گنجور

 
 
 
رودکی

نارفته به شاهراه وصلت گامی

نایافته از حسن جمالت کامی

ناگاه شنیدم ز فلک پیغامی:

کز خم فراق نوش بادت جامی!

کسایی

نارفته به شاهراه وصلت گامی

نایافته از حسن و جمالت کامی

ناگاه شنیدم از فلک پیغامی

کز خُمّ زوال نوش بادت جامی

عطار

نه سوختگی شناسم و نه خامی

در مذهب من چه کام و چه ناکامی

گویی که به صد کسم نگه میدارند

ورنه بپریدمی ز بیآرامی

باباافضل کاشانی

ای تو به مجردی نرفته گامی

چه‌ات زهرهٔ آن بود که جویی کامی

تو درد فراق نیمه شب برده نه‌ای

در صحبت او کجا رسی تا خامی

کمال‌الدین اسماعیل

چون حاصل کارماست بی فرجامی

تن در دادیم نیک در بدنامی

قصه چکنم؟ بسوختم زین خامی

نه کام دل و نه صبر بر ناکامی

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه