گنجور

 
سلمان ساوجی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «که بهر معیشت ز مال بضاعت » مصرع دوم یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ت» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
ح
د
ر
ش
ض
غ
گ
ل
م
ن
و
ه
ی

قطعه شماره ۱: خداوندا از افراط شراب شرب دوشینه - دمادم می‌رسد جانم به لب چون ساغر صهبا

قطعه شماره ۲: خواجه از فرط بزرگی همچو *** شد که دماغ - لاجرم بهر بزرگان *** نجنباند ز جا

قطعه شماره ۳: ای سکندر دولتی کاوصاف لطفت دم به دم - می‌گشاید از زبان، صد چشمه حیوان مرا

قطعه شماره ۴: یک حدیثم یادگارست از پدر - کای پسر چون حاجتی افتد تو را

قطعه شماره ۵: دوش چون در تتق غیب بخوابانیدم - این دو هندوی جهاندیده نورانی را

قطعه شماره ۶: خداوندا چنین شهری که از آب و هوا خاکش - زد آتش در درون صد بار آب زندگانی را

قطعه شماره ۷: هوس مملکت چرا نبود - بعد ازین هر گدا و تونی را

قطعه شماره ۸: بر آستان رفیع خدایگان جهان - سپهر کوه و قار آفتاب ابر عطا

قطعه شماره ۹: آصف ثانی رشیدالحق والدین آنکه هست - آسمان عکسی ز روی عالم آرای شما

قطعه شماره ۱۰: به سال هفتصد و هفتاد و پنج گشت خراب - به آب شهر معظم که خاک بر سر آب

قطعه شماره ۱۱: شنودم که می‌گفت بشوده به شیخ - که احوال حاجی است در اضطراب

قطعه شماره ۱۲: جهان جود و مروت سپهر فضل و کرم - که خاک پای تو را چاکرست آب حیات

قطعه شماره ۱۳: ای خداوندی که پر شد گنبد فیروزه رنگ - گوش تا گوش از صدای کوس فتح و نصرتت

قطعه شماره ۱۴: ای عذار تو از آفتاب تا بی یافت - گمان مبر که عذارت در آفتاب بسوخت

قطعه شماره ۱۵: چشم و چراغ شرع که ذات منورت - از پای تا به سر همه عین سعادت است

قطعه شماره ۱۶: ای سرفراز شهی کز بن دندان چو خلال - به غلامی درت قیصر و خاقان بر خاست

قطعه شماره ۱۷: به نسب نیست نسبت مردم - هر کسی را به نفس خود شرف است

قطعه شماره ۱۸: تاج بخش خسروان شاهی کز آب تیغ او - جویبار مملکت پیوسته سبز و خرم است

قطعه شماره ۱۹: شهی که شنقر عنقا شکار او را ماه - کلاه گوشه خورشید زنگ زرین است

قطعه شماره ۲۰: زهی آصف کز صفاتی کز کفایت - تو را ملک سلیمان در نگین است

قطعه شماره ۲۱: الا ای آفتاب مشرق فضل - که تاب مهرت اندر جان ماه است

قطعه شماره ۲۲: ای جهانگیری که وقت رفتن و باز آمدن - موکب نصرت عنایت در عنان پیوسته است

قطعه شماره ۲۳: تا مادر زمانه بتایید نه پدر - آیین وضع و حمل ولادت نهاده است

قطعه شماره ۲۴: پادشاها ز عمر خویش مرا - بی حضور شما چه فایده است

قطعه شماره ۲۵: دادند اشتری دو سه نواب شه مرا - شادان شدم از آنکه مرا چارپا بسی است

قطعه شماره ۲۶: می که نفع است درو در خوردست - گرچه بیش از همه بدنام و دنی است

قطعه شماره ۲۷: دیدن خواجگان بلایی بود - بنده عمری ازین بلا می‌جست

قطعه شماره ۲۸: دیدمش دوش رخ تراشیده - گفتم ای جان و دل که روی تو خست

قطعه شماره ۲۹: شاها یقین که مدح و ثنای تو برترست - زانها که در سواد دل و دفتر آمده است

قطعه شماره ۳۰: چون به قشلاق قرا باغ آمدیم - گفتم از افلاس وا خواهیم رست

قطعه شماره ۳۱: پادشاها خواست کردن جانم استقبال تو - لیکن از بیماری جان بود پایم سخت سست

قطعه شماره ۳۲: بلقیس ثانی ای که صد پایه رای تو - بالای دست را بعه آسمان نشست

قطعه شماره ۳۳: صاحب قران دور فلک خواجه تاج الدین - ای خواجه‌ای که دین و سعادت قرین توست

قطعه شماره ۳۴: ایا سحاب نوالی که ابر دریا دل - به های های ز دست تو بارها بگریست

قطعه شماره ۳۵: پادشاها مهد عالی می‌رود سوی شکار - لیکن اسباب شدن ما را مهیا هیچ نیست

قطعه شماره ۳۶: ای جهانبشخ جوانبختی که اهل فضا را - جز جنابت در جهان امروز استظهار نیست

قطعه شماره ۳۷: وزیرا جهان قحبه بی وفاست - تو را زین چنین قحبه‌ای ننگ نیست

قطعه شماره ۳۸: خواجه از قول باز می‌گردد - خواجه را شرط و قول و پیمان نیست

قطعه شماره ۳۹: ز پیری جهان دیده کردم سوالی - که بهر معیشت ز مال بضاعت

قطعه شماره ۴۰: مشیر ملک و صلاح زمانه عزالدین - که هر چه هست به جز خدمت تو نیست صلاح

قطعه شماره ۴۱: صدر عالی، کمال دولت و دین - ای به تو کشور کرم، آباد

قطعه شماره ۴۲: پادشاها صبوح دولت تو - متصل با صباح محشر باد

قطعه شماره ۴۳: ای خیام دولتت برکنده دور آسمان - چون خیامت بارگاه آسمان برکنده باد

قطعه شماره ۴۴: کنار حرص الا پر کجا توانی کرد - تو از طمع که سه حرف میان تهی افتاد

قطعه شماره ۴۵: ای وجودت سبب راحت و آسایش خلق - به وجودت ابدا زحمت و رنجی مرساد

قطعه شماره ۴۶: ای یاد حضرتت چو قدح مایه نشاط - طبع جهان به خرمی دولت تو شاد

قطعه شماره ۴۷: خدایگان وزیران ملک آصف عهد - زهی نهاده نهاد تو عدل را بنیاد

قطعه شماره ۴۸: شها قمری طوق‌دار تو آمد - که تا آستان بوسد و باز گردد

قطعه شماره ۴۹: ایا شاهی که بر الواح گردون - فلک نقش ثنایت می‌نگارد

قطعه شماره ۵۰: دیدی که محمد مظفر - در کسوت فاقه چون به سر برد

قطعه شماره ۵۱: سپهر فضل و هنر شمس دین که شمس و قمر - جز از غبار درت توتیا نخواهد کرد

قطعه شماره ۵۲: ای شهنشاهی که این چرخ مقوس روز رزم - طایران فتح را از پر تیرت بال کرد

قطعه شماره ۵۳: هدهد نامه رسان تاج کرامت بر سر - نامه‌ای دوش به سلمان ز سلیمان آورد

قطعه شماره ۵۴: میر مسعود پیر گشت و هنوز - همچو اطفال کعب می‌بازد

قطعه شماره ۵۵: ایا کریم نهادی که پیش نعمت تو - همه خزائن کان خاک خان نمی‌ارزد

قطعه شماره ۵۶: همنشین بدان مباش که نیک - از بدان جز بدی نیاموزد

قطعه شماره ۵۷: من که باشم که شوی رنجه به پرسیدن من - این چنین لطف و کرم هم ز شما برخیزد

قطعه شماره ۵۸: ای صاحبی که صاحب دیوان چرخ را - در مجلس تو منصب بالا نمی‌رسد

قطعه شماره ۵۹: فراز تخت معانی چو کوس فضل زنم - سبق ز جمله اقران خود مرا باشد

قطعه شماره ۶۰: ای امیری که شهسوار فلک - با تو پیوسته هم عنان باشد

قطعه شماره ۶۱: شاها مرا به اسبی موعود کرده بودی - در قول پادشاهان قیلی مگر نباشد

قطعه شماره ۶۲: کریما گوش کن گفتار نغزم - که چون من نغز گفتاری نباشد

قطعه شماره ۶۳: سحاب بهر یمین پادشاه روی زمین - به رقعه‌ای که ز خطش زلال جان بچکد

قطعه شماره ۶۴: ای شهنشاهی جوانبختی که در معراج جاه - شهسوار همتت تا قرب اوادنی براند

قطعه شماره ۶۵: گر چو گل خواهی که باشی سرخ روی - از زرت دامن فرو باید فشاند

قطعه شماره ۶۶: ایا ستاره سپاهی که آب شمشیرت - غبار فتنه و ظلم از هوای ملک بنشاند

قطعه شماره ۶۷: گرچه از اندیشه این واقعه - خلق را دردل به غیر از غم نماند

قطعه شماره ۶۸: ستاره کوکبه شاها که بنده از دل و جان - همه دعای تو گوید همه ثنای تو خواند

قطعه شماره ۶۹: پادشاها بندگان درگه احسان تو - هر یک از هر جنس چندین چارپا بسته‌اند

قطعه شماره ۷۰: نوکران میر حاج اختچی - زین و پالان را به تنگ آورده‌اند

قطعه شماره ۷۱: عقل را گفتم که عمری پیش ازین چوپانیان - گردن از گردون گردان از چه می‌افراشتند

قطعه شماره ۷۲: خسروا این امیر کرمان چند - کفن خود چو کرم پیله تند

قطعه شماره ۷۳: صد را نوکرانت ز برو زیر شدند - وز پهلوی اقبال تو ادبیر شدند

قطعه شماره ۷۴: یا رب این قوم چه دم سرد و چه افسرده - که به دم سردی و افسردگی از دی بترند

قطعه شماره ۷۵: خسروا نایبان استیفا - کار بر من دراز می‌گیرند

قطعه شماره ۷۶: آنانکه مقربان شاهند - وینان که ملازمان میرند

قطعه شماره ۷۷: ای خداوندی که پیش طبع فیاضت سحاب - بی‌حیا شخصی بود گر دعوی رادی کند

قطعه شماره ۷۸: خسروا یاد می‌کنم هر دم - به سر تخت خسروی سوگند

قطعه شماره ۷۹: ای مرغ جان طلب کن ازین آتشین قفس - راه برون شدن که تو را هم قفس نماند

قطعه شماره ۸۰: شاها وزرایی که امینان امیرند - بی وجه مرا در پی خود چند دوانند

قطعه شماره ۸۱: دین پناها کی روا باشد که خلق از مستزاد - ملک و اسباب و زن و فرزند را مرهون کنند

قطعه شماره ۸۲: ای خسروی که دست و دل کامگار تو - کار جهان به تیغ جهانگیر می‌کنند

قطعه شماره ۸۳: اول آن است که چون نیت عزلت دارد - بنده زین دایره جمع جدا خواهد بود

قطعه شماره ۸۴: نفس من اگر چه جانبخش است - جگرم غرق خون چو مشک بود

قطعه شماره ۸۵: هلال غره دولت وجیه دولت و دین - که با ضمیر تو خورشید راضیا نبود

قطعه شماره ۸۶: خدایگانا چو شد اشارتت که رهی - به ملک فارس به تحصیل وجه زر برود

قطعه شماره ۸۷: چون سر چاه بلا باز شود بر یعقوب - حال پیراهن یوسف همه پوشیده شود

قطعه شماره ۸۸: دیگر از خرج پرو دخل کمش چندی قرض - هست و فرض است که قرض غرما باز دهد

قطعه شماره ۸۹: ای جوانبختی که در ایام عدلت باد صبح - دختران غنچه را تعلیم مستوری دهد

قطعه شماره ۹۰: ای وزیری که فلک حلقه به گوش در توست - خود فلک را چه دری بهتر ازین می‌باید

قطعه شماره ۹۱: ایا شهی که غبار سپاه منصورت - عذار فتح به خط معنبر آراید

قطعه شماره ۹۲: ای وزیری که دلت همت اگر در بندد - گره عقد ز ابروی فلک بگشاید

قطعه شماره ۹۳: دیگر آن است که محبوب جهان سقری شاه - آمد از بندگی شاه که می‌فرماید

قطعه شماره ۹۴: شبی زبان فصاحت ز منهیان خرد - سوال کرد غرض آنکه مدتی است مدید

قطعه شماره ۹۵: ایا سحاب نوالی که از صریر قلم - به گوش صامعه جز مدحت شما نرسید

قطعه شماره ۹۶: شها که بود که از فیض بخشش تو بدو - گهر به رطل نیامد درم به من نرسید

قطعه شماره ۹۷: ایا شمع جمع و چراغ ملوک - چو پروانه تا چند تابم دهید

قطعه شماره ۹۸: پادشاها عالم از انصاف تو معمور شد - همچنین معموره‌اش را تا ابد معمور دار

قطعه شماره ۹۹: کدام پیک مبارک قدم دعای مرا - برد به حضرت خورشید آسمان مقدار

قطعه شماره ۱۰۰: طریق نیست سفارش به آسمان کردن - که سایه بر سر سکان ربع مسکون دار

قطعه شماره ۱۰۱: شتر وابچه دیار عرب - کرد قیتولهای مردم پر

قطعه شماره ۱۰۲: خسرو اخاک درگه تو مرا - از غبار ذر ور نیکوتر

قطعه شماره ۱۰۳: اگر هزار گنه بنده‌ای کند نبود - چنان بزرگ که اندک جریمه سرور

قطعه شماره ۱۰۴: پریر روز به حمام در فقیری را - به فحش و زجر فرو شست خواجه مغرور

قطعه شماره ۱۰۵: آنکه از کبر، یک وجب می‌دید - از سر خویش تا به افسر هور

قطعه شماره ۱۰۶: ای شهنشاهی که از بهر صلاح مملکت - آهنیت خود تاج سر شد و مرکب سریر

قطعه شماره ۱۰۷: کرا مجال بود کز زبان همچومنی - حکایتی برساند به بارگاه وزیر

قطعه شماره ۱۰۸: عاشثی شمعا از آن رو چون منت - چهره‌ای زردست و چشم اشک پاش

قطعه شماره ۱۰۹: خورده بودم غصه بسیار و طبعم بسته بود - داد حبی مسلهم فرزند مردود حبش

قطعه شماره ۱۱۰: از آبله جرب تن من - شاخی است که غنچه گشت بارش

قطعه شماره ۱۱۱: گر سر ترک کلاه فقر داری ای فقیر - چار ترکت باید اول تا رود کارت ز پیش

قطعه شماره ۱۱۲: قوی و بزرگ و سرافراز و سرخ رو ناگه - به آرزوی تو برخاستم ز مسکن خویش

قطعه شماره ۱۱۳: ای جهانبخشی که روز و شب چو نور آفتاب - فیض احسان تو فایض بر سماوات است و ارض

قطعه شماره ۱۱۴: ای وزیری که ملک جاه تو راست - از سماوات و ارض افزون عرض

قطعه شماره ۱۱۵: ماه گردون سلطنت ناگاه - شد نهان در حجاب میغ دریغ

قطعه شماره ۱۱۶: دارای شرق و غرب که جود و وقار تو - دریا و کوه را همگی برد آب و سنگ

قطعه شماره ۱۱۷: دوش با من خرد از روی نصیحت می‌گفت - کای گرفته ز جهان طبع لطیف تو ملال

قطعه شماره ۱۱۸: پناه زمره اسلام تاج دولت و دین - زهی خرد ز وجود تو کسب کرده کمال

قطعه شماره ۱۱۹: اکمل دولت و دین ای شرف منصب تو - در کمال شرف و قدر ازان سوی کمال

قطعه شماره ۱۲۰: وجیه دین محمد امیر اسماعیل - که رزق خلق خدا را کف تو گشت کفیل

قطعه شماره ۱۲۱: نظام واسطه عقد گوهر آدم - که سلک ملک ز رایش گرفته است نظام

قطعه شماره ۱۲۲: صاحب عادل کمال الدین حسن - ای تو را مه چاکر و کیوان غلام

قطعه شماره ۱۲۳: خدایگانا از حد گذشت و بی مر شد - حدیث فاقه داعی و عرض قصه وام

قطعه شماره ۱۲۴: شاها از میان جان و دل بیگاه و گاه - من دعایت با دعای قدسیان پیوسته‌ام

قطعه شماره ۱۲۵: صاحب قران مملکت ای آصفی که هست - صدر تو قبله عرب و کعبه عجم

قطعه شماره ۱۲۶: ای خداوندی که هر روز از درت - مژده فتحی دگر می‌آیدم

قطعه شماره ۱۲۷: ای کریمی که چون نسیم سحر - باغ خلق تو را هوا دارم

قطعه شماره ۱۲۸: ای خداوندی که از دریای خاطر دم به دم - در ثنایت عقدهای در مکنون آورم

قطعه شماره ۱۲۹: گر خسیسی زیر بالا کرد و بالایت نشست - منع نتوان کرد سلمان نیست اینجا جای خشم

قطعه شماره ۱۳۰: آصف کفایتا لطف و رافتت - با آنکه طبع بنده لطیف است چون کنم

قطعه شماره ۱۳۱: خسرو شمس و غرب شمس الدین - بر همه سروران تویی مخدوم

قطعه شماره ۱۳۲: ای صاحبی که از شرف مدح ذات تو - هر دم چو آفتاب ز موج سماروم

قطعه شماره ۱۳۳: ای وزیری که از خدا همه وقت - روی بخت تو تازه می‌خواهم

قطعه شماره ۱۳۴: خسرو یم یمین امیر علی - صورت رحمت علی علیم

قطعه شماره ۱۳۵: زاهد بگ آفتاب سلاطین شرق و غرب - دارای تاج بخش و خدیو جهان ستان

قطعه شماره ۱۳۶: مردم چشم وزارت، مرکز دور وجود - زبده ارکان و انجم حاصل کون و مکان

قطعه شماره ۱۳۷: پادشاها هر چه گوید پادشه باشد صواب - همگان را آن سخن مبذول باید داشتن

قطعه شماره ۱۳۸: شاعری سحر آفرینم، ساحری معجز نما - خازن گنج ممالک، مالک ملک سخن

قطعه شماره ۱۳۹: ای ز حیای گوهر پاک تو - غرق عرق زاده بحر عدن

قطعه شماره ۱۴۰: ز هجرت نبوی رفته هفصد و چل و چار - در آخر رجب افتاد اتفاق حسن

قطعه شماره ۱۴۱: جهان مجد و معالی رشید دولت و دین - زهی به جاه و جمال تو چشم جان روشن

قطعه شماره ۱۴۲: میر سید می‌شناسی بنده را - تا نجویی زینهار آزار من

قطعه شماره ۱۴۳: حبذا صدر صفحه‌ای که به است - به همه بابی از بهشت برین

قطعه شماره ۱۴۴: صورت لطف الهی شرف ملت و دین - معدن خلق حسن مظهر حق شاه حسین

قطعه شماره ۱۴۵: هر چه تا غایت به نام او مقرر بوده است - همچنان باشدبه نام او مقرر همچنین

قطعه شماره ۱۴۶: چشم من جای تو بود ای نور چشم - رفتی و ماند از تو خالی جای تو

قطعه شماره ۱۴۷: صاحب سلطان نشان دستور اعظم شمس الدین - ای جلال رفعتت را اوج گردون پایگاه

قطعه شماره ۱۴۸: همی خرید خر و گاو و گوسفند و گله - زمان وقف جمال عرب همه ساله

قطعه شماره ۱۴۹: موجب جمعیت نجوم به عقرب - کرد از گردون سوال شاه زمانه

قطعه شماره ۱۵۰: ای تاج سر همه افاضل - ای لطف تو روح را سکینه

قطعه شماره ۱۵۱: بر بتان، حسن و جوانی مفروش - ای جوان گرچه به غایت خوبی

قطعه شماره ۱۵۲: محیط کوه و قار آفتاب ابر عطا - که آسمان بزرگی و اختر دادی

قطعه شماره ۱۵۳: در ره بغداد کز هر جانبی - ناله افتاده باری آمدی

قطعه شماره ۱۵۴: ای وزیری که گر ز کلک تو ابر - داشتی مایه در چکانیدی

قطعه شماره ۱۵۵: ایا دریای جود و کان همت - که گردون مروت را مداری

قطعه شماره ۱۵۶: ز دور دایره این محیط پرگاری - نصیب من همه سرگشتگی است پنداری

قطعه شماره ۱۵۷: ایا کار و بار اعتباری نداری - بر شاه دلشاد کاری نداری

قطعه شماره ۱۵۸: به حق المعرفت هر کس چه داند کازر و نی را - منش دانم بد اندیشی است بد نفسی بد آموزی

قطعه شماره ۱۵۹: چو بر طلول دیار حبیب بگذشتم - که کرده بود خرابش جهان ز بی باکی

قطعه شماره ۱۶۰: هر که خواهد که بود پیش سلاطین بر پای - همچو شمعش نگریزد ز ثبات قدمی

قطعه شماره ۱۶۱: مرحبا ای آصف جم قدر کیوان رفعتم - کز سم اسب به مژگان گرد ره بزدودمی

قطعه شماره ۱۶۲: سپهرا من از شادیت غارغم - مرا چون توانی که غمگین کنی

قطعه شماره ۱۶۳: جهنمی زنک زن ....... - مشابه است به بی دولتی و بی دینی