دارم ز جفای فلک آینه گون
وز گردش این سپهر خس پرور دون
از دیده رخی همچو پیاله همه اشک
وز سینه دلی همچو صراحی همه خون
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر |
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر |
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ |
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر |
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور |
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه |
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب) |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
دارم ز جفای فلک آینه گون
وز گردش این سپهر خس پرور دون
از دیده رخی همچو پیاله همه اشک
وز سینه دلی همچو صراحی همه خون
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات بیانگر احساس ناامیدی و درد شاعر از ظلم و بیعدالتی جهان است. او به تصویر آینهای اشاره میکند که نشاندهنده انعکاس غمها و دردهایش است. همچنین، از رنج و غم عمیق خود سخن میگوید که همانند اشک از چشمانش و خون از دلش جاری است. شاعر به شرایط سخت زندگی و ظلم سهمگین سیاره و زمانه اشاره میکند که بر او فشار میآورد.
هوش مصنوعی: من به خاطر بیوفایی روزگار، دلم مانند آینهی شکسته و پریشان است و از چرخش این آسمانِ بیرحم، بسیار رنج میبرم.
هوش مصنوعی: چشمان او مانند جامی است که همیشه پر از اشک است و دلش چون پیالهای است که از آن خون میریزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شوریده دلی و غصه گردون گردون
گریان چشمی و اشک جیحون جیحون
کاهیده تنی و شعله خرمن خرمن
هر شعله ز کوه قاف افزون افزون
یک بوسه بدادی بمن ای بت افزون
تا دل بردی ز من بدستان و فسون
گر آنکه همی جان طلبی بوسه بیار
کاتش زآهن بآهن آید بیرون
نازید به گرز گاوسار افریدون
در دست تو گرز شیر سارست کنون
از تو فرق است تا به افْریدون چون
چونانکه ز شیر شرزه تا گاوِ زبون
دلها همه آب گشت و جانها همه خون
تا چیست حقیقت از پس پرده و چون
ای بر علمت خرد رد و گردون دون
از تو دو جهان پر و تو از هر دو برون
ای گنده دهان چو شیر و چون گرگ حرون
چون خرس کریه شخص و چون خوک نگون
چون بوزنه سخره و چو کفتار زبون
چون گربه دهن دریده و چون سگ دون
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.