لوحش الله خامه ام که به صدق
هست با معنیش وفا و وفاق
ترجمان غم نهان من است
چون زبان، بسته با دلم میثاق
هم نی خوش نوا و هم نایی
آه عشاق و ناله سنج عراق
پیکر عشق را بود محیی
شاهد حسن را بود خلاق
سر معشوق از نوایش گرم
دل عاشق به ناله اش مشتاق
نقش او رشک صفحه ارژنگ
مدّ او، میل سرمهٔ اوراق
نقطه اش، بدر آسمان شرف
لیکن آسوده از خسوف و محاق
کرده مستانه جلوه هایش تنگ
عرصه بر ساقیان سیمین ساق
رگ افسرده را بود نشتر
سر بی مغز را بود مطراق
با رگِ ابر معنی است چو برق
شب معراج فکرت است، براق
گلشن از فیض جوی او، انفس
روشن از نور شمع او آفاق
گهر افشانده همّتش به طبق
به بر خازنان سبع طباق
حلی افزای این مقوس طوق
لوحه پیرای این مقرنس طاق
ننماید ز موم و خارا فرق
سر کند چون ز قصه های فراق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آینهٔ دل ز زنگ کفر و نفاق
نشود روشن از خلاف و شقاق
مار نون نکاح چو بزدت
ای به حری و رادمری طاق
هان و هان تا ز کس طلب نکنی
هیچ تریاق به ز طای طلاق
نیست شهری چو شهر اصفاهان
بحقیقت ز شهرهای عراق
که ببینی درو خساست و بخل
که نیابی درو دروغ و نفاق
خواجگانی بنام و ننگ درو
[...]
ای شده روشن از تو در آفاق
مشکلات و مکارم اخلاق
دی غریوان شدم به سوی وثاق
بر وصال اختیار کرده فراق
دلم اندر هزاهز هجران
روحم اندر کشاکش احراق
طرب از طبع من گسسته وطن
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.