گنجور

 
ابوسعید ابوالخیر

تا بردی ازین دیار تشریف قدوم

بر دل رقم شوق تو دارم مرقوم

این قصه مرا کشت که هنگام وداع

از دولت دیدار تو گشتم محروم

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode