بخش ۱ - دیباچه و مقدمه: گردد اندر مدحت سلطان عشق
بخش ۲ - مطلع دیوان: مطلع دیوان اسرار قدیم
بخش ۳ - در بیان حدیث «کنت کنزا مخفیا فاحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی اعرف » و ظهور حضرت مصطفوی صلی الله علیه و آله که دارای مراتب نبوت و امامت و ولایت خاصه است علی وجه الکمال: پیش از این ایجاد، ذات ذو الجلال
بخش ۴ - در نعت حضرت ختمی مآب و بیان اتحاد آن نقطه حقیقت اصطفا با علی مرتضی(ع): احمد(ص) صاحب کمال با نسق
بخش ۵ - در معنی «انا و علی من نور واحد » و مجملی از معراج و مقام ولایت: اتحاد جسم احمد(ص) با علی(ع)
بخش ۶ - در تنزل از مقام ولایت به مرتبه نبوت و ظهور حضرت احدیت و تمجید پیر طریقت به معرفت فرماید: خه خه ای طوطی فکرت بال من
بخش ۷ - رجوع به مقام ولایت و سر حقیقت و تنزل سلطان هویت به عالم صورت و بیان شرافت خاک و مدحت شاه اولیاء «علیه صلوات ﷲ العلی الاعلی»: طوطی جان باز شکرخوار شد
بخش ۸ - در بیان آنکه حقیقت عشق و مصداق آن مفهوم حضرت خامس آل عبا سید الشهدا علیه السلام است: هرچه گویم، عشق از آن باشد فزون
بخش ۹ - در مرتبه فنا و بقای درویش کامل واصل: جان چه در دل بر فنا شد زآن سر است
بخش ۱۰ - درمعنی دل و عظمت و جلال ولی صاحبدل و نکته فی قلوب من والاه قبره: ای مغنی پرده ای دیگر نواز
بخش ۱۱ - در شرح سواری یکه تاز عرصه میدان وحدت و عنقای قاف هویت و شرح مقام بقاء در وصف حضرت سید الشهدا علیه السلام والثناء در ضمن مکالمه آن مولا با بنت حضرت سیدة النساء صلوات ﷲ علیها فرماید: چونکه شاه عشق را در کربلا
بخش ۱۲ - درغلبه عشق و صعود روح به مقام جمع در سیر الی ﷲ: ای دل عاشق کجایی هوش دار
بخش ۱۳ - در تنزل روح از مقام تجرد به عالم صورت و مجملی از معنی حدیث نورانیت: ای دل از عشق قوی دم، دم مزن
بخش ۱۴ - و له فی مقام الوحدانیه المطلقه: کهنگی در عشق نبود ای ولد
بخش ۱۵ - در بیان سواری آن یکه تاز عرصه وحدت و میدان دار میدان هویت و رفرف سوار معراج ولایت و تعریف ذوالجناح آن جناب فرماید: چونکه زینب(س)در سرادق بازگشت
بخش ۱۶ - در رسیدن جذبه عشق و اجتذاب روح سالک عارف از مقام سلوک به عالم جذب فرماید: باز باد جذبه میجنباندم
بخش ۱۷ - خطاب به پیر طریقت و تمجید ذات آن حضرت: ای علی رحمت ای شاه ملیک
بخش ۱۸ - درخطاب به ولی حضرت معبود و سلطان وجود و مالک غیب و شهود، حضرت مهدی موعود علیه صلوات والسلام من ﷲ الودود و طلب استعانت از آن شاه ذوالجود نمودن و (من ﷲ التوفیق): ای امام حی قائم، شاه دین
بخش ۱۹ - در طلب یاری نمودن آن سید بشر در میدان و شهادت حضرت ولی اکبر اعنی علی اصغر والاعانه من خالق القضا و القدر: چونکه بحر لایزالی کرد موج
بخش ۲۰ - در بیان اتصال روح سالک به حقیقت وجود درضمن آمدن حبیب ابن مظاهر و مسلم بن عوسجه از کوفه به کربلا به یاری آن دریای رحمت و جود: چونکه بار افکند شاه کربلا
بخش ۲۱ - در بیان اتمام حجت نمودن آن مولای بشر بنمودن آیت ﷲ اکبر بر نمرود سیرتان ابتر و تمامی شهادت جناب علی اصغر: بانگ زد کای ساقی بزم الست
بخش ۲۲ - در تحقیق نفس حق و نفس باطل و لطیفه ظهور حجت «قاهر، غالب، عادل»: آن ولی کآن بر حق و ربانی است
بخش ۲۳ - خطاب به حضرت مهدی موعود علیه صلوات ﷲ الملک الودود و لطیفهای از ظهور آن سلطان غیب و شهود فرماید: ای شه قیوم قائم، بحر جود
بخش ۲۴ - در اثبات وجود فایض الجود محمد بن الحسن بن علی النقی صلوات ﷲ علیه و علی آبائه: پیش از این گفتیم گر داری به یاد
بخش ۲۵ - خطاب به پیر طریقت و سلطان حقیقت و طلب همت نمودن از آن حضرت: ای علی رحمت ای جانهای پاک
بخش ۲۶ - در بیان احوال آن سالک طریق عشق ومودت و درویش مجرد قلندر سیرت که در یاری سلطان الست از قید هستی رست و از کشف حقیقت به حق پیوست: دار حاضر گوش و هوش خویش را
بخش ۲۷ - در بیان انتقال روح پرفتوح حضرت علی رحمت و سلسله جنبان رهروان طریقت از عالم طبیعت به عالم حقیقت و تأخیر در نظم مثنوی مسمی به زبدة الاسرار فرماید: چونکه شاه واحد الذات صمد