گنجور

 
سلمان ساوجی

صدر عالی، کمال دولت و دین

ای به تو کشور کرم، آباد

در سخا و مروت و احسان

مثل تو مادر زمانه نزاد

هر که او دست در رکاب تو زد

پای بر فرق فرقدان بنهاد

از بزرگان روزگار تویی

خوب خلق و اصیل و نیک نهاد

یک قرابه شراب نیکم بخش

که تو را کردگار بد مد هاد

بنده بیتی همی کند تضمین

که از آن خوبتر ندارد یاد

بخت نیکت به منتهای امید

برساناد و چشم بد مرساد

 
 
 
سعدی

بخت نیکت به منتهای امید

برساناد و چشم بد مرساد

سلمان ساوجی

همین شعر » بیت ۷

بخت نیکت به منتهای امید

برساناد و چشم بد مرساد

رودکی

شاد زی با سیاه‌چشمان، شاد

که جهان نیست جز فسانه و باد

ز آمده شادمان بباید بود

وز گذشته نکرد باید یاد

من و آن جعدموی غالیه‌بوی

[...]

فرخی سیستانی

هر که بود از یمین دولت شاد

دل بمهر جمال ملت داد

هر که او حق نعمتش بشناخت

میر مارا نوید خدمت داد

طاعت آن ملک بجا آورد

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ابوالفضل بیهقی

پادشاهی برفت پاک سرشت‌

پادشاهی نشست حورنژاد

از برفته‌ همه جهان غمگین‌

وز نشسته‌ همه جهان دلشاد

گر چراغی ز پیشِ ما برداشت‌

[...]

مسعود سعد سلمان

روزگاریست سخت بی فریاد

کس گرفتار روزگار مباد

شیر بینم شده متابع رنگ

باز بینم شده مسخر خاد

نه به جز سوسن ایچ آزادست

[...]

مشاهدهٔ ۵ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه