گنجور

 
 
 
عنصری

ای دل چو بغمهای جهان درمانم

از دیده سرشکهای رنگین رانم

خود را چه دهم عشوه یقین میدانم

کاندر سر دل رسد به آخر جانم

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
ابوسعید ابوالخیر

یک روز بیوفتی تو در میدانم

آن روز هنوز در خم چوگانم

گفتی سخنی و کوفتی برجانم

آن کشت مرا و من غلام آنم

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از ابوسعید ابوالخیر
مسعود سعد سلمان

ای طبع بده ور ندهی بستانم

آن مایه که گرد کرده ای من دانم

ای آتش اندیشه چو من درمانم

اندر تو زنم گر نبری فرمانم

عین‌القضات همدانی

ای عشق چرا همی نهی بر جانم

باری که بدست کشیدنش نتوانم

من بنده مطیع آن چنان فرمانم

زنهار مده ز دست خود آسانم

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عین‌القضات همدانی
انوری

ای دل چو به غمهای جهان درمانم

از دیده سرشکهای خونین رانم

خود را چه دهم عشوه یقین می‌دانم

کاندر سر دل شود به آخر جانم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه