گنجور

 
 
 
رودکی

در جستن آن نگار پر کینه و جنگ

گشتیم سراپای جهان با دل تنگ

شد دست ز کار و رفت پا از رفتار

آن، بس که به سر زدیم و این، بس که به سنگ

عنصری

ای بر سر خوبان جهان بر سرهنگ

پیش دهنت ذرّه نماید خرچنگ

ابوسعید ابوالخیر

تا شیر بدم شکار من بود پلنگ

پیروز شدم به هرچه کردم آهنگ

تا عشق ترا به بر درآوردم تنگ

از بیشه برون کرد مرا روبه لنگ

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از ابوسعید ابوالخیر
فرخی سیستانی

تا با تو به صلح گشتم ای مایه جنگ

گردد دل من همی زبترویان تنگ

نشگفت که از ستارگان دارم ننگ

امروز که آفتاب دارم در چنگ

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از فرخی سیستانی
ازرقی هروی

از هیبت تو بریزد اندر صف جنگ

تیزی ز سنان ، زه از کمان ، پر ز خدنگ

از جود تو خیزد ، ای شه با فرهنگ

پیروزه زکان ، در ز صدف ، لعل ز سنگ

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه