گنجور

 
ابوسعید ابوالخیر

بسیاری از رباعیات و اشعار منتسب به ابوسعید در واقع از آن شاعران دیگر است. فرزندان ابوسعید در کتاب‌های «حالات و سخنان ابوسعید» و «اسرار التوحید» گفته‌اند که جدشان جز سه بیت، شعری نگفته و آنچه در مجالس می‌خوانده، گفتار پیرانش بوده است.

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «گر زانکه هزار بنده آزاد کنی» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ی» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
چ
ح
د
ر
ز
س
ش
ض
ط
ع
ق
ک
گ
ل
م
ن
و
ه
ی

رباعی شماره ۱: باز‌ آ باز‌ آ، هر آن چه هستی باز‌ آ

رباعی شماره ۲: یا رب به محمد و علی و زهرا

رباعی شماره ۳: وصل تو کجا و من مهجور کجا؟

رباعی شماره ۴: منصور حلاج، آن نهنگ دریا

رباعی شماره ۵: وا فریادا ز عشق، وا فریادا

رباعی شماره ۶: ای شیر سرافراز زبردست خدا

رباعی شماره ۷: گفتم صنما لاله‌ رخا دلدارا

رباعی شماره ۸: گفتی که منم ماه نشابور سرا

رباعی شماره ۹: هرگاه که بینی دو سه سرگردان را

رباعی شماره ۱۰: یا‌رب مکن از لطف پریشان ما را

رباعی شماره ۱۱: گر بر در دیر می‌نشانی ما را

رباعی شماره ۱۲: تا چند کشم غصه هر ناکس را

رباعی شماره ۱۳: پرسیدم ازو واسطه هجران را

رباعی شماره ۱۴: از زهد اگر مدد دهی ایمان را

رباعی شماره ۱۵: تسبیح ملک را و صفا رضوان را

رباعی شماره ۱۶: ای دوست دوا فرست بیماران را

رباعی شماره ۱۷: دی شانه زد آن ماه خم گیسو را

رباعی شماره ۱۸: در کعبه اگر دل سوی غیرست ترا

رباعی شماره ۱۹: تا درد رسید چشم خونخوار ترا

رباعی شماره ۲۰: در دیده به جای خواب آب است مرا

رباعی شماره ۲۱: آن رشته که قوت روانست مرا

رباعی شماره ۲۲: یا رب ز کرم دری برویم بگشا

رباعی شماره ۲۳: ای دلبر ما مباش بی دل بر ما

رباعی شماره ۲۴: آن عشق که هست جزء لاینفک ما

رباعی شماره ۲۵: ای کرده غمت غارت هوش دل ما

رباعی شماره ۲۶: مستغرق نیل معصیت جامه ما

رباعی شماره ۲۷: مهمان تو خواهم آمدن جانانا

رباعی شماره ۲۸: من دوش دعا کردم و باد آمینا

رباعی شماره ۲۹: گه میگردم بر آتش هجر کباب

رباعی شماره ۳۰: در رفع حجب کوش نه در جمع کتب

رباعی شماره ۳۱: بر تافت عنان صبوری از جان خراب

رباعی شماره ۳۲: کارم همه ناله و خروشست امشب

رباعی شماره ۳۳: از چرخ فلک گردش یکسان مطلب

رباعی شماره ۳۴: بیطاعت حق بهشت و رضوان مطلب

رباعی شماره ۳۵: ای ذات و صفات تو مبرا ز عیوب

رباعی شماره ۳۶: ای آینه حسن تو در صورت زیب

رباعی شماره ۳۷: تا زلف تو شاه گشت و رخسار تو تخت

رباعی شماره ۳۸: تا پای تو رنجه گشت و با درد بساخت

رباعی شماره ۳۹: مجنون تو کوه را ز صحرا نشناخت

رباعی شماره ۴۰: آنروز که آتش محبت افروخت

رباعی شماره ۴۱: دیشب که دلم ز تاب هجران میسوخت

رباعی شماره ۴۲: عشق آمد و گرد فتنه بر جانم بیخت

رباعی شماره ۴۳: شیرین دهنی که از لبش جان میریخت

رباعی شماره ۴۴: عشق آمد و خاک محنتم بر سر ریخت

رباعی شماره ۴۵: میرفتم و خون دل به راهم میریخت

رباعی شماره ۴۶: از کفر سر زلف وی ایمان میریخت

رباعی شماره ۴۷: از نخل ترش بار چو باران میریخت

رباعی شماره ۴۸: ای دل چو فراقش رگ جان بگشودت

رباعی شماره ۴۹: آن یار که عهد دوستداری بشکست

رباعی شماره ۵۰: از بار گنه شد تن مسکینم پست

رباعی شماره ۵۱: از کعبه رهیست تا به مقصد پیوست

رباعی شماره ۵۲: تیری ز کمانخانه ابروی تو جست

رباعی شماره ۵۳: چون نیست ز هر چه هست جز باد به دست *(منتسب به چند نفر)

رباعی شماره ۵۴: دی طفلک خاک بیز غربال به دست

رباعی شماره ۵۵: کردم توبه، شکستیش روز نخست

رباعی شماره ۵۶: آزادی و عشق چون همی نامد راست

رباعی شماره ۵۷: خیام تنت به خیمه میماند راست

رباعی شماره ۵۸: هر چند به طاعت تو عصیان و خطاست

رباعی شماره ۵۹: من بنده عاصیم رضای تو کجاست

رباعی شماره ۶۰: گر طالب راه حق شوی ره پیداست

رباعی شماره ۶۱: غم عاشق سینه بلاپرور ماست

رباعی شماره ۶۲: ما کشته عشقیم و جهان مسلخ ماست

رباعی شماره ۶۳: یا رب غم آنچه غیر تو در دل ماست

رباعی شماره ۶۴: یاد تو شب و روز قرین دل ماست

رباعی شماره ۶۵: گردون کمری ز عمر فرسوده ماست *(منتسب به چند نفر)

رباعی شماره ۶۶: دوزخ شرری ز آتش سینه ماست

رباعی شماره ۶۷: عصیان خلایق ارچه صحرا صحراست

رباعی شماره ۶۸: آن آتش سوزنده که عشقش لقبست

رباعی شماره ۶۹: از ما همه عجز و نیستی مطلوب است

رباعی شماره ۷۰: گویند دل آیینه آیین عجبست

رباعی شماره ۷۱: گر سبحه صد دانه شماری خوبست

رباعی شماره ۷۲: پیوسته ز من کشیده‌دامن دل توست

رباعی شماره ۷۳: دل کیست که گویم از برای غم توست‌؟!

رباعی شماره ۷۴: ای دل غم عشق از برای من و توست

رباعی شماره ۷۵: ناکامی‌ام ای دوست ز خودکامی توست

رباعی شماره ۷۶: اسرار ملک بین که به غول افتاده‌ست

رباعی شماره ۷۷: ای حیدر شهسوار وقت مددست

رباعی شماره ۷۸: عشقم که به هر رگم غمی پیوندست

رباعی شماره ۷۹: نقاش رخت ز طعنها آسوده‌ست

رباعی شماره ۸۰: در عالم اگر فلک اگر ماه و خورست

رباعی شماره ۸۱: سوفسطایی که از خرد بی‌خبرست

رباعی شماره ۸۲: پی در گاوست و گاو در کهسارست

رباعی شماره ۸۳: ای برهمن آن عذار چون لاله پرست

رباعی شماره ۸۴: آلوده دنیا جگرش ریشترست

رباعی شماره ۸۵: یا رب سبب حیات حیوان بفرست

رباعی شماره ۸۶: یا رب تو زمانه را دلیلی بفرست

رباعی شماره ۸۷: ای خالق خلق رهنمایی بفرست

رباعی شماره ۸۸: ما را بجز این جهان جهانی دگرست

رباعی شماره ۸۹: سرمایه عمر آدمی یک نفسست

رباعی شماره ۹۰: گفتی که فلان ز یاد ما خاموشست

رباعی شماره ۹۱: راه تو به هر روش که پویند خوشست

رباعی شماره ۹۲: دل رفت بر کسی که سیماش خوشست

رباعی شماره ۹۳: دل بر سر عهد استوار خویشست

رباعی شماره ۹۴: بر شکل بتان رهزن عشاق حقست

رباعی شماره ۹۵: گریم زغم تو زار و گویی زرقست

رباعی شماره ۹۶: گنجم چو گهر در دل گنجینه شکست

رباعی شماره ۹۷: آن شب که مرا ز وصلت ای مه رنگست

رباعی شماره ۹۸: دور از تو فضای دهر بر من تنگست

رباعی شماره ۹۹: کردیم هر آن حیله که عقل آن دانست

رباعی شماره ۱۰۰: نردیست جهان که بردنش باختنست

رباعی شماره ۱۰۱: آواز در آمد بنگر یار منست

رباعی شماره ۱۰۲: تا مهر ابوتراب دمساز منست

رباعی شماره ۱۰۳: عشق تو بلای دل درویش منست

رباعی شماره ۱۰۴: از گل طبقی نهاده کین روی منست

رباعی شماره ۱۰۵: آنرا که فنا شیوه و فقر آیینست

رباعی شماره ۱۰۶: دنیا به مثل چو کوزه زرین است

رباعی شماره ۱۰۷: دردی که ز من جان بستاند اینست

رباعی شماره ۱۰۸: ایزد که جهان به قبضه قدرت اوست

رباعی شماره ۱۰۹: چشمی دارم همه پر از دیدن دوست

رباعی شماره ۱۱۰: دنیا به جوی وفا ندارد ای دوست

رباعی شماره ۱۱۱: شب آمد و باز رفتم اندر غم دوست

رباعی شماره ۱۱۲: عشق آمد و شد چو خونم اندر رگ و پوست

رباعی شماره ۱۱۳: غازی به ره شهادت اندر تک و پوست

رباعی شماره ۱۱۴: هر چند که آدمی ملک سیرت و خوست

رباعی شماره ۱۱۵: آنرا که حلال زادگی عادت و خوست

رباعی شماره ۱۱۶: عالم به خروش لا اله الا هوست

رباعی شماره ۱۱۷: عنبر زلفی که ماه در چنبر اوست

رباعی شماره ۱۱۸: عقرب سر زلف یار و مه پیکر اوست

رباعی شماره ۱۱۹: زآن می خوردم که روح پیمانه اوست

رباعی شماره ۱۲۰: آن مه که وفا و حسن سرمایه اوست

رباعی شماره ۱۲۱: بر ما در وصل بسته میدارد دوست

رباعی شماره ۱۲۲: ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست

رباعی شماره ۱۲۳: ای دوست ای دوست ای دوست ای دوست

رباعی شماره ۱۲۴: ای خواجه ترا غم جمال ماهست

رباعی شماره ۱۲۵: عارف که ز سر معرفت آگاهست

رباعی شماره ۱۲۶: در کار کس ار قرار میباید هست

رباعی شماره ۱۲۷: تا در نرسد وعده هر کار که هست

رباعی شماره ۱۲۸: در درد شکی نیست که درمانی هست

رباعی شماره ۱۲۹: با دل گفتم که ای دل احوال تو چیست

رباعی شماره ۱۳۰: پرسید ز من کسی که معشوق تو کیست

رباعی شماره ۱۳۱: جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست

رباعی شماره ۱۳۲: دیروز که چشم تو به من درنگریست

رباعی شماره ۱۳۳: عاشق نتواند که دمی بی غم زیست

رباعی شماره ۱۳۴: گر مرده بوم برآمده سالی بیست

رباعی شماره ۱۳۵: می‌گفتم یار و می‌ندانستم کیست

رباعی شماره ۱۳۶: ای دل همه خون شوی شکیبایی چیست

رباعی شماره ۱۳۷: اندر همه دشت خاوران گر خاریست

رباعی شماره ۱۳۸: در بحر یقین که در تحقیق بسیست

رباعی شماره ۱۳۹: رنج مردم ز پیشی و از بیشیست

رباعی شماره ۱۴۰: ما عاشق و عهد جان ما مشتاقیست

رباعی شماره ۱۴۱: گاهی چو ملایکم سر بندگیست

رباعی شماره ۱۴۲: چون حاصل عمر تو فریبی و دمیست

رباعی شماره ۱۴۳: دردا که درین سوز و گدازم کس نیست *(منتسب به چند نفر)

رباعی شماره ۱۴۴: در سینه کسی که راز پنهانش نیست

رباعی شماره ۱۴۵: در کشور عشق جای آسایش نیست

رباعی شماره ۱۴۶: افسوس که کس با خبر از دردم نیست

رباعی شماره ۱۴۷: گفتار نکو دارم و کردارم نیست

رباعی شماره ۱۴۸: هرگز المی چو فرقت جانان نیست

رباعی شماره ۱۴۹: در هجرانم قرار میباید و نیست

رباعی شماره ۱۵۰: گر کار تو نیکست به تدبیر تو نیست

رباعی شماره ۱۵۱: از درد نشان مده که در جان تو نیست

رباعی شماره ۱۵۲: جانا به زمین خاوران خاری نیست

رباعی شماره ۱۵۳: اندر همه دشت خاوران سنگی نیست

رباعی شماره ۱۵۴: سر تا سر دشت خاوران سنگی نیست

رباعی شماره ۱۵۵: گبریست در این وهم که پنهانی نیست

رباعی شماره ۱۵۶: دایم نه لوای عشرت افراشتنی‌ست

رباعی شماره ۱۵۷: ای دیده نظر کن اگرت بینایی‌ست

رباعی شماره ۱۵۸: سیمابی شد هوا و زنگاری دشت

رباعی شماره ۱۵۹: آنرا که قضا ز خیل عشاق نوشت

رباعی شماره ۱۶۰: هان تا تو نبندی به مراعاتش پشت

رباعی شماره ۱۶۱: از اهل زمانه عار میباید داشت

رباعی شماره ۱۶۲: روزم به غم جهان فرسوده گذشت

رباعی شماره ۱۶۳: افسوس که ایام جوانی بگذشت

رباعی شماره ۱۶۴: سر سخن دوست نمی‌یارم گفت

رباعی شماره ۱۶۵: دل گرچه درین بادیه بسیار شتافت

رباعی شماره ۱۶۶: آسان آسان ز خود امان نتوان یافت

رباعی شماره ۱۶۷: آن دل که تو دیده‌ای ز غم خون شد و رفت

رباعی شماره ۱۶۸: از باد صبا دلم چو بوی تو گرفت

رباعی شماره ۱۶۹: دل عادت و خوی جنگجوی تو گرفت

رباعی شماره ۱۷۰: آنی که ز جانم آرزوی تو نرفت

رباعی شماره ۱۷۱: یار آمد و گفت خسته میدار دلت

رباعی شماره ۱۷۲: علمی نه که از زمره انسان نهمت

رباعی شماره ۱۷۳: صد شکر که گلشن صفا گشت تنت

رباعی شماره ۱۷۴: دی زلف عبیر بیز عنبر سایت

رباعی شماره ۱۷۵: ای قبله هر که مقبل آمد کویت

رباعی شماره ۱۷۶: ای مقصد خورشید پرستان رویت

رباعی شماره ۱۷۷: زنار پرست زلف عنبر بویت

رباعی شماره ۱۷۸: گفتم چشمت گفت که بر مست مپیچ

رباعی شماره ۱۷۹: گر درویشی مکن تصرف در هیچ

رباعی شماره ۱۸۰: ای در تو عیان‌ها و نهان‌ها همه هیچ

رباعی شماره ۱۸۱: ای با رخت انوار مه و خور همه هیچ

رباعی شماره ۱۸۲: حمدا لک رب نجنی منک فلاح

رباعی شماره ۱۸۳: رخساره‌ات ای تازه گل گلشن روح

رباعی شماره ۱۸۴: بی شک الفست احد، ازو جوی مدد

رباعی شماره ۱۸۵: گر درد کند پای تو ای حور نژاد

رباعی شماره ۱۸۶: در سلسله عشق تو جان خواهم داد

رباعی شماره ۱۸۷: هر راحت و لذتی که خلاق نهاد

رباعی شماره ۱۸۸: در وصل ز اندیشه دوری فریاد

رباعی شماره ۱۸۹: با کوی تو هر کرا سر و کار افتد

رباعی شماره ۱۹۰: گر عشق دل مرا خریدار افتد

رباعی شماره ۱۹۱: با علم اگر عمل برابر گردد

رباعی شماره ۱۹۲: آن را که حدیث عشق در دل گردد

رباعی شماره ۱۹۳: ما را نبود دلی که خرم گردد

رباعی شماره ۱۹۴: دل از نظر تو جاودانی گردد

رباعی شماره ۱۹۵: ای صافی دعوی ترا معنی درد

رباعی شماره ۱۹۶: دردا که درین زمانه پر غم و درد

رباعی شماره ۱۹۷: فردا که به محشر اندر آید زن و مرد

رباعی شماره ۱۹۸: دل صافی کن که حق به دل می‌نگرد

رباعی شماره ۱۹۹: گویند که محتسب گمانی ببرد

رباعی شماره ۲۰۰: من زنده و کس بر آستانت گذرد؟

رباعی شماره ۲۰۱: از چهره عاشقانه‌ام زر بارد

رباعی شماره ۲۰۲: از دفتر عشق هر که فردی دارد

رباعی شماره ۲۰۳: طالع سر عافیت فروشی دارد

رباعی شماره ۲۰۴: دل وقت سماع بوی دلدار برد

رباعی شماره ۲۰۵: گل از تو چراغ حسن در گلشن برد

رباعی شماره ۲۰۶: شادم به دمی کز آرزویت گذرد

رباعی شماره ۲۰۷: گر پنهان کرد عیب و گر پیدا کرد

رباعی شماره ۲۰۸: گفتار دراز مختصر باید کرد

رباعی شماره ۲۰۹: دردا که همه روی به ره باید کرد

رباعی شماره ۲۱۰: قدت قدم ز بار محنت خم کرد

رباعی شماره ۲۱۱: من بی تو دمی قرار نتوانم کرد

رباعی شماره ۲۱۲: از واقعه‌ای ترا خبر خواهم کرد

رباعی شماره ۲۱۳: آن دشمن دوست بود دیدی که چه کرد

رباعی شماره ۲۱۴: جمعیت خلق را رها خواهی کرد

رباعی شماره ۲۱۵: خرم دل آنکه از ستم آه نکرد

رباعی شماره ۲۱۶: عاشق چو شوی تیغ به سر باید خورد

رباعی شماره ۲۱۷: عارف به چنین روز کناری گیرد

رباعی شماره ۲۱۸: من صرفه برم که بر صفم اعدا زد

رباعی شماره ۲۱۹: حورا به نظاره نگارم صف زد

رباعی شماره ۲۲۰: گر غره به عمری به تبی برخیزد

رباعی شماره ۲۲۱: خواهی که ترا دولت ابرار رسد

رباعی شماره ۲۲۲: این گیدی گبر از کجا پیدا شد

رباعی شماره ۲۲۳: دلخسته و سینه چاک می‌باید شد

رباعی شماره ۲۲۴: از شبنم عشق خاک آدم گل شد

رباعی شماره ۲۲۵: تا ولوله عشق تو در گوشم شد

رباعی شماره ۲۲۶: انواع خطا گرچه خدا می‌بخشد

رباعی شماره ۲۲۷: از لطف تو هیچ بنده نومید نشد

رباعی شماره ۲۲۸: صوفی به سماع دست از آن افشاند

رباعی شماره ۲۲۹: کی حال فتاده هرزه گردی داند

رباعی شماره ۲۳۰: این عمر به ابر نوبهاران ماند

رباعی شماره ۲۳۱: اسرار وجود خام و ناپخته بماند

رباعی شماره ۲۳۲: چرخ و مه و مهر در تمنای تواند

رباعی شماره ۲۳۳: آنها که ز معبود خبر یافته‌اند

رباعی شماره ۲۳۴: زان پیش که طاق چرخ اعلا زده‌اند

رباعی شماره ۲۳۵: آن روز که نور بر ثریا بستند

رباعی شماره ۲۳۶: آنروز که نقش کوه و هامون بستند

رباعی شماره ۲۳۷: قومی ز خیال در غرور افتادند

رباعی شماره ۲۳۸: در تکیه قلندران چو بنگم دادند

رباعی شماره ۲۳۹: هوشم نه موافقان و خویشان بردند

رباعی شماره ۲۴۰: در دیر شدم ماحضری آوردند

رباعی شماره ۲۴۱: سبزی بهشت و نوبهار از تو برند

رباعی شماره ۲۴۲: مردان خدا ز خاکدان دگرند

رباعی شماره ۲۴۳: یارم همه نیش بر سر نیش زند

رباعی شماره ۲۴۴: آن کس که به کوه ظلم خرگاه زند

رباعی شماره ۲۴۵: خوبان همه صید صبح خیزان باشند

رباعی شماره ۲۴۶: در مدرسه اسباب عمل می‌بخشند

رباعی شماره ۲۴۷: عاشق همه دم فکر غم دوست کند

رباعی شماره ۲۴۸: نقاش اگر ز موی پرگار کند

رباعی شماره ۲۴۹: با شیر و پلنگ هر که آمیز کند

رباعی شماره ۲۵۰: خواهی که خدا کار نکو با تو کند

رباعی شماره ۲۵۱: زان خوبتری که کس خیال تو کند

رباعی شماره ۲۵۲: عاشق که تواضع ننماید چه کند؟

رباعی شماره ۲۵۳: دل گر ره عشق او نپوید چه کند

رباعی شماره ۲۵۴: نی دیده بود که جستجویش نکند

رباعی شماره ۲۵۵: در چنگ غم تو دل سرودی نکند

رباعی شماره ۲۵۶: ای باد ! به خاک مصطفایت سوگند

رباعی شماره ۲۵۷: درویشانند هر چه هست ایشانند

رباعی شماره ۲۵۸: گر عدل کنی بر جهانت خوانند

رباعی شماره ۲۵۹: گه زاهد تسبیح به دستم خوانند

رباعی شماره ۲۶۰: شب خیز که عاشقان به شب راز کنند

رباعی شماره ۲۶۱: مردان رهش میل به هستی نکنند

رباعی شماره ۲۶۲: خلقان تو ای جلال گوناگونند

رباعی شماره ۲۶۳: مردان تو دل به مهر گردون ننهند

رباعی شماره ۲۶۴: دشمن چو به ما درنگرد بد بیند

رباعی شماره ۲۶۵: کامل ز یکی هنر ده و صد بیند

رباعی شماره ۲۶۶: در عشق تو گاه بت پرستم گویند

رباعی شماره ۲۶۷: اول رخ خود به ما نبایست نمود

رباعی شماره ۲۶۸: اول که مرا عشق نگارم بربود

رباعی شماره ۲۶۹: رفتم به کلیسیای ترسا و یهود

رباعی شماره ۲۷۰: ز اول ره عشق تو مرا سهل نمود

رباعی شماره ۲۷۱: آن روز که بنده آوریدی به وجود

رباعی شماره ۲۷۲: فردا که زوال شش جهت خواهد بود

رباعی شماره ۲۷۳: گر ملک تو شام و گر یمن خواهد بود

رباعی شماره ۲۷۴: گویند به حشر گفتگو خواهد بود

رباعی شماره ۲۷۵: عاشق که غمش بر همه کس ظاهر بود

رباعی شماره ۲۷۶: آن کس که ز روی علم و دین اهل بود

رباعی شماره ۲۷۷: زان ناله که در بستر غم دوشم بود

رباعی شماره ۲۷۸: هر چند که جان عارف آگاه بود

رباعی شماره ۲۷۹: دوشم به طرب بود نه دلتنگی بود

رباعی شماره ۲۸۰: بخشای بر آنکه جز تو یارش نبود

رباعی شماره ۲۸۱: آن وقت که این انجم و افلاک نبود

رباعی شماره ۲۸۲: جایی که تو باشی اثر غم نبود

رباعی شماره ۲۸۳: عاشق به یقین دان که مسلمان نبود

رباعی شماره ۲۸۴: نه کس که ز جور دهر افسرده نبود

رباعی شماره ۲۸۵: چندانکه به کوی سلمه تارست و پود

رباعی شماره ۲۸۶: هر کو ز در عمر درآید برود

رباعی شماره ۲۸۷: عاشق که غم جان خرابش نرود

رباعی شماره ۲۸۸: در دل چو کجیست روی بر خاک چه سود

رباعی شماره ۲۸۹: در دل همه شرک و روی بر خاک چه سود

رباعی شماره ۲۹۰: روزی که چراغ عمر خاموش شود

رباعی شماره ۲۹۱: گر دشمن مردان همگی حرق شود

رباعی شماره ۲۹۲: گفتی که شب آیم ارچه بیگاه شود

رباعی شماره ۲۹۳: یا رب برهانیم ز حرمان چه شود

رباعی شماره ۲۹۴: آن رشته که بر لعل لبت سوده شود

رباعی شماره ۲۹۵: روزی که جمال دلبرم دیده شود

رباعی شماره ۲۹۶: تا مرد به تیغ عشق بی سر نشود

رباعی شماره ۲۹۷: تا دل ز علایق جهان حر نشود

رباعی شماره ۲۹۸: هرگز دلم از یاد تو غافل نشود

رباعی شماره ۲۹۹: تا مدرسه و مناره ویران نشود

رباعی شماره ۳۰۰: یک ذره ز حد خویش بیرون نشود

رباعی شماره ۳۰۱: دلبر دل خسته رایگان می‌خواهد

رباعی شماره ۳۰۲: ار کشتن من دو چشم مستت خواهد

رباعی شماره ۳۰۳: دل وصل تو ای مهر گسل می‌خواهد

رباعی شماره ۳۰۴: یک نیم رخت الست منکم ببعید

رباعی شماره ۳۰۵: آورد صبا گلی ز گلزار امید

رباعی شماره ۳۰۶: گوشم چو حدیث درد چشم تو شنید

رباعی شماره ۳۰۷: هر چند که دیده روی خوب تو ندید

رباعی شماره ۳۰۸: معشوقه خانگی به کاری ناید *(منتسب به چند نفر)

رباعی شماره ۳۰۹: یاد تو کنم دلم به فریاد آید

رباعی شماره ۳۱۰: در باغ روم کوی توام یاد آید

رباعی شماره ۳۱۱: پیریم ولی چو عشق را ساز آید

رباعی شماره ۳۱۲: در دوزخم ار زلف تو در چنگ آید

رباعی شماره ۳۱۳: ای خواجه ز فکر گور غم می‌باید

رباعی شماره ۳۱۴: چشمی به سحاب همنشین می‌باید

رباعی شماره ۳۱۵: ای عشق به درد تو سری می‌باید

رباعی شماره ۳۱۶: آسان گل باغ مدعا نتوان چید

رباعی شماره ۳۱۷: جانم به لب از لعل خموش تو رسید

رباعی شماره ۳۱۸: گلزار وفا ز خار من می‌روید

رباعی شماره ۳۱۹: یا رب به دو نور دیده پیغمبر

رباعی شماره ۳۲۰: تا چند حدیث قامت و زلف نگار

رباعی شماره ۳۲۱: چشمم که نداشت تاب نظاره یار

رباعی شماره ۳۲۲: سر رشته دولت ای برادر به کف آر

رباعی شماره ۳۲۳: هر در که ز بحر اشکم افتد به کنار

رباعی شماره ۳۲۴: یا رب بگشا گره ز کار من زار

رباعی شماره ۳۲۵: بستان رخ تو گلستان آرد بار

رباعی شماره ۳۲۶: گفتم: چشمم، گفت: به راهش می‌دار

رباعی شماره ۳۲۷: یا رب در دل به غیر خود جا مگذار

رباعی شماره ۳۲۸: ناقوس نواز گر ز من دارد عار

رباعی شماره ۳۲۹: با یار موافق آشنایی خوشتر

رباعی شماره ۳۳۰: یا رب به کرم بر من درویش نگر

رباعی شماره ۳۳۱: لذات جهان چشیده باشی همه عمر *(منتسب به چند نفر)

رباعی شماره ۳۳۲: امروز منم به زور بازو مغرور

رباعی شماره ۳۳۳: ای پشت تو گرم کرده سنجاب و سمور

رباعی شماره ۳۳۴: ای در طلب تو عالمی در شر و شور

رباعی شماره ۳۳۵: خورشید چو بر فلک زند رایت نور

رباعی شماره ۳۳۶: گر دور فتادم از وصالت به ضرور

رباعی شماره ۳۳۷: هر لقمه که بر خوان عوانست مخور

رباعی شماره ۳۳۸: در بارگه جلالت ای عذر پذیر

رباعی شماره ۳۳۹: در بزم تو ای شوخ منم زار و اسیر

رباعی شماره ۳۴۰: شمشیر بود ابروی آن بدر منیر

رباعی شماره ۳۴۱: مجنون و پریشان توام دستم گیر

رباعی شماره ۳۴۲: ای فضل تو دستگیر من، دستم گیر

رباعی شماره ۳۴۳: گفتم که: دلم، گفت: کبابی کم گیر

رباعی شماره ۳۴۴: آگاه بزی ای دل و آگاه بمیر

رباعی شماره ۳۴۵: تا روی ترا بدیدم ای شمع تراز

رباعی شماره ۳۴۶: در خدمت تو چو صرف شد عمر دراز

رباعی شماره ۳۴۷: در هر سحری با تو همی گویم راز

رباعی شماره ۳۴۸: من بودم دوش و آن بت بنده نواز *(منتسب به چند نفر)

رباعی شماره ۳۴۹: ای سر تو در سینه هر محرم راز

رباعی شماره ۳۵۰: گر چشم تو در مقام ناز آید باز

رباعی شماره ۳۵۱: دل جز ره عشق تو نپوید هرگز

رباعی شماره ۳۵۲: دانی که مرا یار چه گفته‌ست امروز

رباعی شماره ۳۵۳: جهدی بکن ار پند پذیری دو سه روز

رباعی شماره ۳۵۴: دل خسته و جان فگار و مژگان خونریز

رباعی شماره ۳۵۵: الله، به فریاد من بی کس رس

رباعی شماره ۳۵۶: ای جمله بی کسان عالم را کس

رباعی شماره ۳۵۷: نوروز شد و جهان برآورد نفس

رباعی شماره ۳۵۸: دارم دلکی غمین بیامرز و مپرس

رباعی شماره ۳۵۹: در دل دردیست از تو پنهان که مپرس

رباعی شماره ۳۶۰: ای شوق تو در مذاق چندان که مپرس

رباعی شماره ۳۶۱: شاها ز دعای مرد آگاه بترس

رباعی شماره ۳۶۲: اندر صف دوستان ما باش و مترس

رباعی شماره ۳۶۳: ای آینه ذات تو ذات همه کس

رباعی شماره ۳۶۴: ای واقف اسرار ضمیر همه کس

رباعی شماره ۳۶۵: تا در نزنی به هرچه داری آتش

رباعی شماره ۳۶۶: چون ذات تو منفی بود ای صاحب هش

رباعی شماره ۳۶۷: چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش

رباعی شماره ۳۶۸: در میدان آ با سپر و ترکش باش

رباعی شماره ۳۶۹: گر قرب خدا میطلبی دلجو باش

رباعی شماره ۳۷۰: شاهی‌طلبی برو گدای همه باش

رباعی شماره ۳۷۱: چون شب برسد ز صبح‌خیزان می‌باش

رباعی شماره ۳۷۲: از قد بلند یار و زلف پستش

رباعی شماره ۳۷۳: دل جای تو شد وگرنه پر خون کنمش

رباعی شماره ۳۷۴: سودای توام در جنون می‌زد دوش

رباعی شماره ۳۷۵: دارم گنهان ز قطره باران بیش

رباعی شماره ۳۷۶: در خانه خود نشسته بودم دلریش

رباعی شماره ۳۷۷: شوخی که به دیده بود دایم جایش

رباعی شماره ۳۷۸: آتش به دو دست خویش بر خرمن خویش

رباعی شماره ۳۷۹: پیوسته مرا ز خالق جسم و عرض

رباعی شماره ۳۸۰: ای بر سر حرف این و آن نازده خط

رباعی شماره ۳۸۱: گشتی به وقوف بر مواقف قانع

رباعی شماره ۳۸۲: کی باشد و کی لباس هستی شده شق

رباعی شماره ۳۸۳: دل کرد بسی نگاه در دفتر عشق

رباعی شماره ۳۸۴: بر عود دلم نواخت یک زمزمه عشق

رباعی شماره ۳۸۵: ما را شده‌است دین و آیین همه عشق

رباعی شماره ۳۸۶: خلقان همه بر درگهت ای خالق پاک

رباعی شماره ۳۸۷: دامان غنای عشق پاک آمد پاک

رباعی شماره ۳۸۸: گر فضل کنی ندارم از عالم باک

رباعی شماره ۳۸۹: یا من بک حاجتی و روحی بیدیک

رباعی شماره ۳۹۰: بر چهره ندارم ز مسلمانی رنگ

رباعی شماره ۳۹۱: تا شیر بدم شکار من بود پلنگ

رباعی شماره ۳۹۲: در عشق تو ای نگار پر کینه و جنگ

رباعی شماره ۳۹۳: دستی که زدی به ناز در زلف تو چنگ

رباعی شماره ۳۹۴: پرسید کسی منزل آن مهر گسل

رباعی شماره ۳۹۵: درماند کسی که بست در خوبان دل

رباعی شماره ۳۹۶: شیدای ترا روح مقدس منزل

رباعی شماره ۳۹۷: ای عهد تو عهد دوستان سر پل

رباعی شماره ۳۹۸: در باغ کجا روم که نالد بلبل

رباعی شماره ۳۹۹: هر نعت که از قبیل خیرست و کمال

رباعی شماره ۴۰۰: ای چارده ساله مه که در حسن و جمال

رباعی شماره ۴۰۱: می‌رست زدشت خاوران لاله آل

رباعی شماره ۴۰۲: یا رب به علی بن ابی طالب و آل

رباعی شماره ۴۰۳: گر با غم عشق سازگار آید دل

رباعی شماره ۴۰۴: هر جا که وجود کرده سیرست ای دل

رباعی شماره ۴۰۵: چندت گفتم که دیده بردوز ای دل

رباعی شماره ۴۰۶: در عشق چه به ز بردباری ای دل

رباعی شماره ۴۰۷: با خود در وصل تو گشودن مشکل

رباعی شماره ۴۰۸: با اهل زمانه آشنایی مشکل

رباعی شماره ۴۰۹: بر لوح عدم لوایح نور قدم

رباعی شماره ۴۱۰: گر پاره کنی مرا ز سر تا به قدم

رباعی شماره ۴۱۱: من دانگی و نیم داشتم حبه کم

رباعی شماره ۴۱۲: از گردش افلاک و نفاق انجم

رباعی شماره ۴۱۳: هم در ره معرفت بسی تاخته‌ام

رباعی شماره ۴۱۴: حک کردنی است آنچه بنگاشته‌ام

رباعی شماره ۴۱۵: بستم دم مار و دم عقرب بستم

رباعی شماره ۴۱۶: گر من گنه جمله جهان کرده‌ستم

رباعی شماره ۴۱۷: تب را شبخون زدم در آتش کشتم

رباعی شماره ۴۱۸: دیریست که تیر فقر را آماجم

رباعی شماره ۴۱۹: رنجورم و در دل از تو دارم صد غم

رباعی شماره ۴۲۰: هر چند به صورت از تو دور افتادم

رباعی شماره ۴۲۱: دی بر سر گور، زله غارت کردم

رباعی شماره ۴۲۲: یا رب من اگر گناه بی حد کردم

رباعی شماره ۴۲۳: تا چند به گرد سر ایمان گردم

رباعی شماره ۴۲۴: عودم چو نبود چوب بید آوردم

رباعی شماره ۴۲۵: اندوه تو از دل حزین می‌دزدم

رباعی شماره ۴۲۶: گر خاک تویی خاک ترا خاک شدم

رباعی شماره ۴۲۷: اندر طلب یار چو مردانه شدم

رباعی شماره ۴۲۸: آنان که به نام نیک می‌خوانندم

رباعی شماره ۴۲۹: چونان شده‌ام که دید نتوانندم

رباعی شماره ۴۳۰: گر خلق چنانکه من منم دانندم

رباعی شماره ۴۳۱: آن دم که حدیث عاشقی بشنودم

رباعی شماره ۴۳۲: عمری به هوس باد هوی پیمودم

رباعی شماره ۴۳۳: من از تو جدا نبوده‌ام تا بودم

رباعی شماره ۴۳۴: هرگز نبود شکست کس مقصودم

رباعی شماره ۴۳۵: در وصل تو پیوسته به گلشن بودم

رباعی شماره ۴۳۶: در کوی تو من سوخته دامن بودم

رباعی شماره ۴۳۷: یک چند دویدم و قدم فرسودم

رباعی شماره ۴۳۸: ز آمیزش جان و تن تویی مقصودم

رباعی شماره ۴۳۹: در خواب جمال یار خود میدیدم

رباعی شماره ۴۴۰: روزی ز پی گلاب می‌گردیدم

رباعی شماره ۴۴۱: دیشب که به کوی یار می‌گردیدم

رباعی شماره ۴۴۲: گر در سفرم تویی رفیق سفرم

رباعی شماره ۴۴۳: از هجر تو ای نگار اندر نارم

رباعی شماره ۴۴۴: گر دست تضرع به دعا بردارم

رباعی شماره ۴۴۵: یا رب چو به وحدتت یقین می‌دارم

رباعی شماره ۴۴۶: از خاک درت رخت اقامت نبرم

رباعی شماره ۴۴۷: آزرده‌ترم گرچه کم آزارترم

رباعی شماره ۴۴۸: جهدی بکنم که دل ز جان برگیرم

رباعی شماره ۴۴۹: ساقی اگرم می ندهی می‌میرم

رباعی شماره ۴۵۰: نه از سر کار با خلل می‌ترسم

رباعی شماره ۴۵۱: تا ظن نبری کز آن جهان می‌ترسم

رباعی شماره ۴۵۲: مشهود و خفی چو گنج دقیانوسم

رباعی شماره ۴۵۳: عیبم مکن ای خواجه اگر می نوشم

رباعی شماره ۴۵۴: یا رب ز گناه زشت خود منفعلم

رباعی شماره ۴۵۵: یک روز بیوفتی تو در میدانم

رباعی شماره ۴۵۶: از جمله دردهای بی درمانم

رباعی شماره ۴۵۷: زان دم که قرین محنت و افغانم

رباعی شماره ۴۵۸: بی‌مهری آن بهانه‌جو می‌دانم

رباعی شماره ۴۵۹: رویت بینم چو چشم را باز کنم

رباعی شماره ۴۶۰: عشق تو ز خاص و عام پنهان چه کنم

رباعی شماره ۴۶۱: بی روی تو رای استقامت نکنم

رباعی شماره ۴۶۲: از بیم رقیب طوف کویت نکنم

رباعی شماره ۴۶۳: با چشم تو یاد نرگس‌ تر نکنم

رباعی شماره ۴۶۴: با درد تو اندیشه درمان نکنم

رباعی شماره ۴۶۵: یادت کنم ار شاد و اگر غمگینم

رباعی شماره ۴۶۶: آن بخت ندارم که به کامت بینم

رباعی شماره ۴۶۷: تا بردی ازین دیار تشریف قدوم

رباعی شماره ۴۶۸: غمناکم و از کوی تو با غم نروم

رباعی شماره ۴۶۹: هر چند گهی ز عشق بیگانه شوم

رباعی شماره ۴۷۰: یا رب تو چنان کن که پریشان نشوم

رباعی شماره ۴۷۱: هیهات که باز بوی می می‌شنوم

رباعی شماره ۴۷۲: دانی که چه‌ها چه‌ها چه‌ها می‌خواهم؟

رباعی شماره ۴۷۳: ای دوست طواف خانه‌ات می‌خواهم

رباعی شماره ۴۷۴: نی باغ به بستان نه چمن می‌خواهم

رباعی شماره ۴۷۵: سرمایه غم ز دست آسان ندهم *(منتسب به چند نفر)

رباعی شماره ۴۷۶: در کوی تو سر در سر خنجر بنهم

رباعی شماره ۴۷۷: دارم ز خدا خواهش جنات نعیم

رباعی شماره ۴۷۸: دی تازه گلی ز گلشن آورد نسیم

رباعی شماره ۴۷۹: مابین دو عین یار از نون تا میم

رباعی شماره ۴۸۰: با یاد تو با دیده تر می‌آیم

رباعی شماره ۴۸۱: چون دایره ما ز پوست‌پوشان توایم

رباعی شماره ۴۸۲: هر چند ز کار خود خبردار نه‌ایم

رباعی شماره ۴۸۳: افسوس که ما عاقبت اندیش نه‌ایم

رباعی شماره ۴۸۴: مادر ره سودای تو منزل کردیم

رباعی شماره ۴۸۵: هر چند که دل به وصل شادان کردیم

رباعی شماره ۴۸۶: ما طی بساط ملک هستی کردیم

رباعی شماره ۴۸۷: جانا من و تو نمونه پرگاریم

رباعی شماره ۴۸۸: ما با می و مستی سر تقوی داریم

رباعی شماره ۴۸۹: شمعم که همه نهان فرو می‌گریم

رباعی شماره ۴۹۰: ما جز به غم عشق تو سر نفرازیم

رباعی شماره ۴۹۱: در مصطبها درد کشان ما باشیم

رباعی شماره ۴۹۲: یک جو غم ایام نداریم خوشیم

رباعی شماره ۴۹۳: ببرید ز من نگار هم خانگیم

رباعی شماره ۴۹۴: من لایق عشق و درد عشق تو نیم

رباعی شماره ۴۹۵: ما قبله طاعت آن دو رو می‌دانیم

رباعی شماره ۴۹۶: در حضرت پادشاه دوران ماییم

رباعی شماره ۴۹۷: افتاده منم به گوشه بیت حزن

رباعی شماره ۴۹۸: ای دوست ترا به جملگی گشتم من

رباعی شماره ۴۹۹: بگریختم از عشق تو ای سیمین تن

رباعی شماره ۵۰۰: فریاد ز دست فلک بی سر و بن

رباعی شماره ۵۰۱: ای خالق ذوالجلال وحی رحمان

رباعی شماره ۵۰۲: جانست و زبانست زبان دشمن جان

رباعی شماره ۵۰۳: چندین چه زنی نظاره گرد میدان

رباعی شماره ۵۰۴: رفتم به طبیب و گفتم از درد نهان

رباعی شماره ۵۰۵: رویت دریای حسن و لعلت مرجان

رباعی شماره ۵۰۶: فریاد و فغان که باز در کوی مغان

رباعی شماره ۵۰۷: هستی به صفاتی که درو بود نهان

رباعی شماره ۵۰۸: آن دوست که هست عشق او دشمن جان

رباعی شماره ۵۰۹: یا رب ز قناعتم توانگر گردان

رباعی شماره ۵۱۰: یا رب ز دو کون بی‌نیازم گردان

رباعی شماره ۵۱۱: یا رب ز کمال لطف خاصم گردان

رباعی شماره ۵۱۲: در درویشی هیچ کم و بیش مدان

رباعی شماره ۵۱۳: دارم گله از درد نه چندان چندان

رباعی شماره ۵۱۴: دنیا گذران، محنت دنیا گذران

رباعی شماره ۵۱۵: یا رب تو مرا به یار دمساز رسان

رباعی شماره ۵۱۶: بر گوش دلم ز غیب آواز رسان

رباعی شماره ۵۱۷: قومی که حقست قبله همتشان

رباعی شماره ۵۱۸: فریاد ز شب روی و شب رنگیشان

رباعی شماره ۵۱۹: رخسار تو بی نقاب دیدن نتوان

رباعی شماره ۵۲۰: بحریست وجود جاودان موج زنان

رباعی شماره ۵۲۱: با گلرخ خویش گفتم: ای غنچه دهان

رباعی شماره ۵۲۲: حاصل ز در تو دایما کام جهان

رباعی شماره ۵۲۳: بنگر به جهان سر الهی پنهان

رباعی شماره ۵۲۴: چون حق به تفاصیل شئون گشت بیان

رباعی شماره ۵۲۵: سودت نکند به خانه دربنشستن

رباعی شماره ۵۲۶: پل بر زبر محیط قلزم بستن

رباعی شماره ۵۲۷: از ساحت دل غبار کثرت رفتن

رباعی شماره ۵۲۸: عشق آن صفتی نیست که بتوان گفتن

رباعی شماره ۵۲۹: از باده به روی شیخ رنگ آوردن

رباعی شماره ۵۳۰: تا لعل تو دلفروز خواهد بودن

رباعی شماره ۵۳۱: سهلست مرا بر سر خنجر بودن

رباعی شماره ۵۳۲: دنیا نسزد ازو مشوش بودن

رباعی شماره ۵۳۳: در راه خدا حجاب شد یک سو زن

رباعی شماره ۵۳۴: یا رب تو زخواب ناز بیدارش کن

رباعی شماره ۵۳۵: یک لحظه چراغ آرزوها پف کن

رباعی شماره ۵۳۶: خواهی که کسی شوی ز هستی کم کن

رباعی شماره ۵۳۷: یا رب تو به فضل مشکلم آسان کن

رباعی شماره ۵۳۸: یا رب نظری بر من سرگردان کن

رباعی شماره ۵۳۹: ای غم گذری به کوی بدنامان کن

رباعی شماره ۵۴۰: ای نه دله ده دله هر ده یله کن

رباعی شماره ۵۴۱: در درگه ما دوستی یک دله کن

رباعی شماره ۵۴۲: ای شمع چو ابر گریه و زاری کن

رباعی شماره ۵۴۳: ای ناله گرت دمیست اظهاری کن

رباعی شماره ۵۴۴: گفتم که: رخم به رنگ چون کاه مکن

رباعی شماره ۵۴۵: درویشی کن قصد در شاه مکن

رباعی شماره ۵۴۶: افعال بدم ز خلق پنهان می‌کن

رباعی شماره ۵۴۷: عاشق من و دیوانه من و شیدا من

رباعی شماره ۵۴۸: ای چشم من از دیدن رویت روشن

رباعی شماره ۵۴۹: ای عشق تو مایه جنون دل من

رباعی شماره ۵۵۰: شد دیده به عشق رهنمون دل من

رباعی شماره ۵۵۱: ای زلف مسلسلت بلای دل من

رباعی شماره ۵۵۲: بختی نه که با دوست در آمیزم من

رباعی شماره ۵۵۳: ای آنکه تراست عار از دیدن من

رباعی شماره ۵۵۴: ای گشته سراسیمه به دریای تو من

رباعی شماره ۵۵۵: اسرار ازل را نه تو دانی و نه من *(منتسب به چند نفر)

رباعی شماره ۵۵۶: زد شعله به دل آتش پنهانی من

رباعی شماره ۵۵۷: سلطان گوید که نقد گنجینه من

رباعی شماره ۵۵۸: رازی که به شب لب تو گوید با من

رباعی شماره ۵۵۹: دارم ز جفای فلک آینه گون

رباعی شماره ۵۶۰: شوریده دلی و غصه گردون گردون

رباعی شماره ۵۶۱: فریاد ز دست فلک آینه گون

رباعی شماره ۵۶۲: تا گرد رخ تو سنبل آمد بیرون

رباعی شماره ۵۶۳: در راه یگانگی نه کفرست و نه دین

رباعی شماره ۵۶۴: گر سقف سپهر گردد آیینه چین

رباعی شماره ۵۶۵: گر صفحه فولاد شود روی زمین

رباعی شماره ۵۶۶: ای در همه شان ذات تو پاک از شین

رباعی شماره ۵۶۷: یا رب به رسالت رسول الثقلین

رباعی شماره ۵۶۸: بر ذره نشینم بچمد تختم بین

رباعی شماره ۵۶۹: هان یاران هوی و ها جوانمردان هو

رباعی شماره ۵۷۰: دورم اگر از سعادت خدمت تو

رباعی شماره ۵۷۱: ای آینه را داده جلا صورت تو

رباعی شماره ۵۷۲: جان و دل من فدای خاک در تو

رباعی شماره ۵۷۳: ای گشته جهان تشنه پر آب از تو

رباعی شماره ۵۷۴: ای شعله طور طور پر نور از تو

رباعی شماره ۵۷۵: ای سبزی سبزه بهاران از تو

رباعی شماره ۵۷۶: ای رونق کیش بت‌پرستان از تو

رباعی شماره ۵۷۷: ابریست که خون دیده بارد غم تو

رباعی شماره ۵۷۸: از دیده سنگ خون چکاند غم تو

رباعی شماره ۵۷۹: ای پیر و جوان دهر شاد از غم تو

رباعی شماره ۵۸۰: ای ناله پیر قرطه پوش از غم تو

رباعی شماره ۵۸۱: ای آمده کار من به جان از غم تو

رباعی شماره ۵۸۲: ای ناله پیر خانقاه از غم تو

رباعی شماره ۵۸۳: ای خالق ذوالجلال و ای رحمان تو

رباعی شماره ۵۸۴: ای کعبه پرست چیست کین من و تو

رباعی شماره ۵۸۵: هر چند که یار سر گرانست به تو

رباعی شماره ۵۸۶: ای در دل من اصل تمنا همه تو

رباعی شماره ۵۸۷: ای در دل و جان صورت و معنی همه تو

رباعی شماره ۵۸۸: شبهای دراز ای دریغا بی تو

رباعی شماره ۵۸۹: درد دل من دواش می‌دانی تو

رباعی شماره ۵۹۰: ای شمع دلم قامت سنجیده تو

رباعی شماره ۵۹۱: من میشنوم که می‌نبخشایی تو

رباعی شماره ۵۹۲: ما را نبود دلی که کار آید ازو

رباعی شماره ۵۹۳: زلفش بکشی شب دراز آید ازو

رباعی شماره ۵۹۴: عشقست که شیر نر زبون آید ازو

رباعی شماره ۵۹۵: ابر از دهقان که ژاله می‌روید ازو

رباعی شماره ۵۹۶: سودای سر بی‌سر و سامان یک سو

رباعی شماره ۵۹۷: ای دل چو فراق یار دیدی خون شو

رباعی شماره ۵۹۸: ای در صفت ذات تو حیران که و مه

رباعی شماره ۵۹۹: اندر شش و چار غایب آید ناگاه

رباعی شماره ۶۰۰: ای خاک نشین درگه قدر تو ماه

رباعی شماره ۶۰۱: ای زاهد و عابد از تو در ناله و آه

رباعی شماره ۶۰۲: اینک سر کوی دوست اینک سر راه

رباعی شماره ۶۰۳: معموره دل به علم آراسته به

رباعی شماره ۶۰۴: در گفتن ذکر حق زبان از همه به

رباعی شماره ۶۰۵: از مردم صدرنگ سیه پوشی به

رباعی شماره ۶۰۶: از هرچه نه از بهر تو کردم توبه

رباعی شماره ۶۰۷: از بس که شکستم و ببستم توبه

رباعی شماره ۶۰۸: جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه

رباعی شماره ۶۰۹: چشمم که سرشک لاله گون آورده

رباعی شماره ۶۱۰: ای نیک نکرده و بدیها کرده

رباعی شماره ۶۱۱: زاهد خوشدل که ترک دنیا کرده

رباعی شماره ۶۱۲: گر جا به حرم ور به کلیسا کرده

رباعی شماره ۶۱۳: بحریست نه کاهنده نه افزاینده

رباعی شماره ۶۱۴: افسوس که عمر رفت بر بیهوده

رباعی شماره ۶۱۵: ما درویشان نشسته در تنگ دره

رباعی شماره ۶۱۶: تا کی ز جهان پر گزند اندیشه

رباعی شماره ۶۱۷: هجران ترا چو گرم شد هنگامه

رباعی شماره ۶۱۸: دنیا طلبان ز حرص مستند همه

رباعی شماره ۶۱۹: ای چشم تو چشم چشمه هر چشم همه

رباعی شماره ۶۲۰: چون باز سفید در شکاریم همه

رباعی شماره ۶۲۱: ای روی تو مهر عالم آرای همه

رباعی شماره ۶۲۲: سودا به سرم همچو پلنگ اندر کوه

رباعی شماره ۶۲۳: هستی که ظهور می‌کند در همه شیئ

رباعی شماره ۶۲۴: ای خالق ذوالجلال و ای بار خدای

رباعی شماره ۶۲۵: دارم صنم چهره برافروخته‌ای

رباعی شماره ۶۲۶: من کیستم آتش به دل افروخته‌ای

رباعی شماره ۶۲۷: آنم که توام ز خاک برداشته‌ای

رباعی شماره ۶۲۸: ای غم که حجاب صبر بشکافته‌ای

رباعی شماره ۶۲۹: من کیستم؟ از خویش به تنگ آمده‌ای *(منتسب به چند نفر)

رباعی شماره ۶۳۰: یا پست و بلند دهر را سرکوبی

رباعی شماره ۶۳۱: یا سرکشی سپهر را سرکوبی

رباعی شماره ۶۳۲: عهدی به سر زبان خود بربستی

رباعی شماره ۶۳۳: غم جمله نصیب چرخ خم بایستی

رباعی شماره ۶۳۴: زلفت سیمست و مشک را کان گشتی

رباعی شماره ۶۳۵: ای شیر خدا امیر حیدر فتحی

رباعی شماره ۶۳۶: در کوی خودم مسکن و ماوا دادی

رباعی شماره ۶۳۷: اول همه جام آشنایی دادی

رباعی شماره ۶۳۸: ای شاه ولایت دو عالم مددی

رباعی شماره ۶۳۹: من کیستم از قید دو عالم فردی

رباعی شماره ۶۴۰: از چهره همه خانه منقش کردی

رباعی شماره ۶۴۱: عشقم دادی زاهل دردم کردی

رباعی شماره ۶۴۲: با فاقه و فقر همنشینم کردی

رباعی شماره ۶۴۳: ای دیده مرا عاشق یاری کردی

رباعی شماره ۶۴۴: ای دل تا کی مصیبت‌ افزا گردی

رباعی شماره ۶۴۵: ای آنکه به گرد شمع دود آوردی

رباعی شماره ۶۴۶: ای چرخ بسی لیل و نهار آوردی

رباعی شماره ۶۴۷: ای کاش مرا به نفت آلایندی

رباعی شماره ۶۴۸: ای خالق ذوالجلال هر جانوری

رباعی شماره ۶۴۹: دستی نه که از نخل تو چینم ثمری

رباعی شماره ۶۵۰: هنگام سپیده‌دم خروس سحری *(منتسب به چند نفر)

رباعی شماره ۶۵۱: ای ذات تو در صفات اعیان ساری

رباعی شماره ۶۵۲: عالم بود ار نه‌ای ز عبرت عاری

رباعی شماره ۶۵۳: یا رب یا رب کریمی و غفاری

رباعی شماره ۶۵۴: گیرم که هزار مصحف از بر داری

رباعی شماره ۶۵۵: ای شمع نمونه‌ای ز سوزم داری

رباعی شماره ۶۵۶: چون گل، به گلاب شسته رویی داری

رباعی شماره ۶۵۷: ای دل، بر دوست تحفه جز جان نبری

رباعی شماره ۶۵۸: پیوسته تو دل ربوده‌ای معذوری

رباعی شماره ۶۵۹: یا شاه تویی آنکه خدا را شیری

رباعی شماره ۶۶۰: یا گردن روزگار را زنجیری

رباعی شماره ۶۶۱: از کبر مدار هیچ در دل هوسی

رباعی شماره ۶۶۲: ای در سر هر کس از خیالت هوسی

رباعی شماره ۶۶۳: گر شهره شوی به شهر شرالناسی

رباعی شماره ۶۶۴: تا نگذری از جمع به فردی نرسی

رباعی شماره ۶۶۵: گه شانه کش طره لیلا باشی

رباعی شماره ۶۶۶: مآزار دلی را که تو جانش باشی

رباعی شماره ۶۶۷: جان چیست غم و درد و بلا را هدفی

رباعی شماره ۶۶۸: بگشود نگار من نقاب از طرفی

رباعی شماره ۶۶۹: وصافی خود به رغم حاسد تا کی

رباعی شماره ۶۷۰: ای دل ز شراب جهل مستی تا کی

رباعی شماره ۶۷۱: ای آنکه به کنهت نرسد ادراکی

رباعی شماره ۶۷۲: ای از تو به باغ، هر گلی را رنگی

رباعی شماره ۶۷۳: تا بتوانی بکش به جان بار دلی

رباعی شماره ۶۷۴: از درد تو نیست چشم خالی ز نمی

رباعی شماره ۶۷۵: بی پا و سران دشت خون آشامی

رباعی شماره ۶۷۶: دل داغ تو دارد ارنه بفروختمی

رباعی شماره ۶۷۷: حقا که اگر چو مرغ پر داشتمی

رباعی شماره ۶۷۸: هستی که عیان نیست روان در شانی

رباعی شماره ۶۷۹: گر در طلب گوهر کانی کانی

رباعی شماره ۶۸۰: میدان فراخ و مرد میدانی نی

رباعی شماره ۶۸۱: دردی داریم و سینه بریانی

رباعی شماره ۶۸۲: گر طاعت خود نقش کنم بر نانی

رباعی شماره ۶۸۳: نزدیکان را بیش بود حیرانی

رباعی شماره ۶۸۴: نزدیکان را بیش بود حیرانی

رباعی شماره ۶۸۵: ای آنکه دوای دردمندان دانی

رباعی شماره ۶۸۶: آنی تو که حال دل نالان دانی

رباعی شماره ۶۸۷: گفتی که به وقت مجلس افروختنی

رباعی شماره ۶۸۸: ما را به سر چاه بری دست زنی

رباعی شماره ۶۸۹: تا چند سخن تراشی و رنده زنی؟

رباعی شماره ۶۹۰: ای واحد بی مثال معبود غنی

رباعی شماره ۶۹۱: خواهی چو خلیل کعبه بنیاد کنی

رباعی شماره ۶۹۲: گر زانکه هزار بنده آزاد کنی

رباعی شماره ۶۹۳: ای آنکه سپهر را پر از ابر کنی

رباعی شماره ۶۹۴: ای خوانده ترا خدا ولی ادرکنی

رباعی شماره ۶۹۵: یاقوت ز دیده ریختم تا چه کنی

رباعی شماره ۶۹۶: دنیای دنی پر هوس را چه کنی؟

رباعی شماره ۶۹۷: تا ترک علایق و عوایق نکنی

رباعی شماره ۶۹۸: یا رب در خلق تکیه گاهم نکنی

رباعی شماره ۶۹۹: گر در یمنی چو با منی پیش منی

رباعی شماره ۷۰۰: از سادگی و سلیمی و مسکینی

رباعی شماره ۷۰۱: باز آی که تا صدق نیازم بینی

رباعی شماره ۷۰۲: ای دل اگر آن عارض دلجو بینی

رباعی شماره ۷۰۳: ای در خم چوگان تو سرها شده گوی

رباعی شماره ۷۰۴: هان مردان هان و هان جوانمردان هوی

رباعی شماره ۷۰۵: در کوی تو می‌دهند جانی به جوی

رباعی شماره ۷۰۶: تحقیق معانی ز عبارات مجوی

رباعی شماره ۷۰۷: در ظلمت حیرت ار گرفتار شوی

رباعی شماره ۷۰۸: در مدرسه گرچه دانش‌اندوز شوی

رباعی شماره ۷۰۹: گر صید عدم شوی ز خود رسته شوی

رباعی شماره ۷۱۰: از هستی خویش تا پشیمان نشوی

رباعی شماره ۷۱۱: آمد بر من قاصد آن سرو سهی

رباعی شماره ۷۱۲: تا تو هوس خدای از سر ننهی

رباعی شماره ۷۱۳: دنیا راهی بهشت منزلگاهی

رباعی شماره ۷۱۴: ای دلبر عیسی‌نفس ترسایی!

رباعی شماره ۷۱۵: پاکی و منزهی و بی همتایی

رباعی شماره ۷۱۶: گفتم که کرایی تو بدین زیبایی

رباعی شماره ۷۱۷: بردارم دل گر از جهان فرمایی

رباعی شماره ۷۱۸: آنجا که ببایی نه پدیدی گویی

رباعی شماره ۷۱۹: آیینه صفت به دست او نیکویی

رباعی شماره ۷۲۰: ای آنکه بر آرنده حاجات تویی

رباعی شماره ۷۲۱: ای آنکه گشاینده هر بند تویی

رباعی شماره ۷۲۲: سبحان‌الله به هر غمی یار تویی

رباعی شماره ۷۲۳: الله تویی وز دلم آگاه تویی

رباعی شماره ۷۲۴: ای آنکه به ملک خویش پاینده تویی