گنجور

 
سلمان ساوجی

چو بر طلول دیار حبیب بگذشتم

که کرده بود خرابش جهان ز بی باکی

مجاوران دیار خراب را دیدم

در آن خرابه خراب و شکسته و باکی

به خاک رهگذار حبیب می‌گفتم

که ای غلام تو آب حیات در پاکی

کجا شدت گل این باغ و شمع این مجلس

کجا شد آن طرب و عیش و آن طربناکی

بسی ازین کلمات و حدیث رفت و نبود

در آن منازل خاکی به جز صدا حاکی

زمان زمان به دل و چشم خویش می‌گفتم

ایا منازل سلمان این سلماکی

 
 
 
سلمان ساوجی

همین شعر » بیت ۶

زمان زمان به دل و چشم خویش می‌گفتم

ایا منازل سلمان این سلماکی

ناصر بخارایی

اقول بعدک من کل منزل اسفا

ایا منازل سلما فاین سلماکی

سلمان ساوجی

همین شعر » بیت ۶

زمان زمان به دل و چشم خویش می‌گفتم

ایا منازل سلمان این سلماکی

حافظ

بسا که گفته‌ام از شوق با دو دیدهٔ خود

أیا مَنازِلَ سَلمیٰ فَأینَ سَلماکِ؟

سلمان ساوجی

چو بر حدود یار حبیب بگذشتم

که کرده بود خرابش جهان ز بی‌باکی

مجاوران دیار خراب را دیدم

در آن خرابه خراب و شکسته و باکی

به خاک راهگذار حبیب می‌گفتم

[...]

ناصر بخارایی

بکشت چشم تو ما را از عین بی باکی

و ما ترحمنی غیر عینی الباکی

کرامت تو کند جنس خاک را عالی

لطافت تو دهد طبع آب را پاکی

اناس ترغب حرصا الی امانیهم

[...]

حافظ

کَتَبتُ قِصَّةَ شَوقی و مَدمَعی باکی

بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی

بسا که گفته‌ام از شوق با دو دیدهٔ خود

أیا مَنازِلَ سَلمیٰ فَأینَ سَلماکِ؟

عجیب واقعه‌ای و غریب حادثه‌ای

[...]

هلالی جغتایی

زهی شراب لبت مایه طربناکی!

نموده نرگس مستت هزار بی باکی

گذر بدامن پاکت نکرده باد صبا

کجا شکفت گلی در چمن بدین پاکی؟

بیک کرشمه، که کردی، هزار دل بردی

[...]

فیض کاشانی

کتبت قصّة شوقی و مدمعی باکی

بیا که بی‌تو به جان آمدم ز غمناکی‏

زمانه را نتوان دید بی‌امام زمان

فکیف حالک یا دهر! ایّ مولاکی‏

ز خاک پای تو داد آبروی لاله و گل

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از فیض کاشانی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه