بخش ۱ - مقدمه: بسم الله الرحمن الرحیم
بخش ۲: مدتی بد کز کسالت های دل
بخش ۳ - در جرح منکرین مشرب عرفان و معنی استقامت در اعمال و ایمان: دین خلقی تا دهد شیطان به باد
بخش ۴ - در طلب اعانت و همت از سلطان ولایت و اول مقصود اهل حقیقت و آخر منزل راهروان طریقت حضرت اسدالله الغالب علی بن ابیطالب علیه صلوات الله الملک الوهاب و فقنا الله لبیان هذه المطالب: یا علی ای رهبر ارباب دل
بخش ۵ - در بیان میدان داری علمدار کربلا و سقای اهل بیت علی مرتضی، حضرت ابوالفضل العباس و اتمام حجت نمودن آن مولای ناس بر آن فرقه نسناس: قبله اهل وفا، شمشیر حق
بخش ۶ - در معنی طلب و قبح سوء ظن: طالب مسکین کجایی گوش گیر
بخش ۷ - در نصیحت برادران ایمانی به پاس حرمت اهل ﷲ: ای برادر زین فقیر خیرخواه
بخش ۸ - در بیان نصیحت کردن آن شیر بیشه ایجاد و قبله اقطاب و اوتاد بر اهل جور و عناد لعنت ﷲ علیهم الی یوم التناد: کوفیان را هم به آواز جلی
بخش ۹ - در مقاتله آن شیر بیشه وجود با شیاطین انسی نمود و معنی فنای فیالمعبود رزقنا ﷲ الملک الودود: شد علی با ذوالفقار حیدری
بخش ۱۰ - در معنی فنا: گر فنا را بذل جان فهمیده ای
بخش ۱۲ - در تحقیق دعا و معنی ادعونی استجب لکم: بر زبان آمد مرا نام دعا
بخش ۱۴ - خطاب به پیر طریقت: رحمت للعالمین روحی فداک
بخش ۱۵ - خطاب به نفس ناطقه و بیان جذبه عارف: ای صفی شد رخش نظمت تیز رو
بخش ۱۶ - درشرح احوال خضر و موسی علی نبینا و آله و علیهم السلام: و بیان آنکه چون طالب سالک در تمکین شیخ کامل ...
بخش ۱۷ - بیان نمودن خضر سر افعال خود را: گوش کن تا با تو ای فرخنده کیش
بخش ۱۸ - خطاب به پیر طریقت: ای علی رحمت ای شاه نخست
بخش ۱۹ - در تحقیق افعال خضر و اسرار آن: طالب حق چونکه در اول قدم
بخش ۲۰ - در معنیانا فتحنا لک فتحا مبینا لیغفر لک ﷲ ما تقدم من ذنبک و ما تأخر و یتم نعمته علیک و یهدیک صراطا مستقیما: بدان ای سالک طریق هدایت و طالب وصول به سر ...
بخش ۲۱ - در معنی کریمه یا ایها المزمل: احمدا از سر بیفکن دلق را
بخش ۲۲ - در کریمه الم یجدک یتیما فآوی: احمدا آور یتیمی را به یاد
بخش ۲۳ - و وجدک ضالا فهدی: احمدا یاد آر کز ملک وجود
بخش ۲۴ - و وجدک عائلا فاغنی: احمدا بودی تو از گنج لقا
بخش ۲۵ - فاما الیتیم فلا تقهر و اما السائل فلا تنهر: بر یتیمان پس مکن قهر ای سند
بخش ۲۶ - و اما بنعمه ربک فحدث: کن حدیث از نعمت ما بر گروه
بخش ۲۷ - در بیان حالت جذب و شور عاشق سالک: مرحبا پروانگان جمع حق
بخش ۲۸ - در بیان معنی جبر و تفویض و تحقیق معنی ایاک نعبد و ایاک نستعین فاستمع: نسبت ایاک نعبد گر تو راست
بخش ۲۹ - تمهید ثانی: چونکه انسان را خداوند مجید
بخش ۳۰ - در تمهید تحقیق صراط المستقیم و بیان معنی امر بین الامرین: گوش جان را دار حاضر ای حکیم
بخش ۳۱ - در بیان آنکه خط مستقیم در میان خطوط که مابین دو نقطه فوقانی و تحتانی واقع است آن است که اقصر و اقرب باشد لهذا صراط المستقیم خط اقصر است: سر دیگر دارم و جوش دگر
بخش ۳۲ - در بیان آنکه رهنما را ظاهریست و باطنی،باطنش متصف به وحدت است و ظاهرش متصف کثرت، در ظاهر عبد است و در باطن حق، معنی العبودیه جوهره کنهها الربوبیه را اینجا دریاب: وصف ره را چون شنیدی ای پسر
بخش ۳۴ - درسر طلب یاری نمودن امام برحق و ناصر مطلق اباعبدﷲ الحسین علیه السلام: لاجرم در کربلا عشاق چند
بخش ۳۵ - در مکالمهآن حضرت با سید سجاد صلوات ﷲ علیهما: کرد او را بانگ شه، کای شیر حق
بخش ۳۶ - در بیان حاضر شدن حقیقت اشیاء در عرصه کربلا به یاری آن موجد ماسویٰ: چون علی فرمود در میدان نظر
بخش ۳۷ - در مناجات و خطاب به حضرت قاضی الحاجات: یا حسین(ع) ای سامع الدعوات ما
بخش ۳۸ - عرض حال نمودن انبیاء با حضرت سید الشهدا(ع): انبیاء کردند اول عرض حال
بخش ۳۹ - در بیان آنکه عجز و انکسار و لابه و گریه سالک را شرط سلوک است و از لوازم محبت و به نور گریه پرده های ظلمانی انانیتش رقیق گردد: آری از این گریه دل روشن شود
بخش ۴۰ - عرض حال نمودن ملائکه با آن جناب و تمنای یاری نمودن و جواب آن برگزیدة حضرت رب الارباب: پس ملایک محو و بی خویش آمدند
بخش ۴۱ - خطاب آن سلطان انس و جان به جنیان و شرح مسئله قابلیات اشیاء، در ضمن بیان مطلب را دریاب: هان بیا زعفر چه باشد حاجتت
بخش ۴۲ - در معنی السعید سعید فی بطن امه والشقی شقی فی بطن امه: حق تعالی چونکه ارسال وجود
بخش ۴۳ - رجوع به حکایت زعفر جنی و جنیان: در سعادت زعفرا نیک اختری
بخش ۴۴ - خطاب آن سلطان لولاک با افلاک: آسمانا حاجت عرض تو چیست
بخش ۴۵ - خطاب با زمین و کوهها: ای زمین آرام گیر این جنبشت
بخش ۴۶ - خطاب بحر آفرین به دریاها: بحرها طغیان خود را وانهید
بخش ۴۷ - خطاب رب العباد به باد: می وزی اینسان چرا ای باد تند
بخش ۴۸ - سخن گفتن آن ذات عالی از اندیشه و ادراک با خاک: مر تو را ای خاک چبود گفتگو
بخش ۴۹ - رجوع به مکالمه آن سلطان عباد با جناب سید سجاد روحی فداهما: ای علی تو گرچه خاکی نسبتی
بخش ۵۰ - در جهاد آن فارس میدان وحدت و معنی لا اله الا ﷲ: بار دیگر ذوالجناح تیز پی
بخش ۵۱ - در معنی؛ إن الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر ﷲ اکبر: گوش دل را برگشا بازم به راز
بخش ۵۲ - در معنی نزلونا عن الربوبیه ثم قولوا فی فضلنا ماشئتم فرماید: لاجرم با رهروان ناتمام
بخش ۵۳ - در معنی یا من اسمه دواء و ذکره شفاء: از دواها حاصل و قصدت شفاست
بخش ۵۴ - در تطبیق این دو حدیثکه لنا مع ﷲ حالات هو نحن و نحن هو و نحن نحن و هو هو و حدیث دیگر که ما عرفناک حق معرفتک فرماید: تا شکسته عشق مهر نطق من
بخش ۵۵ - در شرح حال خود و رجوع به قتال آن شاه ذوالجلال: هرچه نوشد می ز خم وصف دوست
بخش ۵۶ - در بیان وجوب لطف: بر وجود لطف هر شیء زنده است
بخش ۵۷ - در خطاب با لطیف وهاب: یا حسین(ع) ای شاه ذو لطف خفی
بخش ۵۸ - رجوع به مطلب و بیان عدل و سر صراط در ضمن آن: چون سخن پیش آمد از لطف خفی
بخش ۵۹ - در تحقیق علم حضوری و حصولی: علمی آن کو عین ذات داور است
بخش ۶۰ - رجوع آن جناب به خیمه گاه در وداع آخر: شاه دین برگشت اندر خیمهگاه
بخش ۶۱ - در بیان تفویض نمودن آن سلطان کونین و قره العین سید ثقلین خلافت صوری و معنوی را به فرزند خود حضرت علی بن الحسین(ع): شد طبیب دردمندان یار عشق
بخش ۶۲ - درمکالمه آن حضرت با علیا جناب سکینه خاتون و بیان آنکه تولای به ولی وقت تولای به حق است: شد سکینه دامنش را برگرفت
بخش ۶۳ - در تحقیق وجود مطلق: می شکستم تاکنون ای جان طلسم
بخش ۶۴ - خطاب به نفس ناطقه درویش مجذوب: هین چه میگویی صفی هشیار شو
بخش ۶۵ - آمدن آن جوانمرد پاک فطرت حق پرست عیسوی ملت به قتلگاه: ذات پاک لا بشرط بیقرین
بخش ۶۶ - در معنی و لوشاء لهدیکم اجمعین: گفت یزدان بر صراط روشنم
بخش ۶۷ - در نصیحت صورت پرستان بیشریعت که به اسم شرع اکتفاء نموده و از معنی بیخبرند: ای اخی بر خود تنیدن تا به کی
بخش ۶۸ - در معنی کریمه و ثیابک فطهر: رو بخوان طهر ثیابک را تو باز
بخش ۶۹ - در تمامی مطلب نصاری و راه یافتن او به مقصد اصلی به دعوت حضرت عیسی علیه السلام: ای نصارا خواب عاشق صادق است
بخش ۷۰ - حکایت شیخ شبلی رحمت ﷲ علیه و ﷲ گفتنش در نزد حضرت جنید نورﷲ روحه: شبلی اندر نزد شیخ دین جنید
بخش ۷۱ - در بیان شهادت عبدﷲ بن الحسین علیه السلام: بر لبم چون نام عبدﷲ رفت
بخش ۷۲ - در غلبه وجد: باز یاران جذب عشق آورد زور
بخش ۷۳ - حکایت شیخ ابوالحسن نوری رحمت ﷲ علیه و شرح حال خود گفتن با شیخ جنید قدس ﷲ اسراره: شیخ نوری گفت روزی با جنید
بخش ۷۴ - در بیان آمدن مرید شقیق بلخی به زیارت سلطان العارفین بایزید بسطامی و جرح فرمودن آن مقتدای اهل یقین صفت توکل را که شقیق گرفتار آن حالت شده بود نکته کمال التوحید نفی الصفات را اینجا دریاب: اگرچه توکل صفت بنده است و مقصود از نفی ...
بخش ۷۵ - در تمامی شهادت جناب عبدﷲ علیه السلام: این سخن بیرون ز وهم است ای پناه
بخش ۷۶ - حکایت: شیخ درویشان جنید ممتحن
بخش ۷۷ - حکایت سلطان بایزید بسطامی نورﷲ تربته و نقل ریاضتش: شیخ عالم، قطب معنی، بحر دید
بخش ۷۸ - در توحید حق تعالی و ختم کلام فرماید: این همه گفتیم حرف از هر مقام