گنجور

 
صفی علیشاه

بخش ۱ - مقدمه: بسم الله الرحمن الرحیم

بخش ۲: مدتی بد کز کسالت های دل

بخش ۳ - در جرح منکرین‌ مشرب‌ عرفان و معنی‌ استقامت‌ در اعمال و ایمان: دین‌ خلقی‌ تا دهد شیطان به‌ باد

بخش ۴ - در طلب اعانت و همت از سلطان ولایت و اول مقصود اهل حقیقت و آخر منزل راهروان طریقت حضرت اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه صلوات الله الملک الوهاب و فقنا الله لبیان هذه المطالب: یا علی‌ ای رهبر ارباب‌ دل

بخش ۵ - در بیان میدان داری علمدار کربلا و سقای اهل‌ بیت‌ علی‌ مرتضی‌، حضرت‌ ابوالفضل‌ العباس و اتمام حجت‌ نمودن آن مولای ناس بر آن فرقه‌ نسناس: قبله‌ اهل‌ وفا، شمشیر حق‌

بخش ۶ - در معنی‌ طلب‌ و قبح‌ سوء ظن‌: طالب‌ مسکین‌ کجایی‌ گوش گیر

بخش ۷ - در نصیحت‌ برادران ایمانی‌ به‌ پاس حرمت‌ اهل‌ ﷲ: ای برادر زین‌ فقیر خیرخواه

بخش ۸ - در بیان نصیحت‌ کردن آن شیر بیشه‌ ایجاد و قبله‌ اقطاب‌ و اوتاد بر اهل‌ جور و عناد لعنت‌ ﷲ علیهم‌ الی‌ یوم التناد: کوفیان را هم‌ به‌ آواز جلی‌

بخش ۹ - در مقاتله‌ آن شیر بیشه‌ وجود با شیاطین‌ انسی‌ نمود و معنی‌ فنای فی‌المعبود رزقنا ﷲ الملک‌ الودود: شد علی‌ با ذوالفقار حیدری

بخش ۱۰ - در معنی‌ فنا: گر فنا را بذل جان فهمیده ای

بخش ۱۱ - در بیان آنکه‌ تا سالک‌ چشم‌ از امید و آمال خویش‌ نپوشد و در طاعت‌ سلطان مملکت‌ فقر به‌ فنای خویش‌ نکوشد به‌ سر و ما التصلوا لا فرق بینهم‌ و بین‌ حبیبهم‌ نرسد و در ضمن‌ بیان به‌ تفصیل‌ این‌ معنی‌ خواهد رسید در شرح احوال جناب‌ قاسم‌ بن‌ الحسن‌ و شهادت‌ آن مولا زادة ممتحن‌ نکته‌ را دریاب‌: هر متاعی‌ را دکانی‌ خود سزاست‌

بخش ۱۲ - در تحقیق‌ دعا و معنی‌ ادعونی‌ استجب‌ لکم: بر زبان آمد مرا نام دعا

بخش ۱۳ - در بیان معرفت‌ وجود و شرح آنکه‌ عارف‌ کامل‌ چون از تعینات‌ آثاری رسته‌ است‌ لهذا آثار را عوارض بیند و مؤثر را در آثار نگرد و بلکه‌ بجز مؤثر هیچ‌ نبیند و این‌ کمال معرفت‌ اوست‌ و بیان وحدت‌ وجود و سیر سالک‌ الی‌ ﷲ و اتصال او در قوس صعود به‌ حقیقت‌ وجود در ضمن‌ شهادت‌ جناب‌ علی‌ بن‌ الحسین‌ علیه‌ السلام فرماید: دیدة حق‌ بین‌ ز حق‌ جو ای پسر

بخش ۱۴ - خطاب‌ به‌ پیر طریقت: رحمت‌ للعالمین‌ روحی‌ فداک

بخش ۱۵ - خطاب‌ به‌ نفس‌ ناطقه‌ و بیان جذبه‌ عارف‌: ای صفی‌ شد رخش‌ نظمت‌ تیز رو

بخش ۱۶ - درشرح احوال خضر و موسی‌ علی‌ نبینا و آله‌ و علیهم‌ السلام: و بیان آنکه‌ چون طالب‌ سالک‌ در تمکین‌ شیخ‌ کامل‌ ...

بخش ۱۷ - بیان نمودن خضر سر افعال خود را: گوش کن‌ تا با تو ای فرخنده کیش‌

بخش ۱۸ - خطاب‌ به‌ پیر طریقت: ای علی‌ رحمت‌ ای شاه نخست‌

بخش ۱۹ - در تحقیق‌ افعال خضر و اسرار آن: طالب‌ حق‌ چونکه‌ در اول قدم

بخش ۲۰ - در معنی‌انا فتحنا لک‌ فتحا مبینا لیغفر لک‌ ﷲ ما تقدم من‌ ذنبک‌ و ما تأخر و یتم‌ نعمته‌ علیک‌ و یهدیک‌ صراطا مستقیما: بدان ای سالک‌ طریق‌ هدایت‌ و طالب‌ وصول به‌ سر ...

بخش ۲۱ - در معنی‌ کریمه‌ یا ایها المزمل: احمدا از سر بیفکن‌ دلق‌ را

بخش ۲۲ - در کریمه‌ الم‌ یجدک یتیما فآوی: احمدا آور یتیمی‌ را به‌ یاد

بخش ۲۳ - و وجدک ضالا فهدی: احمدا یاد آر کز ملک‌ وجود

بخش ۲۴ - و وجدک عائلا فاغنی: احمدا بودی تو از گنج‌ لقا

بخش ۲۵ - فاما الیتیم‌ فلا تقهر و اما السائل‌ فلا تنهر: بر یتیمان پس‌ مکن‌ قهر ای سند

بخش ۲۶ - و اما بنعمه‌ ربک‌ فحدث: کن‌ حدیث‌ از نعمت‌ ما بر گروه

بخش ۲۷ - در بیان حالت‌ جذب‌ و شور عاشق‌ سالک: مرحبا پروانگان جمع‌ حق‌

بخش ۲۸ - در بیان معنی‌ جبر و تفویض‌ و تحقیق‌ معنی‌ ایاک نعبد و ایاک نستعین‌ فاستمع‌: نسبت‌ ایاک نعبد گر تو راست‌

بخش ۲۹ - تمهید ثانی‌: چونکه‌ انسان را خداوند مجید

بخش ۳۰ - در تمهید تحقیق‌ صراط المستقیم‌ و بیان معنی‌ امر بین‌ الامرین: گوش جان را دار حاضر ای حکیم‌

بخش ۳۱ - در بیان آنکه‌ خط‌ مستقیم‌ در میان خطوط که‌ مابین‌ دو نقطه‌ فوقانی‌ و تحتانی‌ واقع‌ است‌ آن است‌ که‌ اقصر و اقرب‌ باشد لهذا صراط المستقیم‌ خط‌ اقصر است: سر دیگر دارم و جوش دگر

بخش ۳۲ - در بیان آنکه‌ رهنما را ظاهریست‌ و باطنی‌،باطنش‌ متصف‌ به‌ وحدت‌ است‌ و ظاهرش متصف‌ کثرت‌، در ظاهر عبد است‌ و در باطن‌ حق‌، معنی‌ العبودیه‌ جوهره کنهها الربوبیه‌ را اینجا دریاب: وصف‌ ره را چون شنیدی ای پسر

بخش ۳۳ - در تحقیق‌ صراط الذین‌ انعمت‌ علیهم‌ ای طالب‌ راه گوش معنی‌ بگشا انعمت‌ علیهم‌ را دریاب‌ و بدانکه‌ چون اهدنا الصراط المستقیم‌ گویی‌ راه کجاست‌ و از حق‌ طلب‌ کدام راه می‌ نمایی‌، این‌ معنی‌ بر تو مجهول نباشد حق‌ جل‌ و علا راه را واضح‌ نموده و انعمت‌علیهم‌ فرموده درویش‌ نعمت‌ اللهی‌ به‌ سراین‌ نکته‌ رسیده و مورد نعمت‌ خاص الهی‌ گردیده تا نگویی که‌ آن راه راست‌ که‌ خدا فرموده کجاست: هرچه‌ خواهم‌ زین‌ بیان گردم خموش

بخش ۳۴ - درسر طلب‌ یاری نمودن امام برحق‌ و ناصر مطلق‌ اباعبدﷲ الحسین‌ علیه‌ السلام: لاجرم در کربلا عشاق چند

بخش ۳۵ - در مکالمه‌آن حضرت‌ با سید سجاد صلوات‌ ﷲ علیهما: کرد او را بانگ‌ شه‌، کای شیر حق‌

بخش ۳۶ - در بیان حاضر شدن حقیقت‌ اشیاء در عرصه‌ کربلا به‌ یاری آن موجد ماسویٰ: چون علی‌ فرمود در میدان نظر

بخش ۳۷ - در مناجات‌ و خطاب‌ به‌ حضرت‌ قاضی‌ الحاجات‌: یا حسین‌(ع) ای سامع‌ الدعوات‌ ما

بخش ۳۸ - عرض حال نمودن انبیاء با حضرت‌ سید الشهدا(ع): انبیاء کردند اول عرض حال

بخش ۳۹ - در بیان آنکه‌ عجز و انکسار و لابه‌ و گریه‌ سالک‌ را شرط سلوک است‌ و از لوازم محبت‌ و به‌ نور گریه‌ پرده های ظلمانی‌ انانیتش‌ رقیق‌ گردد: آری از این‌ گریه‌ دل روشن‌ شود

بخش ۴۰ - عرض حال نمودن ملائکه‌ با آن جناب‌ و تمنای یاری نمودن و جواب‌ آن برگزیدة حضرت‌ رب الارباب‌: پس‌ ملایک‌ محو و بی‌ خویش‌ آمدند

بخش ۴۱ - خطاب‌ آن سلطان انس‌ و جان به‌ جنیان و شرح مسئله‌ قابلیات‌ اشیاء، در ضمن‌ بیان مطلب‌ را دریاب: هان بیا زعفر چه‌ باشد حاجتت‌

بخش ۴۲ - در معنی‌ السعید سعید فی‌ بطن‌ امه‌ والشقی‌ شقی‌ فی‌ بطن‌ امه‌: حق‌ تعالی‌ چونکه‌ ارسال وجود

بخش ۴۳ - رجوع به‌ حکایت‌ زعفر جنی‌ و جنیان: در سعادت‌ زعفرا نیک‌ اختری

بخش ۴۴ - خطاب‌ آن سلطان لولاک با افلاک: آسمانا حاجت‌ عرض تو چیست‌

بخش ۴۵ - خطاب‌ با زمین‌ و کوهها: ای زمین‌ آرام گیر این‌ جنبشت‌

بخش ۴۶ - خطاب‌ بحر آفرین‌ به‌ دریاها: بحرها طغیان خود را وانهید

بخش ۴۷ - خطاب‌ رب‌ العباد به‌ باد: می‌ وزی اینسان چرا ای باد تند

بخش ۴۸ - سخن‌ گفتن‌ آن ذات‌ عالی‌ از اندیشه‌ و ادراک با خاک: مر تو را ای خاک چبود گفتگو

بخش ۴۹ - رجوع به‌ مکالمه‌ آن سلطان عباد با جناب‌ سید سجاد روحی‌ فداهما: ای علی‌ تو گرچه‌ خاکی‌ نسبتی‌

بخش ۵۰ - در جهاد آن فارس میدان وحدت‌ و معنی‌ لا اله‌ الا ﷲ: بار دیگر ذوالجناح تیز پی‌

بخش ۵۱ - در معنی‌؛ إن الصلاه تنهی‌ عن‌ الفحشاء و المنکر و لذکر ﷲ اکبر: گوش دل را برگشا بازم به‌ راز

بخش ۵۲ - در معنی‌ نزلونا عن‌ الربوبیه‌ ثم‌ قولوا فی‌ فضلنا ماشئتم‌ فرماید: لاجرم با رهروان ناتمام

بخش ۵۳ - در معنی‌ یا من‌ اسمه‌ دواء و ذکره شفاء: از دواها حاصل‌ و قصدت‌ شفاست‌

بخش ۵۴ - در تطبیق‌ این‌ دو حدیث‌که‌ لنا مع‌ ﷲ حالات‌ هو نحن‌ و نحن‌ هو و نحن‌ نحن‌ و هو هو و حدیث‌ دیگر که‌ ما عرفناک حق‌ معرفتک‌ فرماید: تا شکسته‌ عشق‌ مهر نطق‌ من‌

بخش ۵۵ - در شرح حال خود و رجوع به‌ قتال آن شاه ذوالجلال: هرچه‌ نوشد می‌ ز خم‌ وصف‌ دوست‌

بخش ۵۶ - در بیان وجوب‌ لطف: بر وجود لطف‌ هر شی‌ء زنده است‌

بخش ۵۷ - در خطاب‌ با لطیف‌ وهاب: یا حسین‌(ع) ای شاه ذو لطف‌ خفی‌

بخش ۵۸ - رجوع به‌ مطلب‌ و بیان عدل و سر صراط در ضمن‌ آن: چون سخن‌ پیش‌ آمد از لطف‌ خفی‌

بخش ۵۹ - در تحقیق‌ علم‌ حضوری و حصولی: علمی‌ آن کو عین‌ ذات‌ داور است‌

بخش ۶۰ - رجوع آن جناب‌ به‌ خیمه‌ گاه در وداع آخر: شاه دین‌ برگشت‌ اندر خیمه‌گاه

بخش ۶۱ - در بیان تفویض‌ نمودن آن سلطان کونین‌ و قره العین سید ثقلین‌ خلافت‌ صوری و معنوی را به‌ فرزند خود حضرت‌ علی‌ بن‌ الحسین‌(ع): شد طبیب‌ دردمندان یار عشق‌

بخش ۶۲ - درمکالمه‌ آن حضرت‌ با علیا جناب‌ سکینه‌ خاتون و بیان آنکه‌ تولای به‌ ولی‌ وقت‌ تولای به‌ حق‌ است‌: شد سکینه‌ دامنش‌ را برگرفت‌

بخش ۶۳ - در تحقیق‌ وجود مطلق‌: می‌ شکستم‌ تاکنون ای جان طلسم‌

بخش ۶۴ - خطاب‌ به‌ نفس‌ ناطقه‌ درویش‌ مجذوب: هین‌ چه‌ می‌گویی‌ صفی‌ هشیار شو

بخش ۶۵ - آمدن آن جوانمرد پاک فطرت‌ حق‌ پرست‌ عیسوی ملت‌ به‌ قتلگاه: ذات‌ پاک لا بشرط بی‌قرین‌

بخش ۶۶ - در معنی و لوشاء لهدیکم‌ اجمعین: گفت‌ یزدان بر صراط روشنم‌

بخش ۶۷ - در نصیحت‌ صورت‌ پرستان بی‌شریعت‌ که‌ به‌ اسم‌ شرع اکتفاء نموده و از معنی‌ بی‌خبرند: ای اخی‌ بر خود تنیدن تا به‌ کی‌

بخش ۶۸ - در معنی‌ کریمه‌ و ثیابک‌ فطهر: رو بخوان طهر ثیابک‌ را تو باز

بخش ۶۹ - در تمامی‌ مطلب‌ نصاری و راه یافتن‌ او به‌ مقصد اصلی‌ به‌ دعوت‌ حضرت‌ عیسی‌ علیه‌ السلام: ای نصارا خواب‌ عاشق‌ صادق است‌

بخش ۷۰ - حکایت‌ شیخ‌ شبلی‌ رحمت‌ ﷲ علیه‌ و ﷲ گفتنش‌ در نزد حضرت‌ جنید نورﷲ روحه: شبلی‌ اندر نزد شیخ‌ دین‌ جنید

بخش ۷۱ - در بیان شهادت‌ عبدﷲ بن‌ الحسین‌ علیه‌ السلام: بر لبم‌ چون نام عبدﷲ رفت‌

بخش ۷۲ - در غلبه‌ وجد: باز یاران جذب‌ عشق‌ آورد زور

بخش ۷۳ - حکایت‌ شیخ‌ ابوالحسن‌ نوری رحمت‌ ﷲ علیه‌ و شرح حال خود گفتن‌ با شیخ‌ جنید قدس ﷲ اسراره: شیخ‌ نوری گفت‌ روزی با جنید

بخش ۷۴ - در بیان آمدن مرید شقیق‌ بلخی‌ به‌ زیارت‌ سلطان العارفین‌ بایزید بسطامی‌ و جرح فرمودن آن مقتدای اهل‌ یقین‌ صفت‌ توکل‌ را که‌ شقیق‌ گرفتار آن حالت‌ شده بود نکته‌ کمال التوحید نفی‌ الصفات‌ را اینجا دریاب‌: اگرچه‌ توکل‌ صفت‌ بنده است‌ و مقصود از نفی‌ ...

بخش ۷۵ - در تمامی‌ شهادت‌ جناب‌ عبدﷲ علیه‌ السلام: این‌ سخن‌ بیرون ز وهم‌ است‌ ای پناه

بخش ۷۶ - حکایت: شیخ‌ درویشان جنید ممتحن‌

بخش ۷۷ - حکایت‌ سلطان بایزید بسطامی‌ نورﷲ تربته‌ و نقل‌ ریاضتش‌: شیخ‌ عالم‌، قطب‌ معنی‌، بحر دید

بخش ۷۸ - در توحید حق‌ تعالی‌ و ختم‌ کلام فرماید: این همه‌ گفتیم‌ حرف‌ از هر مقام