ماه زیباست ولی چون رخ زیبای تو نیست
سرو یکتاست ولی چون قد زیبای تو نیست
تا تو از مشگ چلیپا به قمر بر زده ای
جبهه ای کو که برو داغ چلیپای تو نیست
گرچه رعناست رخ باغ به خوش خنده گل
بس شکر خنده تر از غنچه رعنای تو نیست؟
دل رسوای مرا عشق تو سودایی کرد
گرچه سودازده ای نیست که رسوای تو نیست
یوسف مصری و کس در همه آفاق نماند
از زن و مرد که یعقوب و زلیخای تو نیست
نام سعد و رخ اسمای تو باطل شمرند
فال سعدی که مرا از رخ اسمای تو نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به زیباییهای طبیعت و مفاهیم عاشقانه اشاره میکند، اما همواره زیبایی عزیزتر و خاصتری را در مقایسه با آنها میبیند. او میگوید که هرچند ماه و سرو زیبا هستند، اما هیچکدام به زیبایی معشوقش نمیرسند. همچنین عشق و احساسات او نسبت به معشوقش او را دچار سرگشتگی و رسوایی کرده است. شاعر در انتها تصریح میکند که هیچ کس به اندازه یعقوب و زلیخا در عشق به معشوقش نمیتواند احساس کند و از اینکه نام سعد و خوبیهایش با او نیست، افسوس میخورد. در کل، شعر سرشار از احساسات و مقایسههای احساسی است که نشاندهنده عمق عشق شاعر به معشوقش است.
هوش مصنوعی: ماه زیباست، اما زیبایی چهره تو را ندارد. سرو هم یکه و بینظیر است، اما به قامت دلنشین تو نمیرسد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که تو از خوشبویی عطر مشکی به ماه تابان نزدیک شدهای، جبههای را نشان بده که بر اثر داغی شکل صلیب تو تاثیر نگذاشته باشد.
هوش مصنوعی: هرچند چهره زیبای باغ به خاطر خنده گل زیباست، اما هیچ چیز شیرینتر از خنده تو نیست.
هوش مصنوعی: عشق تو دل من را عذاب داد و رسوا کرد، هرچند که کسی که به عشق تو دیوانه شده، خود را رسوا نمیکند.
هوش مصنوعی: در تمام دنیا هیچ کسی نیست که عاشق یوسف مصری باشد مگر یعقوب و زلیخا.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر میگوید که نام سعد و زیباییها به خاطر عشق او به معشوقش، نمیتواند او را شاداب کند؛ چرا که هیچ چیز در برابر جمال و زیبایی معشوقش نمیتواند اهمیت داشته باشد. به عبارتی، هیچ فال و نشانهای نمیتواند خوشبختی او را تضمین کند، چون تنها زیبایی معشوقش برایش حائز اهمیت است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خون بر آن سینه که فرسوده غمهای تو نیست
که بر آن سر که سراسیمه سودای تو نیست
تو گل باغ بهشتی و گلی نیست به باغ
که غلام نظر نرگس شهلای تو نیست
دست فرسوده بلا به به سراندازی غم
[...]
نیست دردی که ز هر گوشه مهیای تو نیست
خیز کاین جای تو نیست
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.