گنجور

 
مجیرالدین بیلقانی

ماه زیباست ولی چون رخ زیبای تو نیست

سرو یکتاست ولی چون قد زیبای تو نیست

تا تو از مشگ چلیپا به قمر بر زده ای

جبهه ای کو که برو داغ چلیپای تو نیست

گرچه رعناست رخ باغ به خوش خنده گل

بس شکر خنده تر از غنچه رعنای تو نیست؟

دل رسوای مرا عشق تو سودایی کرد

گرچه سودازده ای نیست که رسوای تو نیست

یوسف مصری و کس در همه آفاق نماند

از زن و مرد که یعقوب و زلیخای تو نیست

نام سعد و رخ اسمای تو باطل شمرند

فال سعدی که مرا از رخ اسمای تو نیست