گنجور

 
سلمان ساوجی

اول آن است که چون نیت عزلت دارد

بنده زین دایره جمع جدا خواهد بود

گوشه خانه‌ای امروز وطن خواهد ساخت

کش خداوند جهان خانه خدا خواهد بود

مدتی مالک ملک شعرا بود بحق

این زمان جامع جمع فقرا خواهد بود

پیش ازین در پی مخلوق به سر می‌گردید

بعد ازین بر در معبود به پا خواهد بود

بنده تا زنده بود وجه معاش بنده

هیچ شک نیست کز احسان شما خواهد بود

لیک دارم طمع آنکه معین باشد

که مرا وجه معیشت ز کجا خواهد بود؟

 
 
 
ناصر بخارایی

یارب این دل به کجا رفت و کجا خواهد بود

هر کجا چشم خوش و زلف دوتا خواهد بود

گر ازین شیوه بود مهر تو و جور رقیب

قاصد و همدم من باد صبا خواهد بود

دوست دشمن شد و دیدم به سطرلاب قدح

[...]

قاسم انوار

روی زیبای تو چون شمع صفا خواهد بود

دل آشفته ما مست بلا خواهد بود

دارد امید دل من بخداوند کریم

هر بلایی که رسد عین عطا خواهد بود

هر گروهی بسبیلی بخداوند روند

[...]

نورعلیشاه

تا می صاف بمیخانه صفا خواهد بود

سرما خاک در میکده ها خواهد بود

کی شود جمع پریشانی خاطر ما را

تا سر زلف تو بر دست صبا خواهد بود

گر چنین سرو قد یار کند جلوه گری

[...]

ادیب الممالک

این درختی است که در باغ صفا خواهد بود

اصل آن ثابت و فرعش به سما خواهد بود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه