گنجور

 
سلمان ساوجی

شاها وزرایی که امینان امیرند

بی وجه مرا در پی خود چند دوانند

بودند بران عزم که مرسوم رهی را

امسال نرانند و کنون نیز برآنند

هر کیسه که من بر کرمت دوخته بودم

یک یک بدر دیدند و شب و روز درآنند

نه خلق پسندد نه خدا کانچه خداوند

بخشد به دعاگو دگران باز ستانند

چون قاعده رسم مرا شاه نهادست

برداشتن رسم تو ایشان نتوانند

موقوف رسانیدن پروانه عالی است

وجه من و یک جو نرسد تا نرسانند

ماننده آبی است که در راه بماند

مرسوم دعاگوی بفرما که برانند

در دولت شاهی ابدالدهر بمانی

تا دولت و شاهی ابدالدهر بمانند