوی زمانه مبین از آنک
لذت شکر دهد به حقیقت نه زعفران
ایمن مشو که کشتی خاک آرمیده شد
می بین چو باد رفتن این سبز بادبان
خون خور به جای لقمه برین خوان که مشگ ناب
خون می دهد به نافه آهو نه آب و نان
خوش خفته ای که هندوی شب پاسبان تست
ای طفل طبع دزد چه گیری به پاسبان؟
هم آشیان مرغ مسیح ار نیی مباش
بگسل ز آشیانه این تیره آشیان
بحری است موج زن ز حوادث قضای خاک
یا در سفینه باش چو نوح ار نه بر کران
رویین تنی شو از پی محنت کشی که نیست
این شش جهات عالم دون کم ز هفتخوان
خواهی که خلوه خانه عزلت کنی بکف
چون حلفه باش بر در این قلعه هوان
با تشنگی بساز که در شط کاینات
با هر دو قطره آب، نهنگی است جانستان
چون آستین دو سر مشو اندر ره رضا
تا پایمال فتنه نمانی چو آستان
ایمن مبین ز آتش غم خطه وجود
خالی مدان ز مار سیه صحن گلستان
زن پرورست عالم و زن شد سپهر و نعش
همسان بادریسه و هم شکل دوکدان
از تاب فقرت ار بن ناخن شود کبود
انگشت در مزن به سیه کاسه جهان
در راه باش و دان که به جز رهروان نیند
هم اژدها به همت و هم گنج شایگان
در چار سوی خاک ز خود رسته شو به حق
زان کز مکان دور فلک رسته شد مکان
پای از رکاب خاک برون آر چون مسیح
تا آفتاب صدق شود با تو همعنان
راحت طمع مدار که عقلت به دست نفس
ماهی در آتش است و سمندر در آبدان
بی پای مار فتنه مگو چون رسد به من
می دان که پای او همه در سینه شد نهان
ماریست زهردار جهان زو ببر که هست
هم دیدنش مضرت و هم صحبتش زیان
هر صبحدم که مهد زر اندود آفتاب
بر روی این حدیقه نیلی شود روان
زی تو برید کنگره عرش را نداست
کامد خدنگ حادثه غافل مباش هان
پس دین بدست کن نه سپید و کبود دهر
کز تیر او سپر کند ایمن نه پرنیان
عالم مخر به گوهر عمر ار چه خوب روست
کین خوب یوسفی است به هفده درم گران
سالک به سینه شو نه به صورت که عنکبوت
غازی نگردد ار چه بر آید به ریسمان
قرآن شناس، ماه دل شیروان کنون
کاخر زمان چو صبح قیامت گشاد ران
ماهی است صد هزار فلک در رکاب او
هر دل که با ثوابت قرآن کند قران
شاهی که تا به مرکز خاک از در قدم
در بیست و هشت هودج تاریک شد روان
او در نقاب مانده و مکیش جلوه گر
او بسته لب نشسته و هندوش ترجمان
زان گشت بوستان الهی الف که اوست
مانند سرو آخته در صحن بوستان
موی سیه نشان جوانی است، شکل او
زان شد سیه که سرو نکوتر بود جوان
دوشیزگان نه فلک ار گوی زر شدند
شاید که با وتاست به صورت چو صولجان
آن جیم سرفگنده که جانها فدای اوست
می بین و جز کبوتر عنقا دلش مدان
شک نیست کو کبوتر عرشیست، نقطه اش
چون دانه ای که پیش کبوتر بود عیان
خاتون حجره قدم اندر نقاب حرف
او را شناس و بر سر او ساز جان فشان
هر کس که پیش نون کمان وار او بخفت
در گردنش چو لام الف آمد زه کمان
بود آفتاب مطلق و عالم ضعیف چشم
آورد با خود از مدد حرف سایبان
می دان که عکس دایره عشر مصحف است
هر روی شسته ای که تو بینی بر آسمان
مهمان رسیده بود درین دامگاه دیو
ام القراش منزل و طاهاش میزبان
نور هدی که شاه قدم داد خلعتش
بر سر عمامه اش آمد و بر دوش طیلسان
جنی چو انس کرد سماعش به گوش دل
تا یافت انس و جان ز معانیش انس و جان
ای پیش کوی سطوت تو حفره جحیم
وی پس رو هدایت تو روضه جنان
فیض تو گشت صیقل جانهای تیره روی
زخم تو گشت مرهم دلهای ناتوان
آمد مجیر بر در فضل تو عذر خواه
دل بر گرفته از خود و بر کف نهاده جان
خونش به ناخن آر و دلش آنچنان شکن
کانگشت کش بود به شکست تو جاودان
عزلت گزید ز اهل زمانه به عون تو
یارب! تو کن به رحمت بی منتش ضمان
او را به دست صحبت اغیار وا مده
لیکن ز دست نفس بهیمیش واستان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی همچون عزلت، تنهایی، و محیطی که انسان را از غم و دردهای دنیا دور میکند، میپردازد. شاعر از باغ عدم صحبت میکند و از انسان میخواهد که در این دنیای پیچیده و پر از درد، به دور از زرق و برق دنیا و فقر، به جمعآوری آرامش بپردازد. او به تمثالهای مختلفی از جمله مار، آتش و غم اشاره میکند که نماد خطرات و چالشهای زندگیاند.
شاعر تاکید میکند که انسان باید از دنیا جدا شود و از ظواهر فانی آن چشم بپوشد و در عزلت و آرامش به سر ببرد. همچنین، او هشدار میدهد که روابط با دیگران و وابستگی به دنیا میتواند آسیبرسان باشد و انسان باید بر روی جنبههای روحانی و معنوی خود تمرکز کند.
در نهایت، این شعر به دنبال راهی برای رهایی از غم و غصههای زندگی و درک عمیقتر از حقیقت و وجود است.
هوش مصنوعی: درخت سرو جوان و زیبا به باغی بیوجود و خالی از واقعیت سرسبز شده است. آری، هیچ نشانی از ورود به دنیای واقعی یا زندگی در آن وجود ندارد.
هوش مصنوعی: از تنهایی و دوری گزینی کن، زیرا غم و مشکلات زندگی میتوانند به خودت پناه دهند و در این تنهایی ممکن است از درد و رنج این دنیا در امان باشی.
هوش مصنوعی: از چوب و استخوان چیزی جز دو شعله آتش به دست نمیآید، پس دنیا را که از عاج و آبنوس ساخته شده است، رها کن.
هوش مصنوعی: بیا ارزش چهار شهر زیباییهای طبیعی را به قیمت اندکی بفروش و از زیباترین بخشهای بهشتی فراتر از هفت سقف بلند به آسانی عبور کن.
هوش مصنوعی: اگر افعی فقر بر دل تو بزند، نترس؛ چرا که زهر و مهره او در یک دهان جای دارد. این به این معناست که مشکلات و سختیها ممکن است همزمان با نیکوییها و عشقها وجود داشته باشند.
هوش مصنوعی: از داستانهای زندگی، مانند مردان دوری کن و بیخود به جزئیات بیاهمیت و پیش پا افتاده نپرداز.
هوش مصنوعی: مانند سیمرغ، سایهات را از دنیا بردار، طوری که نشان ندهد که تو چهل نشانه داشتهای.
هوش مصنوعی: زندگی را برای یک شب وحدت فدای کن، چرا که هیچکس از این برابر شدن و اتحاد به سهولت و رایگان بهرهای نخواهد برد.
هوش مصنوعی: دیگر از نوشتن و یادداشت کردن در صبح و عصر دست بکش، چرا که زمانی که قلمی به دست نگیری، زبانت نیز سیاه خواهد شد.
هوش مصنوعی: از خاک تیرهای که در جوی روان است آب خوشبختی را نطلب، چراکه آن در دهان اژدهاست و به مانند شاخ ارغوانی نمیتواند امیدبخش باشد.
هوش مصنوعی: نیکی و زبر دستی را از روی زمانه نشناس، زیرا که لذتی که برای ما دارد به حقیقت از زعفران هم بیشتر است.
هوش مصنوعی: به خودت اعتماد نداشته باش که کشتی روی زمین ثابت مانده است، زیرا مثل بادی که میوزد، ممکن است هر لحظه تغییر حالتی بدهد و به حرکت درآید.
هوش مصنوعی: به جای اینکه لقمهای بخوری، از خون خود مایه بگذار، زیرا مشک خالص به جای آب و نان، جان میدهد.
هوش مصنوعی: ای کودک نازپرورده، تو خواب خوشی را تجربه میکنی. در حالی که کسی مانند یک نگهبان هندی در شب از تو مراقبت میکند. چرا باید نگران دزدهایی باشی که ممکن است به تو نزدیک شوند؟
هوش مصنوعی: اگر همسایه مرغ مسیح نیستی، پس از این آشیانه که خانهای تیره و غمانگیز است، فاصله بگیر و آن را ترک کن.
هوش مصنوعی: زندگی مانند دریاست و پر از حوادث و اتفاقات غیرقابل پیشبینی است؛ یا باید مانند نوح در کشتی امن باشی و خودت را از خطرات دور کنی، یا اینکه باید با شرایط سخت مواجه شوی و در لبهی این موجهای زندگی قرار بگیری.
هوش مصنوعی: برای دستیابی به قوی شدن و فائق آمدن بر مشکلات، باید سختیها را تحمل کنی؛ زیرا این شش جهت جهان، کمتر از هفت خوان در یک سفر دشوار نیست.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی مکانت را به دور از دنیا و هیاهو قرار دهی، همچون حلبی که در دست داری، بر دروازه این قلعه بیهوا بایست.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در برابر تشنگی قرار داری، باید تحمل کنی؛ زیرا در دنیای گسترده هستی، هر قطره آب ممکن است سمبلی از زندگی و موجودات عظیم باشد که در عمق زندگی تجربههایی را برای ما به ارمغان میآورند.
هوش مصنوعی: در مسیر رضایت الهی، مانند کسی نباش که دو سر آستین دارد، زیرا ممکن است گرفتار فتنهها شوی و مانند یک درگاه پایمال شوی.
هوش مصنوعی: از درد و غم زندگی ناامید نباش، و خیال نکن که جایی در این دنیا خالی از خطر است؛ حتی در زیباترین مکانها نیز ممکن است زهر ماری وجود داشته باشد که به خوبی لطمه بزند.
هوش مصنوعی: زن پرورشدهنده بهترینهاست و عالم را تحت تأثیر قرار میدهد. آسمان نیز به زیبایی و لطافت زیبندهی زن است و همچون پارچهای نرم و زیبا، بر زندگی تاثیر میگذارد.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر فقر و تنگدستی، ناخنت کبود شود، نباید به دنیا و ظروف سیاه آن ضربه بزنی.
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی پیش برو و آگاه باش که تنها رهگذران واقعی به پیروزی میرسند و هیچ موجودی جز این افراد نمیتواند به موفقیت و اهداف بزرگ دست یابد.
هوش مصنوعی: معنای این بیت به این شکل است که از محدودههای مادی و ظاهری خود بیرون بیایید و به حقیقتی بالاتر دست پیدا کنید، زیرا در واقع، هر چیزی که از قید مکان و زمان خارج شده، به مقام والایی رسیده است.
هوش مصنوعی: پایت را از خاک بردار و مانند مسیح بلند شو تا نور راستگویی با تو همنوا گردد.
هوش مصنوعی: به سادگی به امید چیزهای سخت و دست نیافتنی وادار نکنید. عقل انسان تحت تأثیر وسوسههای نفس قرار دارد، همانطور که ماهی در آتش میسوزد و سمندر در آب زندگی میکند.
هوش مصنوعی: دربارهی خطرات و مشکلاتی که ممکن است به انسان برسد، هشدار میدهد که سخن نگفتن دربارهی آنها هنگام نزدیک شدنشان بهتر است. زیرا زمانی که این خطرات به ما نزدیک میشوند، این نکته واضح میشود که بسیاری از چالشها در عمق وجود خود پنهان شدهاند.
هوش مصنوعی: ماری سمی در دنیا وجود دارد که باید از آن دوری کرد؛ زیرا نه تنها دیدن آن خطرناک است، بلکه صحبت کردن با آن هم آسیبزننده است.
هوش مصنوعی: هر صبح که آفتاب با رنگ زرد خود بر روی این باغ آبی میتابد، روح تازهای به آن میبخشد.
هوش مصنوعی: به خاطر تو، صدای عرش بلند شده است. اتفاقی جدید در راه است، پس مراقب باش و غافل نشو.
هوش مصنوعی: پس دین را در دست بگیر، نه اینکه به رنگهای سفید و آبی دنیا دل ببندی، زیرا از تیرهای روزگار هیچکس نمیتواند بهراحتی خود را در امان نگه دارد، حتی اگر مانند پرنیان (پارچهی نازک و لطیف) باشد.
هوش مصنوعی: عمر انسان مانند گوهری ارزشمند است و اگرچه ظاهراً زیبا و خوشایند به نظر میرسد، اما ارزش واقعی آن بیشتر از چیزی است که به چشم میآید. در واقع، زیبایی ظاهری تنها چیزی است که باید به آن توجه کرد و اهمیت واقعی در داخل و در عمق زندگی نهفته است.
هوش مصنوعی: در راه سیر و سلوک، باید به باطن و دل خود توجه کنی و نه فقط به ظاهر. اگرچه ممکن است به ظاهر زیبا و فریبنده به نظر بیایی، اما اگر محتوای درونیات خالی از معنا باشد، مثل عنکبوتی خواهی بود که به دام خود میافتد و در نهایت به جایی نخواهد رسید.
هوش مصنوعی: قرآنشناسان و کسانی که به درک معانی عمیق قرآن میپردازند، اکنون در زمانهای به سر میبرند که مانند صبح قیامت، حقیقت و روشنایی حقایق را به وضوح میبینند و به آن دسترسی دارند.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی به هماهنگی و نظم کیهانی اشاره دارد. میگوید که وجود ماهی مانند موجودی است که در دریاچهای پر از ستارهها و سیارات شنا میکند، و هر دل و جان که در راستای اصول و ارزشهای قرآن گام بردارد، در واقع به اقیانوس دانش و هدایت الهی نزدیکتر میشود.
هوش مصنوعی: شاهی که با پا به زمین نزدیک میشود، در وسط زمین به شدت تحت تأثیر تاریکی قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: در این شعر، تصویر شخصی که پشت نقاب پنهان شده و به همین دلیل نمیتواند خودش را به طور کامل نشان دهد، به خوبی توصیف شده است. همچنین، اشاره به سکوت او و این که چه کسی میتواند دلیل سکوتش را بفهمد، وجود دارد. این به نوعی نماد ارتباطات پیچیده بین افراد است که در آن برخی نمیتوانند به راحتی احساسات و افکار خود را ابراز کنند.
هوش مصنوعی: به همین خاطر است که بوستان الهی به وجود آمده است، زیرا او مانند درخت سروی است که در باغستان درخشان و زیبا ایستاده است.
هوش مصنوعی: موهای تیره نشانه جوانی است و زیبایی او به خاطر این است که مانند سرو زیبایی دارد و جوانتر به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: دوشیزگان شاید زیبایی و جلا پیدا کردهاند و شاید این جذابیت شان به خاطر ویژگیهای جذاب و منحصر به فردشان است که مانند چوبهای صاف و لطیف هستند.
هوش مصنوعی: آن موجود بزرگ و باعظمتی که جانها برای او فدای میشود را ببین و جز کبوتر و پرندگان افسانهای در دل خود جایی نده.
هوش مصنوعی: تردیدی نیست که او کبوتر آسمانی است و نشانه او مانند دانهای است که در برابر کبوتر، پیدا و واضح است.
هوش مصنوعی: زن صاحب حجره با قدمی در پس پرده، حرفش را شناسایی کن و برای او دلی را که برایش جان فشانی میکند آماده داشته باش.
هوش مصنوعی: هر کسی که در نزد نون، به آرامی دراز بکشد، در گردنش نشانهای مانند لام الف قرار میگیرد، مانند نشانه کمان.
هوش مصنوعی: آفتاب وجود دارد و روشنایی آن بر جهان ضعیف تاثیر میگذارد و به همراه خود، یک محافظت و سایه برای نیازمندان دارد.
هوش مصنوعی: میدان که هر تصویری که در آسمان میبینی، بازتابی از دایرهای است که در کتاب مقدس نوشته شده است.
هوش مصنوعی: مهمانی به دامان دژ دیوانهای که خانه بزرگ و مهمی به نام "ام القراش" است، رسیده و طاها به عنوان میزبان اوست.
هوش مصنوعی: نور هدایت و روشنی، هنگامی که شاه قدم پیش نهاد، لباس با ارزشی بر سرش گذاشته شد و بر دوش او عبای بزرگی افتاد.
هوش مصنوعی: وقتی که روح از دنیا و مادیات فاصله گرفت و با موسیقی و ریتمهای معنوی ارتباط برقرار کرد، به آرامش و انس درونی دست یافت و فهمید که کمال و آرامش واقعی در درک عمیق معانی است.
هوش مصنوعی: ای که در پیشگاه قدرت تو، دوزخ به چشم میآید و پشت سر تو، راه هدایت به بهشت است.
هوش مصنوعی: فیض و رحمت تو مانند جلا دهندهای برای جانهای تاریک و بینور است و زخمهای تو مانند دارویی برای دلهای ضعیف و آسیبدیده عمل میکند.
هوش مصنوعی: مهمان به دروازه کرامت و بخشش تو آمد و از خود دل را کنار گذاشت و جانش را در دستانش قرار داد تا عذرخواهی کند.
هوش مصنوعی: خونش را به ناخن آر و دلش به قدری شکننده است که مانند انگشتی میتواند دچار شکستگی شود و این شکستگی برای همیشه در او باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: او به دلیل مشکلات و ناملایمات زمانه، به انزوا روی آورده است. یارب! تو با رحمت و لطف بینظیرت او را در این حالت حمایت کن.
هوش مصنوعی: به او اجازه نده که با افراد دیگر صحبت کند، اما از دست نفس خودت به او کمک کن و او را در آغوش بگیر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هان! صائم نوالهٔ این سفله میزبان
زین بی نمک ابا منه انگشت در دهان
لب تر مکن به آب، که طلقست در قدح
دست از کباب دار، که زهرست توامان
با کام خشک و با جگر تفته درگذر
[...]
گفتم نشان ده از دهن ای ترک دلستان
گفتا ز نیست ، نیست نشان اندرین جهان
گفتم که ساعتی ببر من فرونشین
گفتا که باد سرد زمانی فرو نشان
گفتم که باد سرد زیان داردت همی
[...]
بگشاد مهرگان در اقبال بر جهان
فرخنده باد بر ملک شرق مهرگان
سلطان یمین دولت میر ملوک بند
محمود امین ملت شاه جهان ستان
شاهی که پشت صد ملک کامران بدید
[...]
بنگر بدین رباط و بدین صعب کاروان
تا چونکه سال و ماه دوانند هردوان
من مر تو را نمودم اگرچه ندیده بود
با کاروان رباط کسی هر دوان دوان
از رفتن رباط نه نیز از شتاب خود
[...]
گویی که ماه و مشتری از جرم آسمان
تحویل کرده اند بباغ خدایگان
وز ماه و مشتری شده آن خاک پرنگار
نوری عجیب صورت و شکلی بدیع سان
نی نی ، که ماه و مشتری از وی ربوده اند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.