گنجور

 
حزین لاهیجی انوری

در این بخش شعرهایی را فهرست کرده‌ایم که در آنها حزین لاهیجی مصرع یا بیتی از انوری را عیناً نقل قول کرده است:


  1. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - در مدح امیر مؤمنان (علیه السلام) :: انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح

    حزین لاهیجی (بیت ۳۶): به نکته، ننگ من از طرز انوری ست که گفت: - زمانه نیک شناسد طریق اولی را

    انوری (بیت ۳۸): طریق خدمت اگر نسپرند باکی نیست - زمانه نیک شناسد طریق اولی را



در این بخش مجموعه شعرهایی از دو شاعر را که توأماً هموزن و همقافیه هستند در گروه‌های مجزا فهرست کرده‌ایم:


  1. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۳ - در مدح حضرت رسول اکرم:پیوند بود با رگ جان خار ستم را - کو گریه که شاداب کند، کشت الم را؟

    حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۱۳ - و نیز در مدح آن بزرگوار (ع):یک پرده نشید است صلا گوش اصم را - ناقوس صنم خانه و لبیک حرم را


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴ - در مدح وزیر:ای قاعدهٔ تازه ز دست تو کرم را - وی مرتبهٔ نو ز بنان تو قلم را


  2. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۴ - در وصف حضرت رسول اکرم(ص):جان تازه ز تردستی ابر است جهان را - آبی به رخ آمد، چه زمین را چه زمان را

    حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - در مدح امیر مومنان حضرت علی بن ابیطالب:در زیر لب آوازه شکستیم فغان را - گوشی بنما تا بگشاییم زبان را


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵ - در مدح امیر سید مجدالدین ابوطالب:زان پس که قضا شکل دگر کرد جهان را - وز خاک برون برد قدر امن و امان را

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶ - در مدح عمادالدین فیروز شاه:باز این چه جوانی و جمالست جهان را - وین حال که نو گشت زمین را و زمان را


  3. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۵ - در مدح حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله:مرغ شب پیشتر از آنکه برآرد آواز - دل شوریده نوا، زمزمه ای کرد آغاز


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۳ - در مدح و تهنیت خدام صاحب ناصرالدین طاهربن المظفر هنگام باز آمدن از زمین غور به جانب هراة:موکب عالی دستور جهان آمد باز - به سعادت به مقر شرف و عزت و ناز

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰۴ - در عذر کم‌خدمتی ومدح امیر مودود احمد عصمی:زندگانی ولی نعمت من باد دراز - در مزید شرف و دولت و پیروزی و ناز


  4. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۹ - در مدح حضرت امیر مؤمنان (ع) و شکوه از غربت:آمد سحر ز کوی تو دامن کشان صبا - اهدی السّلام منک عَلی تابع الهدا

    حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۱۰ - تجدید مطلع:کای آستان قصر جلال تو عرشسا - وی مهر ومه به راه توکمترز نقش پا

    حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۱۱ - تجدید مطلع:ای نور دیده را به غبار تو التجا - خاک درت به کعبهٔ دلها دهد صفا

    حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۱۲ - تجدید مطلع:گردی ز آستان تو یا مبدء النعم - چشم امیدوار مرا منتهی الرّجا


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳ - موعظه در رفع امل:نزد طبیبِ عقلِ مبارکُ قدم شدم - حالِ مزاج خویش بگفتم، کَما جریٰ


  5. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۱۶ - در مدح امیر مؤمنان (علیه السلام):بریده لذّت دردت ز دل تمنّی را - نموده شهد غمت تلخ، من و سلوی را


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸ - در مدح ناصرالدین ابوالفتح:صبا به سبزه بیاراست دار دنیی را - نمونه گشت جهان مرغزار عقبی را


  6. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۲۴ - شکایت از زندگی در هند و مدح حضرت امیر مؤمنان (علیه السّلام):با همه دعوی اسلام چو اصحاب سعیر - روزگاری ست که در دوزخ هندیم اسیر


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۸۲:اثر خشمش از نوش پدید آرد نیش - نظر لطفش از سیر برون آرد شیر


  7. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۲۵ - مدح و منقبت حضرت مولی الموالی علی بن ابیطالب (ع):مشکینه طرّه ای به شب عنبرین لباس - آمد به خواب من پی آشفتن حواس


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۸۶ - در هجا:دی از کسان خواجه بکردم یکی سؤال - گفتم به خوان خواجه نشینند چند کس


  8. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۳۰ - در مدح و منقبت امیر مومنان علیه السلام:ای نگاهت به صید دل، بازی - مژه ها جمله در سنان بازی


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۴۴ - در هجو کسی گفته:نکنم خواجه را به شعر هجا - لیک برخوانم آیتی ز نبی

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۴۹ - در مدح امیر فخرالدین ابوالمفاخر آبی:ای به تدبیر قطب آن گردون - که ز تقدیر ساختست جدی

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۷۰ - قسمت در توبه و انابه:به خدایی که بازگشت بدوست - که مرا بازگشت نیست به می


  9. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۳۱ - در ثنای حضرت امیر مؤمنان علی بن ابیطالب (ع):زده ام طبل عشق و رسوایی - شهرهٔ شهرتم به شیدایی


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶:این همه چابکیّ و زیبایی - این چنین از کجا همی‌آیی

    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:ای همه دلبری و زیبایی - بر دلم هیچ می‌نبخشایی


  10. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - در منقبت و توسّل به حضرت ولی عصر (عج):نی خامه دارد سر خوش نوایی - کهن بلبل آهنگ دستان سرایی


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۸۹ - در قناعت و خویشتن‌داری:مرا دوستی گفت آخر کجایی - چرا بیشتر نزد ما می‌نیایی


  11. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۴۳ - در مدح حضرت احمد بن موسی الکاظم علیه السّلام:از یمن سرفرازی مدح خدایگان - کلکم گذشته از علم شاه کاویان


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۶ - در مدح یکی از امیران:چون شمع روز روشن از ایوان آسمان - ناگه در اوفتاد به دریای بی‌کران


  12. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۴۵ - این قصیده را به طریقهٔ خاقانی سروده است:ای پرتو جمال تو را مظهر آفتاب - آیینه دار حسن تو نیک اختر آفتاب


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴ - در مدح ابوالمعالی مجدالدین بن احمد:ای از کمال حسن تو جزوی در آفتاب - خطت کشیده دائرهٔ شب بر آفتاب


  13. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۴۷ - در توصیف خود سروده است:بنده ام، مسکنت سرای من است - خاکم، افتادگی عصای من است


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۶۱:به خدایی که در دوازده میل - هفت پیکش همیشه در سفرست

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۰ - در نصیحت:اعتقادی درست دار چنانک - اعتمادت بدان نباشد سست

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۱ - لغزیست که در طلب خربزه گفته:ای کریمی که در زمین امید - هرچه رست از سحاب جود تو رست

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۷ - در حضرت مخدوم بار خواهد:ای به همت بر آفتابت دست - آسمان با علو قدر تو پست

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۷۸:انوری را ز حرص خدمت تو - چون بر آتش بود قدم پیوست

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۹ - ناصرالدین طاهر را درد دندان عارض گشته انوری این قطعه هنگام عیادت او گفته و در هر بیت‌التزام لفظ دندان نموده است:ای به دندان دولت آمده خوش - درد دندانت هیچ بهتر هست

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۰ - امیر یوسف نام و عدهٔ عطایی کرده و وفا ننموده بود در تهدید او گفته است:میر یوسف سخن دراز مکش - وقت می‌بین چگونه کوتاهست


  14. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۴۸ - در بیان حال خود و نصیحت:چشمم گشوده است در فیض نوبهار - از داغ، ریخته ست دلم طرح لاله زار


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۹ - در مدح امیرکبیر ضیاء الدین مودود احمد عصمی:دوش از درم درآمد سرمست و بی‌قرار - همچون مه دو هفته و هر هفت کرده یار

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۲ - در تهنیت عید و مدح ناصرالدین ابوالفتح طاهر:دی بامداد عید که بر صدر روزگار - هر روز عید باد به تایید کردگار

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۷ - (گویا در ادامهٔ قصیدهٔ دی بامداد عید که بر صدر روزگار ...):کای کاینات رابه وجود تو افتخار - وی پیش از آفرینش و کم ز آفریدگار

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۸:ای روزگار دولت تو روز روزگار - وی بر زمانه سایهٔ تو فضل کردگار

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۳ - قبا از بزرگی خواسته:ای برقد تو راست قبای سخا و جود - حرفیست در لباس مرا با تو گوش دار

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۷:آ زاده گر کریم نیابد ورا چه عجب - گر زی خسیس طبع گراید به اضطرار

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۸ - از ممدوح التماس کفش به معما کرده است:ای مستفاد لطف تو اقبال آسمان - وی مستعار جود تو آثار روزگار


  15. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۴۹ - در شکایت از روزگار:نبندی دل ای بخرد هوشیار - به جادوی نیرنگی روزگار


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:سلام علیک ای جفا پیشه یار - کجایی و چون داری احوال کار


  16. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - به یکی از آشنایان خود نوشته است:کشور هند که بادا بری از خوف و خلل - آفتابیش فرازندهٔ قدر است و محل


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۱۷ - در مدح ناصرالدین طاهر و وصف ربیع:جرم خورشید چو از حوت درآید به حمل - اشهب روز کند ادهم شب را ارجل


  17. حزین لاهیجی » قصاید » شمارهٔ ۵۱ - خطاب به یکی از سخیفان و فرومایگان:تا گشت عدل و رای تو معمار روزگار - در هم شکسته شد در و دیوار روزگار


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۰ - در مدح امیر اسفهسالار نصرةالدین تاج‌الملوک ابوالفوارس:ای در نبرد حیدر کرار روزگار - وی راست کرده خنجر تو کار روزگار


  18. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۱:ای نام تو زینت زبان‌ها - حمد تو طراز داستان‌ها


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:ای غارت عشق تو جهان‌ها - بر باد غم تو خان و مان‌ها


  19. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶:درعشق شد به رنگ دگر روزگار ما - تغییر رنگ ماست خزان و بهار ما


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:جانا به جان رسید ز عشق تو کار ما - دردا که نیستت خبر از روزگار ما


  20. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶:تا شفقی کرده ای رخ نمکین را - گل عرق آلود شرم کرده جبین را


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷ - در مدح خواجه ناصرالدین طاهر:نصر فزاینده باد ناصر دین را - صدر جهان خواجهٔ زمان و زمین را


  21. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۷:دل آزاده، باخدا باشد - ذکر، نسیان ماسوا باشد


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸:هرچه با من کنی روا باشد - برگ آزار تو کرا باشد

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۰۲ - امیر شجاعی شاعر در قدح انوری گفته:هر بلایی کز آسمان آید - گرچه بر دیگری قضا باشد


  22. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۴:اگر نسیم نباشد که زلف بگشاید؟ - به عاشقان رخ معشوق را که بنماید؟


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۴۷ - در قضا و قدر:خدای کار چو بر بنده‌ای فرو بندد - به هرچه دست زند رنج دل بیفزاید


  23. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۳۸۴:امشب که دل در آتش آن گلعذار بود - هر موی بر تنم رگ ابر بهار بود


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸:آن روزگار کو که مرا یار یار بود - من بر کنار از غم و او در کنار بود


  24. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۴۷۴:گر دل سر شکایت دیرینه واکند - بیگانگی چه ها به تو دیر آشنا کند

    حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۷۴:آن کیست تا ز کار کسی عقده واکند؟ - تقدیر نی به ناخن مشکل گشا کند


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۳:هرچ از وفا به جای من آن بی‌وفا کند - آنرا وفا شمارم اگرچه جفا کند


  25. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۳:از کمال خویش نالم نی ز جور روزگار - زیر بار خود بود دستم، چو شاخ میوه دار


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۰ - در مدح صدرالزمان علاء الدین محمود خراسانی:باد شبگیری نسیم آورد باز از جویبار - ابر آذاری علم افراشت باز از کوهسار

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۵ - در مدح سلطان اعظم سنجر:آب چشمم گشت پر خون زاتش هجران یار - هست باد سرد من بر خاک از آن کافور بار

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۲:ای برادر پند من بشنو اگر خواهی صلاح - در معاش خویش بر قانون من کن یک مدار


  26. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۲۷:برخیز سوی عالم بالا برون رویم - از خود به یاد آن قد رعنا برون رویم


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹:ای زلف تابدار ترا صدهزار خم - وی جان غمگسار مرا صدهزار غم

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۵۸:ای از برادر و پدر افزون دوبار صد - وز تیر آسمان بتازی چهار کم


  27. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۴۵:چون مهرهٔ ششدر، شده رفتار ز یادم - از چار جهت بسته فلک راه گشادم


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۰:دردا و دریغا که دل از دست بدادم - واندر غم و اندیشه و تیمار فتادم


  28. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۶۷۵:گلستان محبت را ز دیرین عندلیبانم - به گوش غنچه گستاخ است گلبانگ پریشانم

    حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۶:به خون خود چو گل آغشته دامن تا گریبانم - به چشم طفل طبعان گرچه از رنگین لباسانم


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۱:ترا من دوست می‌دارم ندانم چیست درمانم - نه روی هجر می‌بینم نه راه وصل می‌دانم

    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۳:بیا ای راحت جانم که جان را بر تو افشانم - زمانی با تو بنشینم ز دل این جوش بنشانم


  29. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۸:شد فاش ز گلبرگ لبت راز نهانم - من غیر نی ای نیستم، از توست فغانم


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۸:جانا ز غم عشق تو امروز چنانم - کاندر خم زلف تو توان کرد نهانم


  30. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۴۰:محبّت برتر آمد از چه و چون - تعالی العشق عن نعت یقولون


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۹ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی:درآمد موکب عید همایون - که بر صاحب مبارک باد و میمون


  31. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵۶:این لاله نیست بر سر مشت غبار من - گل کرده است داغ کسی از مزار من


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹:ای باد صبحدم خبری ده ز یار من - کز هجر او شدست پژولیده کار من


  32. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۱:دل در پریدن است چو شبنم ز روی تو - خون مشک می شود به رگ گل ز بوی تو


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۴:ای جان من به جان تو کز آرزوی تو - هست آب چشم من همه چون آب جوی تو


  33. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۸۲:ای آب خضر، سایهٔ سرو روان تو - آتش به جان، گل از رخ چون ارغوان تو

    حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۲۹۵:دارم دلی دو نیم، ز تیغ زبان تو - زخمم، نمک چش لب شکرفشان تو


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۰ - در مدح امیر اسفهسالار فخرالدین اینانج بلکا خاصبک:ای فخر کرده دین خدای از مکان تو - وی پشت ملک و روی جهان آستان تو

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶۱ - در مدح پیروزشاه عادل:ای شمس دین و شمس فلک آسمان تو - ای صدر ملک و صدر جهان آستان تو


  34. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۰:دارد ستاره ریز، مرا آفتاب تو - عالم خراب چشمم و چشمم خراب تو


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۹ - در مدح ملک معظم عمادالدین فیروزشاه:ای باد خاک مرکب گردون شتاب تو - آتش بخار چشمهٔ تیغ چو آب تو


  35. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۴:کمند جذبه اش نگذاشت مجنونی به صحرایی - سواد شهر بند حلقهٔ زلف دلارایی


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰۶ - در مدح عزیزالدین طغرائی:خرد را دوش می‌گفتم که ای اکسیر دانایی - همت بی‌مغز هشیاری همت بی‌دیده بینایی


  36. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۴۹:نگذاشت نی به هوشم، از نالهٔ رسایی - بیگانه ام ز خود کرد، آواز آشنایی


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸:خه مرحبا و اهلا آخر تو خود کجایی - احوال ما نپرسی نزدیک ما نیایی


  37. حزین لاهیجی » غزلیات » شمارهٔ ۸۸۲:کند گردآوری زلفش، دل شوریده بسیاری - که زندان را نباشد بهتر از زنجیر، دیواری

    حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۳۲۰:گذشت آن دور کز ساغر، کند یاری مرا یاری - به اشک لاله گون زین پس، نمایم چهره گلناری


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۴ - در مدح صدر اجل خواجه مجیرالدین محمد:زهی کلک تو اندر چشم دولت کحل بیداری - به عونش کرده مدتها جهانداران جهانداری

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۵۳ - روزی بدمستی کرده بود در عذر آن گوید:خداوند که داند خواست عذر لطف دوشینت - چه سازم وز که خواهم یارب امروز اندرین یاری


  38. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱ - در توسل به حضرت خاتم الانبیاء (ص):یا خاتم النبییّن، غمخوار عالمی تو - پیش تو چون ننالم؟ از جور آسمانی


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱:بختی نه بس مساعد یاری چنان که دانی - بس راحتی ندارم باری ز زندگانی

    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۲:آگه نه‌ای ز حالم ای جان و زندگانی - دردا که در فراقت می‌بگذرد جوانی


  39. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۵ - در عذرخواهی از اتفاق توارد در اشعار:به خدایی که از اشارت کن - عالمی را نموده معماری


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱:با من اندر گرفته‌ای کاری - کان به عمری کند ستمکاری


  40. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۶ - قطعه دربارهٔ صبر و شکیبایی:شب گذشته، فتادم به خاک کوچهٔ غم - هزار مرحله، ز آرامگاه راحت دور


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۳ - در مدح صدر اجل ضیاء الدین منصور:رییس مشرق و مغرب ضیاء الدین منصور - که هست مشرق و مغرب ز عدل او معمور

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۹۵:بضیاء دولت و دین خواجهٔ جهان منصور - که هست عالم فانی به ذات او معمور


  41. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۰ - بثّ و شکویٰ:چون زادم از نتایج علوی به مهد خاک - عنقای قاف همّتم از عرش زد صفیر


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۸۱ - در مرثیه:هرگز گمان مبر که کمال‌الزمان بمرد - کو روح محض بود نه جسم فناپذیر


  42. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۱۷ - برای کسی که اشعار او را به سرقت برده است:غزلی برده رندکی از من - که نگویم ز ننگ، نامش باز


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸:ای جهان را به حضرت تو نیاز - در جاه تو تا قیامت باز

    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹:تختهٔ عشق برنوشتم باز - برنویس ای نگار تختهٔ ناز


  43. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۲۱ - و نیز در وصف خامهٔ خویش:لوحش الله خامه ام که به صدق - هست با معنیش وفا و وفاق


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۱۰ - در مذمت زنان:مار نون نکاح چو بزدت - ای به حری و رادمری طاق


  44. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۲۵ - این قطعه را از هند به عالم بزرگ امیر صدرالدین محمد رضوی قمی نوشته و به نجف اشرف فرستاده است:حزین، از تقاضای همّت برآنم - که خوان سخن را به اخوان فرستم


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۳۴ - انوری در جواب این قطعه گفته و او را ستوده است:به حمد و ثنا چون کنم رای نظمی - نه دشوار گویم نه آسان فرستم


  45. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۳۲ - در حکمت:نمود این سوال از فلاطون یکی - ز دشمن چه سان کینه باید کشید؟


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۰:اگر انوری خواهد از روزگار - که یک لحظه بی‌زاء زحمت زید


  46. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۳۸ - غیر آزادگان:غیر آزاده خاطری که بود - برتر از چرخ و انجمش، پایه


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۲۷ - در نصیحت نفس خود:انوری شعر و حرص دانی چیست - این یکی طفل و آن دگر دایه

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۲۸ - از لالابک تقاضایی کند:ای جهان را دفین به دست تو در - چون معادن هزار سرمایه


  47. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۳۹ - اژدها:ایّام، گرسنه اژدهایی ست - کاو راست نواله، مغز آدم


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۵ - در ستایش اسب صاحب ناصر الدین و تخلص به مدح او:ای زرین نعل آهنین سم - ای سوسن گوش خیزران دم

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۸ - در مدح مفخرالسادة مجدالدین ابوطالب نعمه:ای کلک تو پشت ملک عالم - وی روز تو عید دور آدم

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۹ - در مدح رضیةالدین مریم:ای فخر همه نژاد آدم - ای سیدهٔ زنان عالم


  48. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۴۰ - مطایبه:پرسید دوش ساده دلی از من این سخن - با سینهٔ پرآتش و با دیدهٔ پرآب


    انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:ای از بنفشه ساخته گلبرگ را نقاب - وز شب تپانچه‌ها زده بر روی آفتاب

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۰ - در مدح ناصرالدین طاهر:چون وقت صبح چشم جهان سیر شد ز خواب - بگسسته شد ز خیمهٔ مشکین شب طناب


  49. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۵۵ - به یکی از بزرگان نوشته است:ای که دارد لوای اقبالت - آفتاب بلند، سایه نشین


    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۱ - در مدح فخرالسادات مجدالدین ابوطالب نعمه:آیت مجد آیتی است مبین - منزل اندر نهاد مجدالدین

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۲ - در مدح مجدالدین ابوالحسن عمرانی:ای جهان را جمال و جاه تو زین - اسم و رسم تو اسم و رسم حسین

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۳ - فخرالدین خالد قطعه‌ای به مطلع زیر به انوری نوشته و او را مدح گفته انوری در جواب فخرالدین قصیدهٔ ذیل را گفته و پسر او را که طفل بوده ستوده:و علیک السلام فخر الدین - افتخار زمان و فخر زمین

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۴ - مدح ملک‌الاسخیا ابوالمفاخر امیر فخرالدین:افتخار زمان و فخر زمین - بوالمفاخر امیر فخرالدین

    انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۶ - در مدح ناصرالدین طاهربن مظفر:صاحب روزگار و صدر زمین - نصرت کردگار ناصر دین

    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۹۷ - زین‌الدین عبدالله از استر افتاده و حکیم به عیادت او نرفته بود این قطعه در عذر تقصیر خویش گفته:ای بزرگی که از شمایل و قدر - ملک را زینتی و دین را زین


  50. حزین لاهیجی » قطعات » شمارهٔ ۵۶ - در تاریخ تدوین چهارمین دیوان خود فرموده است:هزار و یکصد و پنجاه و پنج هجری بود - که گشت نسخه ی دیوان چارمین سپری


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۵۴ - فی‌الموعظة:چهار چیزست آیین مردم هنری - که مردم هنری زین چهار نیست بری


  51. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۳:لعلت به فسون نبرد از دل تب و تاب - گر شکّر لطف داد و گر زهر عتاب

    حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۴:کردی دلم از حسن گلوسوز کباب - نه پرتو لطف دیده نه برق عتاب


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶:این دل چو شب جوانی و راحت و تاب - از روی سپیده‌دم برافکند نقاب

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:هم طبع ملول گشت از آن شعر چو آب - هم رغبت از آن شراب چون آتش ناب

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:زان روی که روز وصل آن در خوشاب - در خواب شبی بر آتشم ریزد آب


  52. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۸:از عمر عزیز رفته افزون از شصت - گاهی در کار و گه به کوتاهی دست


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰:در وصل تو عزم دل من روز نخست - آن بود که عمر با تو بگذارم چست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۱:آتش به سفال برنهادی ز نخست - پس با خاکم به در برون رفتی چست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲:دستم که به گوهر قناعت پیوست - پر بود و نبود آز را بر وی دست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳:جدت ورق زمانه از جور بشست - عدل پدرت سلسلها کرد درست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴:هجری که به روز غم مبادا دل و دست - بر دامن دل که گرد ننشست نشست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵:جانا به تن شکسته و عزم درست - عمریست که دل در طلب صحبت تست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۶:ای شاه ز قدرتی که در بازوی تست - تیر تو به ناوک قضا ماند چست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷:با موزه به آب در دویدی به نخست - تا خرمن من به باد بردادی چست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۸:کار تنم از دست دلم رفت ز دست - بیچاره دلم به ماتم جان بنشست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹:دل در خم آن زلف معنبر بنشست - جان گفت که دل رفت وزین غمکده رست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰:بوطالب نعمه ای گشاده‌دل و دست - با دست و دلت بحر و فلک ناقص و پست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱:ای صبر ز دست دل معشوقه‌پرست - این بار به دامن تو خواهم زد دست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲:دی می‌شد و از شکوفه شاخی در دست - گفتم به شکوفه وعده بود این آن هست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:از حادثه‌ای که هرچه زو گویم هست - هرچند که بشکست مرا هیچ نبست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴:دی با تو چنان شدم به یک خاست و نشست - کز من اثری نماند جز باد به دست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:گفتند که شعر تو ملک داشت به دست - گفتم عجبا و جای این معنی هست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:ای عهد تو عید کامرانی پیوست - افتاد بهار پیش بزم تو ز دست


  53. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۴۷:در هند اگر کسی نرنجد از راست - گویم طبقات خلق را بی کم و کاست


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۷:گفتند که گل چمن به یکبار آراست - برخاست و کلید باغ و کاشانه بخواست

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸:در کوی تو هیچ کار من ناشده راست - ایام به کین خواستن من برخاست


  54. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۷۹:خورشید رخ تو تا دل افروز نشد - ما را شب بخت تیره فیروز نشد


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۵:آخر دل من به وصل پیروز نشد - شایستهٔ صحبت دل‌افروز نشد


  55. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۰:تا چند زمانه فتنه اندوز شود؟ - هر گوشه، کمانِ کین سیه توز شود؟


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۰۰:تسلیم چو بر حادثه پیروز شود - هم حادثه یار و حیله‌آموز شود


  56. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۵:با سرمه چو شد نرگس عیّار تو یار - شد چون دل شب، روز گرفتار تو تار


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۶۴:با خار قناعت ار بسازی یکبار - از هر قدمی برویدت صد گلزار

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۲۵:دی ما و می و عیش خوش و روی نگار - وامروز غم جدایی و فرقت یار


  57. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۶:گر جلوهٔ دوست می کند عاشق سیر - دل، خواه به کعبه رو کند، خواه به دیر

    حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۵۸:بس بوالعجب است زیر این چرخ اثیر - عبرتکده ای ست در نظر، عالم پیر


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۳:ای رای تو آفتاب و ای کلک تو تیر - وی چون تو جوان نبوده در عالم پیر

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۴:هستم شب و روز و روز و شب در تدبیر - تا خصم ترا چون کشم ای بدر منیر

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۵:منصوریه هرگزت درآمد به ضمیر - کاید به درت موکب میمون وزیر

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۳۶:ای چرخ نفور از جفای تو نفیر - وی بخت جوان فغان از این عالم پیر


  58. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۳:از خصمی روزگار بی مهر و تمیز - تا چند زنیم سینه بر خنجرِ تیز؟


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۹:نایی بر من به خانه‌ای شورانگیز - وانگه که بیایی به هزاران پرهیز

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵۰:بازار قبول گل چو شد خوش خوش تیز - گفتم که به باغ در شو ای دلبر خیز


  59. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۶۶:در راه خطیری که نشیب است و فراز - کورانه به پای خفتهٔ خویش مناز


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۰:از آرزوی خیال تو روز دراز - در بند شبم با دل پر درد و نیاز

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۱:ای دست تو در جفا چو زلف تو دراز - وی بی‌سببی گرفته پای از من باز

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۲:آن شد که من از عشق تو شبهای دراز - با مه گله کردمی و با پروین راز

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۳:زان شب که به روز برده‌ام با تو به ناز - روز و شبم از غمت سیاهست و دراز

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۴:دل شادی روز وصلت ای شمع طراز - با صد شب هجر بیش گفتست به راز

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۵:گر در طلب صحبتم ای شمع طراز - دوش آبله کرد پایت از راه دراز

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۴۶:ای دل بخریدی دم آن شمع طراز - وی دیده حدیث گریه کردی آغاز


  60. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۰:آنم که به ملک نیستی سلطانم - با سامانم اگر چه بی سامانم


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۸:در خدمت تست عقل و هوش و جانم - گر پیش برون روم ور از پس مانم

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۹:ای دل چو به غمهای جهان درمانم - از دیده سرشکهای خونین رانم


  61. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۱۹۲:رخ، تازه به اشک ارغوانی دارم - از دولت عشق، کامرانی دارم


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۷:ای دل ز وصال تو نشانی دارم - وی جان ز فراق تو امانی دارم

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۸:من با تو که عشق جاودانی دارم - یک مهر و هزار مهربانی دارم


  62. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۰۴:چون شمع بود داغ جنون تاج سرم - آتش به جهانی زده مژگان ترم


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۶:دی کرد وداع بر جناح سفرم - تا دست فراق کرد زیر و زبرم

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۷:روزی که به حیلت به شب تیره برم - می‌گویم شکر و باز پس می‌نگرم

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۸:زلف تو دلم برد و به جان در خطرم - گیرم که ز بیم پی به زلفت نبرم

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹۹:سودای تو بیرون شده یکسر ز سرم - وز کوی تو ببرید خرد رهگذرم

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۰:چون روی ندارم که به رویت نگرم - باری به سر کوی تو بر می‌گذرم

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰۱:ای دل ز فلک چرا نیوشی آزرم - هم بادم سرد ساز و با گریهٔ گرم


  63. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۲:صوفی، اگرت هوای کشف است و یقین - بگذار حدیث نفس و بشنو ز حزین


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵۷:بوطالب نعمت ای همه دولت و دین - در خود نگر و جمله جهان نیک ببین


  64. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۲۵:آمد سحر آن نگار خونین جگران - پرسید ز احوال منِ دل نگران


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴۰:ای دل مگذار عمر چون بی‌خبران - ایمن منشین ز روزگار گذران

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴۱:شخصی دارم زنده به جان دگران - عمری به هزار درد و محنت گذران


  65. حزین لاهیجی » رباعیات » شمارهٔ ۲۵۶:ای آنکه به لافگاه دعوی چستی - واندر طلب گوهر عرفان سستی


    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۲:دوش ارنه وقارت به زمین پیوستی - فریاد و دعایت به زمین کی بستی

    انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹۳:دوش از سر درد نیستی در مستی - گفتم فلکا نیست شدم گر هستی


  66. حزین لاهیجی » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۱۲۱:پی برده هر که، وادیِ دل جلوه گاه کیست - داند که چاک سینهٔ ما شاهراه کیست


    انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۲ - مناظرهٔ بوتهٔ کدو با درخت چنار:نشنیده‌ای که زیر چناری کدو بنی - برجست و بر دوید برو بر به روز بیست