بر آستان رفیع خدایگان جهان
سپهر کوه و قار آفتاب ابر عطا
ستاره لشکر خورشید رای گردون قدر
سکندر آیت جمشید ملک دارا را
خدایگان سلاطین امیر شیخ حسن
که باد کام و مرادش همه روان و روا
کمینه بنده داعی دولتش سلمان
پش از وظیفه ارسال بندگی و دعا
به رسم تذکره در باب حال خویش دو فصل
به عز عرض ضمیر منیر غیب نما
یکی که مدت ده سال میرود تا من
درین جناب زبان برگشادهام به ثنا
قوافل دعوات از دل و زبان من اند
رفیق کوکبه صبح و کاروان مسا
ز فاضل صدقات تو بود در دیوان
بنام بنده ازین پیش مباغی مجرا
سه سال شد که از آن کردهاند بعضی کم
وزان کمی شده افزون شماتت اعدا
پس از ملازمت ده دوازده ساله
پس از رسالت پنجه قصیده غرا
معایش دگران از فواضل کرمت
زیاده گشت و مراکم چرا شده است اجرا
مرا ز مرحمت خسروانهات اکنون
اشارتی است توقع ز جانب و ز را
که از مواجب من آنچه قطع فرمودند
کشد اضافت مرسوم بنده و قطعا
دگر تغیر و تبدیل ره بدان ندهند
به هیچ وجه و سبب نایبامن استیفا
که تا به دولت شاه از سر فراغ درون
نقود عمر کنم صرف در دعای شما
دوم چو دخل رهی کم شد و زیادت خرج
به خرج بنده نمیکرد وجه دخل وفا
قروض شد متراکم ازین سبب بر من
زمانه شد متطاول ازین جهت بر ما
بهد خاک پای تو کز فرط ازدحام عیال
به حال خویشتنم نیست یک زمان پروا
اگر چنانچه مرا کارکی بفرمایید
که وجه قرض توان کرد ازان قضیه ادا
قضای قرض کنم و ز بلا شوم ایمن
که باد جان و تنت ایمن از قضا و بلا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به درخواست دعای شخصی به درگاه خدا و حکمرانان پرداخته است. نویسنده خود را بندهای توصیف میکند که برای قدردانی و دعا برای امیر شیخ حسن و دولت او زبان گشوده است. او اشاره میکند که ده سال در بارگاه این بزرگواران بوده و به دعا و ثنا مشغول بوده، ولی در این مدت دچار مشکلات مالی و قروض شده است. نویسنده از حکمران درخواست میکند که اگر ممکن است کاری برای پرداخت قروضش انجام دهد تا از این گرفتاریها رهایی یابد و بتواند بیشتر در خدمت و دعا برای آنها باشد. در پایان، او آرزوی امنیت و سلامت برای خود و حکمرانان دارد.
هوش مصنوعی: در درگاه بلند خداوند که پروردگار جهانیان است، کوهها و آسمانها و خورشید و ابرها همه نشانههای نعمتهای بیپایان او هستند.
هوش مصنوعی: ستارهها مانند سپاهیان خورشید در آسمان، نشاندهندهی قدرت و عظمت سکندر و نماد ملک و تواناییهای جمشید هستند.
هوش مصنوعی: امیر شیخ حسن، فرمانروای بزرگ، کسی است که سرشار از آرزوها و خواستههای خوب است و همه چیز برای او به خوبی پیش میرود.
هوش مصنوعی: من humbleترین بندهام و از خداوند میخواهم تا در خدمتش باشم و دعا و عبادتم را پیش از هر چیز دیگری تقدیم کنم.
هوش مصنوعی: به طور کلی، این عبارت به بیان حال و وضعیت شخص اشاره دارد و به نوعی درخواست میکند که دو بخش از زندگی یا احساسات او به طور خاص و روشن بیان شود. به عبارت دیگر، این شخص تمایل دارد تا درباره زندگیاش و حالت درونیاش به شکل واضح و روشن صحبت کند.
هوش مصنوعی: کسی که برای مدت ده سال میرود، اکنون من توانستهام در اینجا زبانم را به ستایش گشودهام.
هوش مصنوعی: کاروانهای دعا از دل و زبان من به حرکت درآمدهاند، رفیق من در این سفر، صبح و کاروان خوشبختی است.
هوش مصنوعی: از خوبیهای تو، صدقات زیادی در دفتر ثبت شده است. من از قبل به نام خودم هیچ چیز را نمیخواهم.
هوش مصنوعی: سه سال است که برخی از دشمنان بر من خرده میگیرند و این سرزنشها باعث شده که من به واسطه این کمتابی خود، بیشتر مورد آزار آنها قرار بگیرم.
هوش مصنوعی: پس از سالها خدمت و تلاش مداوم، حالا به مقام بلندی دست یافتهام که به هنر شعر و ادبیات پرداختهام.
هوش مصنوعی: من نمیدانم چرا به خاطر کرامتها و خوبیهای تو، دیگران به فضائل بیشتری دست یافتهاند، اما من همچنان در این حال و روز ماندهام.
هوش مصنوعی: اکنون از محبتهای تو، ای شاه، نشانهای میطلبم که از جانب تو به من برسد.
هوش مصنوعی: آنچه از حقوق و درآمد من قطع کردند، به طور واضح باعث شده تا ارتباط من با این مقام و منصب قطع شود.
هوش مصنوعی: دگر هیچ راه تغییر و تحول به کسی نمیدهند و به هیچ دلیلی، این موضوع فقط به من مربوط است.
هوش مصنوعی: من از روی آرامش و آسایش، میخواهم سرمایهی عمرم را صرف دعا برای شما کنم تا به خوشبختی و موفقیت در زندگی برسم.
هوش مصنوعی: وقتی درآمد کمتر شد و هزینهها زیادتر، دیگر بنده نمیتوانست به خرجهای خود ادامه دهد و هزینههایش بیشتر از درآمدش شد.
هوش مصنوعی: به دلیل بدهیهایم، زندگی برایم سخت و دشوار شده و زمان نیز به نظر کشیدهتر میآید.
هوش مصنوعی: به خاطر شتاب و شلوغی زندگی و خانوادهام، حتی زمانی برای فکر کردن به خودم ندارم، اما بودن در کنار تو برایم ارزشمند است.
هوش مصنوعی: اگر شما از من خواستهای کارهایی انجام دهم که بتوانم وجهی را به عنوان قرض پرداخت کنم، از آن موضوع پیروی خواهم کرد.
هوش مصنوعی: از سرنوشت و مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید، خود را آزاد کنم و در امان باشم؛ زیرا جان و تن تو از سرنوشت و خطر محافظت میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به جمله خواهم یک ماهه بوسه از تو، بتا
به کیچ کیچ نخواهم که فام من توزی
دل مرا عجب آید همی ز کار هوا
که مشکبوی سلب شد ز مشکبوی صبا
ز رنگ و بوی همی دانم و ندانم از آنک
چنین هوا ز صبا گشت یا صبا ز هوا
درخت اگر عَلَم پرنیان گشاد رواست
[...]
بتی بروی چو لاله شکفته بر دیبا
تنم اسیر بلا کرد و دل اسیر هوا
دلم بصحبت او همچو پشت او شده راست
تنم ز فرقت او همچو زلف اوست دو تا
بدست دارد تیر و بغمزه دارد تیر
[...]
شب آمد و غم من گشت یک دو تا فردا
چگونه ده صد خواهد شد این عنا و بلا
چرا خورم غم فردا وزآن چه اندیشم
که نیست یک شب جان مرا امید بقا
چو شمع زارم و سوزان و هر شبی گویم
[...]
ایا ستارهٔ خوبان خَلُّخ و یغما
به دلبری دل ما را همی زنی یغما
چو تو نگار دل افروز نیست در خَلُّخ
چو تو سوار سرافراز نیست در یغما
غنوده همچو دل تنگ ماست دیدهٔ تو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.