پادشاها مهد عالی میرود سوی شکار
لیکن اسباب شدن ما را مهیا هیچ نیست
خیمه و اسب است و زین جامه اسباب سفر
جز دو اسب لاغری با بنده زینها هیچ نیست
نوکرانی نیز نیکو دارم اما هیچ یک
بر سرش دستار بر تن جبه در پا هیچ نیست
لاجرم از گفت و گوی نوکران در خانهام
جز حدیث سرد و تشنیع و تقاضا هیچ نیست
زیر و بالا چون مگوید مردکی کش روز و شب
جز زمین و آسمان در زیر و بالا هیچ نیست
هم عفا الله قرض خواهم کودم فردای من
میخورد با آنکه میداند که فردا هیچ نیست
وجه مرسومی که سلطانم معین کرده بود
جو به جو مستغرق است و حالا هیچ نیست
آن محقر چون دهان شاهدان آوازهای
داشت اما چون نظر کردیم پیدا هیچ نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به سفر پادشاه به شکار میپردازد اما از نبود فراهم شدن اسباب و تجهیزات لازم برای این سفر شکایت میکند. او تنها دو اسب لاغر و تعدادی نوکر بیخاصیت دارد که هیچ کدام به کار نمیآیند. همچنین از گفتگوهای بیمحتوای نوکرانش در خانه و دغدغههای روزمره مردم میگوید که همگی حاکی از بیثمری و نداشتن محتوا هستند. شاعر به فقر مالی و وامهایی که گرفته اشاره میکند و از وضعیت اقتصادی نامناسب انتقاد میکند. در نهایت، اشاره میکند که با وجود تلاشها، تغییر خاصی در زندگیاش رخ نداده است.
هوش مصنوعی: سلطان به سوی شکار میرود، اما هیچگونه امکاناتی برای ما فراهم نیست که در این راستا به کمک بیاید.
هوش مصنوعی: در سفر تنها چیزهایی که با خود داریم، خیمه و اسب و لوازم آن است. اما در واقع فقط دو اسب لاغر و زینهایشان باقی مانده و غیر از این چیزی نیست.
هوش مصنوعی: من نوکران خوبی دارم، اما هیچ یک از آنها بر سر خود عمامه ندارند و در تن نیز جبهای به پا ندارند.
هوش مصنوعی: بنابر این، از صحبتهای خدمتکاران در خانهام چیزی جز داستانهای بیحوصله، سرزنش و درخواستهای مکرر نمیشنوم.
هوش مصنوعی: مردی به ما میآموزد که در زندگی ما تنها دو چیز وجود دارد: زمین و آسمان. هیچچیز دیگر در این دنیا و در زندگیمان مهمتر از این دو نیست. تلاش نکن که مسائل را پیچیده کنی، زیرا واقعیات زندگی در سادگی زمین و آسمان خلاصه میشود.
هوش مصنوعی: من امروز از کسی قرض میگیرم، در حالی که میدانم فردا هیچ چیز نداشته و در واقع آنچه که دارم هم دیگر وجود نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: سلطانم استانداردی را تعیین کرده بود که حالا همه جا پخش شده و هیچ چیزی از آن باقی نمانده است.
هوش مصنوعی: آن شخص معمولی به نظر میرسید که از خودش صدا و خبری دارد، اما زمانی که به او نگاه کردیم، متوجه شدیم که هیچ چیزی در او یافت نمیشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.