گنجور

 
سلمان ساوجی

اکمل دولت و دین ای شرف منصب تو

در کمال شرف و قدر ازان سوی کمال

زهره را از حسد مجلس لطفت هر شب

بوده از خون شفق جام افق مالامال

تن بدخواه تو دیدم شده غربال به تیر

گرچه خون نیز ندیدم به جز آن یک غربال

در جهان شبه نظیر تو که ممکن نبود

همچو آسایش اهل نظر و فضل محال

سرو را شمه‌ای از حال دل من بشنو

از سر لطف و کرم نی ز سر رنج و ملال

تا بدانی که به جرم هنر و فضل مراست

دل ز مویه شده چون موی و تن از ناله چونال

بود عمری که مرا در طلب فضل گذشت

خوشتر از دور صبی تازه‌تر از عهد وصال

گوش می‌دارم وصیت کرمت می‌شنوم

کین سخن بشنود از توشه خورشید نوال

التماس از در الطاف تو تا کی نکنم

چون بود رنج همه گنج شود مالامال

نعمت و محنت ایام چو باقی نبود

عمر فانی چه کنم در طلب نعمت و مال

تا جهان باشد باد از اثر طالع سعد

بر جهان طلعت میمون تو فرخنده به فال

 
 
 
فرخی سیستانی

تا گرفتم صنما وصل تو فرخنده به فال

جز به شادی نسپردم شب و روز ومه و سال

چه بود فالی فرخنده تر از دیدن دوست

چه بود روزی پیروزتر از روز وصال

بینی آن زلف سیاه از بر آن روی چو ماه

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ازرقی هروی

از هری گر سوی اوغان شوی، ای باد شمال

باز گویی ز هری پیش ملک صورت حال

گویی: آن شهر، کجا بود دل بخت بدو

شادمان همچو دل مرد سخی وقت نوال

بی تو امروز همی نوحه کند بخت برو

[...]

قطران تبریزی

چه بود بهتر و نیکوتر از این هرگز حال

داد پیدا شد و پنهان شد بیداد و محال

باز رفته بکنار و شده آواره غراب

یافته شیر نیستان و شده دور شگال

ماه چونان شده کو را نبود هیچ خسوف

[...]

سوزنی سمرقندی

حاجب بوم یکی از سپید است بفال

. . . ایگانش چو جلاجل شده دمش چو دوال

خاصه را صید گرفتار میان چنگال

عامه مردم را داده از آن صید حلال

انوری

ای ترا کرده خداوند خدای متعال

داده جان و خرد و جاه و جوانی و جمال

حق آنرا که زبر دست جهانی کردت

که مرا بیهده بی‌جرمی در پای ممال

بکرم یک سخن بنده تامل فرمای

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه